شخصیت های مهاجر ساکن در ایران: باید از ایران به خاطر سی سال میزبانی از مهاجرین قدردانی شود

تحرکات اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی برخی رسانه ها و گروهها در افغانستان و اظهارات مقامات دو کشور در یک ماه اخیر در محافل مطبوعاتی داخلی و خارجی بحث برانگیز بوده است.
تنش ها علیه ایران بعد از آن ایجاد شد که برخی از نمایندگان مردم افغانستان اطلاع دادند که دولت ایران اخیرا به اتهام های مختلف ۴۵ نفر از اتباع افغانستان در این کشور را اعدام نموده است. اما وزارت امور خارجه افغانستان و دیگر مقامات کشور، فقط اعدام شش نفر را به اتهام قاچاق مواد مخدر تایید کرده اند. ”رنگین دادفرسپنتا“ مشاور امنیت ملی کشور نیز در دیدار با فداحسین مالکی سفیر ایران در افغانستان با رد شایعات اعدام ۴۵ تبعه کشور گفت: “در تماس هایی که با سفارت افغانستان در تهران، کنسولگری افغانستان در مشهد و همچنین در گفتگو با والی هرات وکمیساریای نظامی در مرز اسلام قلعه و سفیر ایران در کابل داشتم، برخلاف گزارش رسانه ها، تعداد زندانی هایی که درایران اعدام شده اند، حدود شش نفراست که اجساد چهارتن از آنها درروزهای شانزده و بیست و ششم حمل سال جاری از طریق مرز اسلام قلعه به افغانستان انتقال داده شده است.”
با انتشار شایعه اعدام ۴۵ افغانی، وزارت امور خارجه افغانستان کاردار سفارت ایران در کابل را برای پاسخگویی احضار کرد.
در همین حال وزارت خارجه ایران نیز در هفته گذشته کاردار سفارت افغانستان در تهران را احضار و مراتب اعتراض خود، مبنی بر تحرکات صورت گرفته علیه ایران در افغانستان و اقدامات و اظهارات غیرسازنده برخی مقامات افغان علیه ایران را به وی تسلیم نمود.
این در حالی است که تعدادی از کارشناسان و مهاجرین مقیم ایران، جنجال های برپا شده توسط رسانه های افغانی و خارجی را دارای انگیزه سیاسی به قصد ضربه زدن به روابط گرم و در حال گسترش دو کشور می دانند.
در مصاحبه ای اختصاصی که خبرگزاری صدای افغان با کارشناسان و مهاجرین افغان مقیم مشهد داشته است، آنها بر اهمیت توسعه روابط و هماهنگی و نظارت نمایندگان سیاسی افغانستان از راههای حقوقی بر زندانیان افغان در ایران تاکید کردند.
روابط گرم
سید ابوطالب مظفری شاعر و نویسنده مهاجر افغان مقیم مشهد می گوید: مدتی است ایران و افغانستان با برقراری روابط گرم و صمیمانه خواستار همکاری های بیشتر هستند، اما با تحرکات اخیری که در کابل علیه ایران صورت گرفته، هیچ شکی نیست که غربی ها در این مسله دست داشته باشند چرا که ممکن است این قضیه ریشه های سیاسی داشته باشد و افرادی بخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
اما سید مظفر دره صوفی کارشناس مسایل سیاسی بر این باور است که ایجاد ارتباط مناسب و مطلوب باهمسایگان افغانستان، باید در سیاست گذاری های رسانه ای مد نظر قرار گیرند.
او می گوید: ما به تجربه در یافته ایم که تامین امنیت پایدار و تامین منافع ملی جز از طریق ارتباط متناسب و مطلوب با همسایگان میسر نیست و نباید هیچ عامل زودگذری این ارتباط مطلوب را تحت تاثیر قرار دهد و مشکلی که با ایران وجود دارد، باید از طرق سیاسی و با پی گیری های قانونی و حقوقی حل شود نه با ایجاد شانتاژهای تبلیغاتی یا برخوردهای احساساتی.
سمیرا صادقی دانشجوی افغانی مقیم مشهد نیز روابط حسنه با کشورهای همسایه را به نفع افغانستان می داند و می گوید: نباید اجازه دهیم که دشمنان مشترک ما، دو ملت را از هم جدا سازند.
مهاجرت و میزبانی
عاقله فرزام فاطمی مسئول موسسه فرهنگی کوثر در مشهد می گوید ما به تجربه در یافته ایم که تامین امنیت پایدار و تامین منافع ملی جز از طریق ارتباط متناسب و مطلوب با همسایگان میسر نیست و نباید هیچ عامل زودگذری این ارتباط مطلوب را تحت تاثیر قرار دهد و مشکلی که با ایران وجود دارد، باید از طرق سیاسی و با پی گیری های قانونی و حقوقی حل شود نه با ایجاد شانتاژهای تبلیغاتی یا برخوردهای احساساتی. او همچنین بر این عقیده است که جنگ در افغانستان پیامد های منفی زیادی از جمله مهاجرت، ناامنی، بیکاری و روی آوردن به کشت و قاچاق مواد مخدر داشته است. که در همین راستا افرادی به جرم حمل مواد مخدر در ایران دستگیر و زندانی شده اند.
خانم فاطمی در رابطه با وضعیت مهاجرین در ایران می گوید: باید از ایران در این سی سال که میزبان مردم مهاجر بوده، قدردانی شود و ما ممنون باشیم که زمنیه تحصیل برای فرزندان ما را فراهم کرده و به عنوان یک نقطه امن در ابعاد مختلف برای مهاجرین محسوب شده است.
به عقیده آقای مظفری، زندگی مهاجرین افغان در ایران پیش از انقلاب، به گونه ای بود که گویا ایران پایگاه کار برای کارگران افغان محسوب می شد و افغان ها برای امرار معاش به ایران مهاجرت نموده و بعد از مدتی به کشور خود باز می گشتند، اما بعد از انقلاب، شرایط به کلی تغییر کرد و افغان ها مجبور شدند به دلیل وجود جنگ، مشکلات اقتصادی و یا سیاسی به کشور دیگری مهاجرت کنند که ایران و پاکستان از لحاظ جغرافیایی بهترین پایگاه ها برای مهاجرت بودند.
آقای مظفری می گوید: شرایط یکسان، هماهنگی ایدئولوژی و اعتقادی و همچنین فرهنگ و زبان مشابه در ایران و پاکستان، باعث شد تا افراد بیشتری به این کشورها مهاجرت کنند و تا مدت ها بعد از جنگ در آنجا اقامت گزینند.
اما به باور محمد کاظم کاظمی شاعر و نویسنده مشهور کشور، زندگی مهاجرین در سالهای اخیر در ایران فرق کرده،چرا که در سابق این مهاجرت به دلیل جنگ صورت می گرفت اما اکنون مهاجرت به ایران به خاطر رفاه نسبی که برای مهاجرین در ایران وجود دارد، می باشد.
آقای کاظمی، ایران را هم از نظر اقتصادی و هم از نظر امنیتی جای مناسبی برای مهاجرین افغان می داند.
به باور سیدسلطان حسینی خبرنگار افغان درمشهد، جمهوری اسلامی ایران طی سی سال گذشته کمک های فراوانی به مردم افغانستان داشته که به هیچ وجه قابل انکار نیست. در دوران جهاد و مقاومت جمهوری اسلامی ایران یکی از پایگاه های مهم افغان ها بوده و با توجه به اشتراکات فراوان دینی، فرهنگی و تاریخی و زبانی میلیون ها مهاجر افغان حضور در این کشور اسلامی را به کشورهای دیگر ترجیج دادهاند و جمهوری اسلامی هم با آغوش باز آن ها را پذیرفته است.
به گفته وی، ایران از زمان روی کار آمدن دولت موقت افغانستان تا کنون همکاریهای قابل قدری در عرصه بازسازی افغانستان داشته است که دولت و ملت افغانستان همواره آن را یادآوری کرده و به دیده قدر به آن نگریسته است.
فاطمه حسینی یکی از فرهنگیان مهاجر مقیم مشهد می گوید: زندگی مهاجرین در ایران نسبت به دیگر کشورها بهتر و سالمتر است. به عقیده وی، مهاجرین افغان در ایران از امنیت برخوردار هستند . فرزندان مهاجرین در ایران تحصیل می کنند که این یک اصل مهم برای نسل آینده افغانستان می باشد.
ملیحه مبلغ زاده دانش آموز دبیرستان در مشهد، زندگی مهاجرین در ایران را خوب توصیف کرده و می گوید: فرهنگ، زبان و دین مشترک باعث شده که زندگی مهاجرین نسبت به کشورهای اروپایی در ایران بهتر باشد.
استاد عبدالغفور بیدارپور، فارغ التحصیل ادبیات انگلیسی از دانشگاه کابل که حدود سی سال است به عنوان مهاجر در ایران زندگی می کند نیز درباره عدم تخصیص برخی تسهیلات به مهاجرین می گوید: تسهیلات برای چند هزار نفر نیست بلکه بحث یک میلیون یا چند میلیون مهاجر است و قطعا هیچ کشوری نمی تواند چنین تسهیلاتی را فراهم کند.
خانم صادقی، شرایط زندگی برای مهاجرین در ایران و برخورد ایرانی ها را بهتر از کشورهای دیگر بخصوص با زنان می داند.
به گفته وی با اینکه برداشتن یارانه ها در ایران باعث مشکلاتی برای مهاجرین می شود، اما شرایط زندگی مهاجرین بهتر از زندگی در افغانستان است.
سهیلا کاظمی، از دیگر فعالان رسانه ای مهاجر در مشهد، بر این باور است که با اینکه زندگی در مهاجرت، مشکلات خاص خود را دارا است و هیچ کشوری مثل وطن خود ما نیست، اما امنیت اجتماعی، شغلی، کاری، بهداشتی و… سبب شده تا مهاجرین زندگی در ایران را ترجیح دهند.
انگیزه سیاسی
محمد کاظم کاظمی، در رابطه با اغتشاشات اخیر در کابل بر این عقیده است که این تظاهرات، یک تظاهرات مردمی نبوده بلکه یک عامل محرک داشته و کسانی که علاقه مند بودند از نتایج و شعارهای این تظاهرات به نفع خودشان استفاده کنند تحریک کننده ی اصلی مردم بوده اند. وی می گوید بسیاری از دشمنان دو ملت، چشم دیدن روابط نزدیک و برادرانه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی افغانستان را ندارند و همواره مترصد فرصت هستند تا به این روابط لطمه بزنند. اما دو ملت و دو دولت هوشیار تر از آن هستند که این توطئه های عده ای بدخواه ملت های مسلمانان در آنان اثرگذار باشد.
وی ادامه داد: مردم افغانستان هنوز به آن درجه نرسیدهاند که تظاهرات خودجوش و مردمی برگزار کنند بنابراین هر تظاهراتی که می شود حتما دستانی پشت پرده است و از قبل طراحی شده است.
عاقله فرازم فاطمی درباره تحرکات روزهای اخیر در کابل می گوید: این نوع تظاهرات ها سازماندهی شده است، یعنی تبلیغات زیادی از سوی رسانه ها صورت میگیرد و سازمان های زیادی تلاش میکنند که این موضوع را بزرگتر از آنچه که هست جلوه دهند و رابطه دو ملت افغانستان و ایران را که مشترکات زیادی باهم دارند خدشه دار کنند، که با توجه به شرایط کنونی، خرابی رابطه بین دو ملت به نفع هیچ کدام نیست.
به عقیده سیدسلطان حسینی، بسیاری از دشمنان دو ملت، چشم دیدن روابط نزدیک و برادرانه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی افغانستان را ندارند و همواره مترصد فرصت هستند تا به این روابط لطمه بزنند. اما دو ملت و دو دولت هوشیار تر از آن هستند که این توطئه های عده ای بدخواه ملت های مسلمانان در آنان اثرگذار باشد.
اما عبدالغفوربیدار پور، استاد زبان انگلیسی، براین عقیده است، قبل از اینکه مساله اعدام، برای مردم به صورت دقیق روشن شود، تبلیغات رسانه ها در داخل افغانستان به شکل بدی دامن زده شد، و با اعلام آمار ۴۵ نفر، مخالفین در واقع ذهنیت مردم را در رابطه با جمهوری اسلامی خراب کردند.
به گفته وی، جای تعجب این جاست که این محاکمه ها قبلا هم بوده ولی این که چرا در این برهه از زمان به آن دامن زده شد، خودش یک سوال است؟ مهاجر اگر در کشور میزبان مرتکب خطایی شود باید مورد مجازات قرار بگیرد.
ابوطالب مظفری می گوید: ” موافق مطرح کردن این مسله به صورت احساساتی و سیاسی نیستم و آن را مسئله ی حیاتی و حقوقی بین دو کشور ایران و افغانستان می دانم .”
وی توده ای کردن وکشاندن این مسئله به خیابان و همچین بازی کردن با احساسات افراد را اشتباه دانست.
خانم فاطمه حسینی بر این باور است که موضع گیری های رسانه های افغانستان جوسازیای بیش نیست.
خانم صادقی، آمار سه هزار نفرکه منتظر اعدام هستند یا ۴۵ نفر اعدام شده اند را شایعه می داند و می گوید: در صورتی که این تعداد اعدام شده و یا منتظر اعدام باشند، باید این خبر خیلی پیشتر منتشر می شد، زیرا هر یک از این ۳ هزار زندانی حتما فرد یا افرادی از خانواده ی آنان در ایران زندگی می کنند و از قضیه اطلاع می یافتند.
سهیلا کاظمی، آمار اعلام شده را غیر واقعی می خواند زیرا نه مقامات افغانی و نه ایرانی آن را تایید نکرده اند.
کاظمی، تظاهرات بر علیه ایران در کابل را نتیجه جوسازی های صورت گرفته توسط مخالفین روابط کابل و تهران می داند و می گوید: بسیاری از تظاهرکنندگان از روی عدم اطلاع در این تظاهرات شرکت نموده اند،اما تعداد دیگری به علت تبلیغات و جو سازی هایی که توسط مخالفین روابط دو کشور صورت گرفته به این تظاهرات آمدند.
به باور وی، بانیان تظاهرات، اگر واقعا به فکر مردم هستند چرا درباره کشتار غیر نظامیان توسط غربی ها عکس العمل نشان نمی دهند و یا درباره بسیاری از معضلاتی که اتباع افغانستان در دیگر کشورهای جهان زندگی با آن مواجهاند، موضع گیری نمی کنند.
نظارت و مجازات
سیدسلطان حسینی بر این باور است که هر کشوری قوانین مخصوص به خود را دارد و در همه جای دنیا مرسوم است که اگر جرمی از سوی اتباع خارجی در یک کشور دیگر صورت بگیرد، مجرم باید در همان مکانی که جرم صورت گرفته و طبق قوانین همان کشور مجازات شود. مگر اینکه پروتکل هایی از سوی دو دولت در خصوص تبادل یا استرداد مجرمین امضاء شده باشد.
او، در رابطه با اعدام چند تبعه افغان به جرم قاچاق مواد مخدر و یا موارد دیگر که در جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته و گزارش آن به مقامات افغان داده شده، گفت: اگر این مجرمان ایرانی هم می بودند براساس قوانین این کشور اعدام می شدند پس بر اساس آنچه از ظواهر امر پیداست اجحافی صورت نگرفته است.
به گفته وی، در مورد تعداد اعدام شدگان هم برخی رسانه های خارجی و داخلی اعداد و ارقام بزرگی را ذکر کرده اند که البته سند و مدرک قابل قبولی در مورد آن ارائه نداده اند و تا زمانی که سند محکمه پسندی وجود نداشته باشد نمی توان به آن اعتماد کرد.
به گفته این خبرنگار افغان، دولت افغانستان هیاتی را برای تحقیق در این خصوص و دیدار با مقامات ایرانی موظف کرده که باید تا زمان روشن شدن قضیه منتظر بود و از جوسازی های بی مورد پرهیز کرد.
در همین حال آقای عبدالغفوربیدارپور می گوید: پیش تر مقامات افغانستان باید از تعداد اعدام شده ها و نوع جرم آنها آگاه میشدند.
به باور او، تلاشی که باید انجام می شد این بود که هر دو کشور برای بررسی این قضیه، کمیسیون های تحقیقی را تشکیل می دادند تا اذهان عمومی خراب نمی شد.
او می گوید: از دولت افغانستان انتظار داریم کسانی را که دست به تظاهرات زده اند باید شناسایی شوند که با چه هدفی این کار را کرده اند؟ و چرا به دولت و ملت ایران اهانت کرده اند؟ و در نهایت امید این است که روابط ایران و افغانستان محفوظ مانده و دچار اختلاف نشوند.
به عقیده او دولت افغانستان، باید از این تظاهرات جلوگیری می کرد و قبل از تظاهرات باید اطلاعاتی درست و دقیق به مردم داده می شد تا صحت این قضیه برای مردم روشن می گشت.
نقش رسانه ها
آقای کاظمی در رابطه با نقش رسانه ها در چنین مواقعی گفت: رسانه ها باید به فکر سرچشمه ها و مبانی باشند و مسائل را عمیق تر نگاه کنند و سعی کنند مسائل را بر اساس مناسبات تاریخی و مذهبی که بین دو ملت وجود دارد، کنکاش نمایند.
این نویسنده ادامه داد: رسانه های ما سیاست زده و جو زده هستند و بیشتر سعی میکنند بر مبنای سیاست روز عمل کنند در حالی که رسانه ها باید در چنین مواردی روشن تر و بهتر عمل نمایند
در همین حال سیدسلطان حسینی می گوید: رسالت رسانه در دنیای امروز بر کسی پوشیده نیست و قطعا رسانه ای قابل قبول مردم خواهد بود که راستی و صداقت آن بر همه آشکار باشد. در قضیه اطلاع رسانی و خبر مهمترین مساله درستی خبر است و زمانی که مشخص شود خبرها و مطالب یک رسانه بر کذب استوار است اعتماد خود را بین مردم از دست می دهد. از اینرو رسانه ها اولا باید از درستی مطالب خود مطمئن شوند و در ثانی به جای اینکه به فضاسازی پرداخته و درصدد خدشه دار کردن روابط ملت ها باشند باید به روابط نیک و صمیمی بیندیشند چرا که تنها در این صورت است که می توان در دنیایی امن زندگی کرد و امید پیشرفت و ترقی داشت.
اما استاد عبدالغفوربیدارپور بر این عقیده است که رسانه ها وظایف ملی و اسلامی خود را دارند، اگر رسانه ای در واقع در خدمت مردم باشد، نباید بدون تحقیق به این چنین مسایل دامن بزنند، این کار درستی نیست. به نظر می رسد که بعضی از رسانه های تحریک شده علیه این قضیه، خواستند که در شرایط بسیار حساس روابط دو کشور را خراب کنند.
با این حال خانم مبلغ زاده می گوید: بهتر بود رسانه های افغانستان به جای تبلیغات سوء، بر تحقیق بیشتر در مورد این قضیه تاکید می کردند، تا اینکه مردم را تحریک به تظاهرات نمایند و بازیچه ی مخالفین امنیت در منطقه و خاورمیانه باشند.
اما دره صوفی می گوید: همانگونه که می دانید رسانه های افغانستان در موضع گیری ها آزادی تام دارند، فکر نمی کنم القائاتی آنها را وادار به آن واکنش کرده باشد، اما این به آن معنا نیست که در رسانه های کشور استثناهایی وجود ندارند، بنابراین از بین رسانه های گوناگون رسانه هایی هستند که می خواهند درجهت مخدوش کردن روابط دو کشور تلاش کنند، اما آنچه مطلوب است و باید رسانه ها انجام دهند، آن است که باید جهت کلی رسانه ها در جهت وحدت ملی و تامین منافع ملی افغانستان در منطقه باشند و هر جهت گیری که این امر را مخدوش سازد و یا آن را کم رنگ کند به نظر من نامطلوب و ناموجه خواهد بود.
در همین حال خانم صادقی می گوید: متاسفانه برخی از رسانه ها از کاه، کوه می سازند، و تنها دنبال منفعت خود بوده و با ایجاد جنجال می خواهند خود را مطرح نمایند.