دیدگاه امام خمینی (ره) درباره مردم افغانستان

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/11/12/13901112000107_PhotoA.jpg

مردم افغانستان به خصوص آنانی که بیشتر با اندیشه‌های ملکوتی امام خمینی (ره) آشنایی دارند، وی را در جایگاهی فرا ملیتی می‌نگرند زیرا امام دغدغه تمامی ملت‌های مسلمان و مستضعف به خصوص مردم مظلوم افغانستان را داشت.

به گزارش فارس، در آستانه بیست‌وسومین سالروز عروج ملکوتی رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی (ره)، نقاط مختلفی از افغانستان یا شاهد برگزاری مراسم یادبود آن مرد الهی بوده‌اند و یا در تدارکت آن هستند.

کمتر مطلبی درباره دیدگاه‌ها و اندیشه‌های حضرت امام خمینی (ره) درباره مردم و کشور افغانستان به نشر رسیده است. “سیدعیسی حسینی مزاری” یکی از روزنامه‌نگاران افغانستان چندی پیش مطلب جامعی در این زمینه نگاشته است که بازگو کننده بخشی از دیدگاه‌های آن مرد ملکوتی درباره مردم افغانستان است.

متن نوشته این روزنامه‌نگار افغان به شرح ذیل است:

بار دیگر در آستانه ۱۴ خرداد قرار گرفته ایم، روزی که بزرگترین مرد تاریخ معاصر به خدا پیوست و بدین ترتیب برای همیشه جاودانه شد.

آری امام خمینی (ره) همانگونه که در زندگی این جهانی خود، تاثیرات شگرفی در ابعاد مختلف مناسبات جهانی و زنا حداقل نیاز فکری گوناگون امروز خود را از آن برگیریم و نیز با یاد آوری خط و ربط فکری و استراتیژی حرکت آن امام”ره”، به اصلاح راه و روش خویش بپردازیم و تلنگری به خود، که همواره غافل و فراموشکاریم، بزنیم تا مبادا راه آن امام”ره” را به طاق نسیان بسپاریم.

در رابطه با امام”ره” و اندیشه های آن معظم، عناوین مختلفی از سوی شخصیت های افغانی پیگیری و به واکاوی گرفته شده است، اما نگارنده تا کنون در جایی نه، مشاهده کرده و نه هم مطالعه‌ای نموده که موضوعی پیرامون دیدگاه امام خمینی”ره” در رابطه با مردم افغانستان، عنوان مقاله ای باشد و در این رابطه دقیق‌تر نوشتاری ارایه گردد و اگر چه، تحریر مطالبی با این رویکرد، می تواند در زمینه های مختلف دنبال شود ولی من در این مجال کوتاه، سعی می کنم گوشه‌های بسیار کوچکی از ارتباط امام”ره” را با مردم و کشور افغانستان یاد آوری نمایم تا باشد که مردم قدرشناس افغانستدگی بسیاری از انسان ها گذاشت، بعد از ارتحال و به خدا پیوستنش هم، یک چنین ویژگی داشته، اندیشه او به عنوان عامل اثر گذار ، همچنان مطرح است تا حدی که به خصوص در قرن اخیر، تاریخ، یک چنین شخصیت موثر و مفید را در خود ندیده است.

خصوصیات فردی و جمعی امام خمینی(ره) هر کدام به نوبه خود، زاینده موضوعات زیادی است که هر یک می تواند به عنوان سوژه های بحث های فراوان انتخاب گردد و ساعت ها و روز ها و ماه ها و بلکه سال ها مورد دقت و مطالعه قرار بگیرد و در نتیجه انبوهی از کتاب های مطلوب، مفید و راهگشا برای بشر امروز تهییه گردد، چنانچه پیرامون این شخصیت عظیم الشان جهان بشریت، تاکنون هم، مطالب متعددی که شمار آن ها از احصا خارج است به رشته تحریر در آمده اما چهاردهم خرداد که همزمان است با سالروز ارتحال آن بزرگوار، موجب می شود تا ما هم در لابلای اندیشه، گفتار و رفتار آن بزرگوار، بیشتر از همیشه، مروری کنیم تان به خصوص آن نسلی که بعد از امام خمینی”ره” به دنیا آمده و اکنون جوانان برومند این مملکت اند، آن امام”ره” را به خوبی درک نموده، تجدید میثاقی شود به ادامه یا سر آغازی گردد به ایجاد ارتباط با اندیشه های عمیق و سودمند آن امام”ره”.

امام خمینی”ره” و اندیشه جهان وطنی

جای شکی نیست که امام خمینی”ره” با اندیشه دینی جهان وطنی، مبارزات خود را آغاز کرد و از لابلای نوشته ها وسخنانش نیز، می توان دریافت که آن بزرگمرد، همیشه به فکر نه تنها نجات فقط مسلمانان که در اندیشه رهایی همه بشریت از زیر یوغ ظلم و ستم استکبار بوده است اما نسبت به مسلمانان، نظر ویژه تر و خاصی داشتند و چون می دانستند که مظلوم ترین و مشکل دارترین مردم روی دنیا، مسلمانان اند، احساس دین و مسولیت بیشتری نسبت به این قشر نموده، از این رو همواره فریاد دلسوزی و کمک به همه مسلمانان، بر آورده و هر چه در توان داشته اند سعی بر آن می نمودند تا به هر نحو ممکن به مسلمانان در هر گو شه ای از کره خاکی یاری رسانده شود.

امام خمینی(ره) و مجاهدین افغانستان

یکی از کشورهایی که همواره در مرکز توجه حضرت امام بوده، افغانستان و بخشی از پیکره امت اسلامی که به طور مرتب و دایم مورد حمایت آن امام بوده، مردم مسلمان این سر زمین است.

شاید در اثبات حمایت آن امام”ره” از مردم مجاهد افغانستان، ذکر همین مطلب بس باشد، که زمانی، سفیر شوروی وقت، محضر آن یگانه دوران، حضور به هم می رساند تا تهاجم ارتش سرخ به افغانستان را توجیه نماید، امام”ره” مخالفت خود را ابراز می دارند. چنانچه خود امام”ره” می فرمایند: (آن روزی که سفیر شوروی آمد پیش من، گفت که دولت افغانستان خواسته است که شوروی، نظامی به آنجا بفرستد، به او گفتم که این اشتباهی است که شوروی می کند، البته دولت شوروی می تواند افغانستان را قبضه کند، ولی نمی تواند در آنجا مستقر شود، اگر شما خیال کرده اید بتوانید افغانستان را بگیرید و آن را آرام کنید، این خیال باطل است. ملت افغانستان مسلم است، ایستاده اند در مقابل حکومت افغانستان، شما هم اگر بروید و هر قدرت دیگر هم برود، آنجا را می گیرد اما نمی‌تواند آنها را آرام کند و بالآخره شکست می‌خورد). یا آن جایی که امام خمینی”ره” به هیچ قیمتی حاضر نمی‌ شوند به پیشنهاد وزیر خارجه وقت شوروی مبنی بر قطع حمایت از مجاهدین، جواب مثبت بدهند. قصه از این قرار است که: در زمان جهاد مردم افغانستان، آن هم در شرایطی که ایران اسلامی، در گیر جنگ نابرابر و تحمیلی با ارتش مجهز و تا به دندان مسلح صدام بود که در حقیت با چراغ سبز استکبار و حمایت همه جانبه کشور های قدرتمند دنیا و حتی برخی کشورهای به ظاهر مسلمان، علیه حکومت اسلامی تحت رهبری امام خمینی”ره” اقدامات جنگ افروزانه را روی دست گرفت، وزیر خارجه وقت اتحاد جماهیر شوروی، خدمت امام خمینی(ره) رسید و از ایشان تقاضا کرد که دست از حمایت جهاد مردم افغانستان بردارند و درعوض، شوروی‌ها، امکانات نظامی به خصوص موشک‌های دوربرد به رژیم صدام نخواهند داد تا بتواند قلب تهران را نشانه بگیرد و پایتخت مورد اقامت آن بزرگوار را تخریب کند؛ اما جواب امام خمینی(ره) چنان دندان شکن بود که باعث حیرت نه تنها وزیرخارجه شوروی که تمام قدرتمندان دنیا شد و آن پاسخ،” نه” بود در برابر بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی دنیا و درنتیجه امام حاضر نشد حتی به خاطر درامان ماندن جان خود و هموطنانشان، ازحمایت مجاهد مردان افغانستان دست بکشند.

امام”ره” علاوه بر اینکه همواره تقویت دل و روح مجاهدان افغانستان بودند و از راه‌های گوناگون ابراز دلسوزی، محبت و حمایت می‌نمودند، مبارزین مسلمان این کشور را بت شکن معرفی نموده در رهنمودی، خطاب به سفرای کشورهای اسلامی، در تهران، می گویند: ( ارزش این چریک‌های افغانی این است که شکستند آن بت بزرگی که برای ملت‌ها تراشیده بودند که اگر چنانچه کسی به شوروی یک کلمه بگوید باید به فنا برسد… چریک‌های افغانستان شکستند آن هیولا و چیزی که برای ملت ها پیش آورده بودند. این عمل شما در اینجا و آن عمل آن‌ها در آنجا ( افغانستان) ارزشش یک ارزشی نیست که ما بتوانیم به میزان در آوریم).

طبعا، تبیین و عمده نمودن چنین مطلبی، آن هم از سوی بزرگترین مرد معاصر، غیر از اینکه موجبات تشویق بیش از پیش مجاهدین را فراهم می کرد، خود نوعی مطرح کردن مردم افغانستان به عنوان الگوی مبارزه و جهاد بود و به شیوه دیگر و به طور غیر مستقیم، باعث جلب توجه ملت های مسلمان برای ایجاد ارتباط با مردم کشور و ارایه کمک های مختلف به مجاهدین افغانستان شده و نیز تاکید موکد بر این بود که: مقابله مردم ما با ابرقدرت شرق، واقعا جهاد الهی بوده و ایستادگی در برابر ارتش تا به دندان مسلح شوروی، برحق، و کشتن دشمن در این جنگ، وظیفه دینی و انسانی و کشته شدن در آن هم، شهادت محسوب می‌گردد. درحقیقت امام خمینی”ره” در آن زمان، جواب افراد و جریان هایی را در امروز داده اند که به خاطر رسیدن به اهداف استعماری خود، مجاهدین افغانستان را جنگ سالار و یا آتش افروز می خوانند و با تبلیغات زهر آگین شان، قصد مغشوش کردن اذهان عامه را علیه مجاهدت مردم ما دارند. پس مطابق گفته امام خمینی(ره) که برای ما حجت شرعیه است، مردم ما اگر دشمن را کشته اند، غازی و اگر در مقابله با آن، جان داده اند شهیدند، نه جنگ سالار و نه هم جنگ افروز مورد ادعای غربی ها و اجیران داخلی آن ها.

امام خمینی”ره” در طول مبارزات مردم افغانستان و تا لحظه حیات پر برکت شان، نه تنها به یاد مردم این کشور بوده که در اکثر صحبت ها و سخنان شان، حداقل از دنیای اسلام برای مردم و مجاهدین ما راسا و به صراحت طلب استمداد نموده و طبیعی می نماید، همانگونه که خود می اندیشیده، شاید به تمام دستگاه‌های کشور تحت رهبری خویش( ایران ) دستور داده باشد تا پیگیر این سیاست‌ها بوده و به هر نحو ممکن به مجاهدان و عموما مردم افغانستان کمک شود تا آن ها بتوانند در رهایی کشورشان، توفیق حاصل نمایند که واقعیت امر نیز چنین بود و دنیا، شاهد بود که جمهوری اسلامی ایران در هیچ لحظه ای از تاریخ، مردم ما را نه تنها فراموش نکرده که در بد ترین سختی های دوران جهاد و پس از آن، مجدانه در کنار مردم افغانستان بوده است.

چنانچه اکثر تحلیلگران و آگاهان امور افغانستان و منطقه نیز به این اذعان دارند که: اگر نبود یاری مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران با مردم و مجاهدین افغانستان، معلوم نبود که سرنوشت جهاد و مقاومت، به کجا می‌کشید و چه ضربه های هولناکی را، تمامیت افغانستان متحمل می شد.

امام خمینی(ره) ومهاجرین افغانستان

امام”ره” همانگونه که به یاد مردم داخل افغانستان بوده و همیشه در حمایت از حرکت رهایی بخش اسلامی و ملی افغان‌ها، کوشش بی دریغ نموده‌اند از فکر مهاجرین افغانی مقیم ایران که پس از اشغال کشورشان توسط شوروی، به ایران پناه آوردند نیز بیرون نبوده، به مردم ایران توصیه به بر خورد گرم با مهاجرین افغانی و پذیرایی جدی از آنها می‌کنند و هم به مسئولان مملکتی دستور رسیدگی و کمک به این دسته را می‌فرمایند.

چنانچه ایشان در بیانات خود خطاب به اعضای بسیج و سپاه می گویند: (آواره هایی که از افغانستان الآن در ایران هستند و مشکلات زیادی دارند…”البته ملت خیلی کمک می کند در همه این امور، لکن اینطور نیست که کمک ملت کافی باشد…” دولت است که متکفل این امور است و مسول این امور است).

و در جایی دیگر طی فرمایشاتی خطاب به نمایندگان اصناف و بازاریان تهران می فرمایند: ( … و همینطور مهمان هایی که داریم، خوب افغانی هستند، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقی هستند یا بیچاره ها را از خانه های شان دور کردند، مال شان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا، خوب باید چه کرد با این‌ها؟ نباید این‌ها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آن ها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کارها را می کند).

به طور قطع می‌توان گفت که افکار و اندیشه خدایی امام”ره” نسبت به مردم ، مجاهدین داخل و مهاجرین افغانستانی مقیم جمهوری اسلامی ایران و طرح آن ها در قالب دستورات و یا فرمایشات صریح و مکرر، خطاب به مسولین دولت ایران و مردم این کشور، علاوه بر اینکه خط و جهت عمومی و وظایف اساسی ایرانی‌ها را نسبت به مسایل افغانستان، هم در ابعاد سیاسی و انسان دوستانه و هم در قسمت دینی، روشن ساخته، در سطح منطقه و جهان اثرات شگرف و عمیقی را به جا گذاشت و با توجه به محبوبیت آن بزرگوار در میان ملت ها و اثر گزاری عمده ایشان بر مناسبات جهانی، موضوع افغانستان، مجاهدین این کشور و مردم جهاد پرور آن، در مرکز توجه جهانی قرار گرفت وبسیار بسیار به نفع همه جانبه افغانستان تمام گردید.

اینگونه است که امروزه مردم افغانستان، جریان‌ها و دسته‌جات مختلف، عاشقانه امام را دوست دارند و با آن که شرایط کنونی به گونه‌ای است که شاید از نظر برخی، فضا، مناسب برای ارتباط گرفتن با افکار و اندیشه های آن بزرگوار نباشد اما مردم، بی‌توجه به همه موانع و تمام عوامل کینه توز، از هر راه ممکن، عشق و ارادت خویش را به آن امام مستضعف پرور نه تنها کتمان نمی کنند که با حرارت و اشتیاق، بروز می‌دهند و حتی آنانی که در گذشته، شاید به گونه‌ای، در مسیر عناد با خط امام قرار داشتند و یا به نحوی، خود را دور از حوزه تفکر و اندیشه آن والا گهر گرفته بودند، امروزه سعی می‌نمایند تا به هر شکلی، جبران مافات نموده دست کم در سالروز ارتحال آن عزیز عروج کرده، سخن بگویند، اظهار نظر نمایند و ابراز عشق و مودت به امام”ره” کنند و در مراسم عزاداریها، بر سر و سینه بکوبند و اشک ندامت بریزند.

یاد آن امام مداوم، روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

۱۳
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

سیمینار “اندیشه امام خمینی (ره) بیداری امت‌ها” در افغانستان برگزار می‌شود

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/03/09/13910309000283_PhotoA.jpg

سیمیناری با عنوان “اندیشه امام خمینی (ره) بیداری امت‌ها” همزمان با بیست‌وسومین سالگرد ارتحال آن امام راحل در کابل برگزار می‌شود.

به گزارش فارس، در اطلاعیه‌ای که “بنیاد فرهنگی اجتماعی راه امین” منتشر کرده، آمده است: بیست سال از کوچ آسمانی پیر فرزانه‌ای گذشت که چون کوه استوار بود و چون آفتاب مهربان، همو که با اتکال به خداوند، بنیان ارزش‌های مادی را در دنیا به لرزه در آورد و فریاد بیدارباش او برای تمامی مستعضعفان و محرومان جهان، هنوز که هنوز است طنین انداز است.

امامی که برای بیداری ملت‌ها ندا سر می‌داد: “اگر امروز قشرهای مختلف ملت‌ها، از علمای دینی تا گویندگان و نویسندگان و روشن‌بینان متعهد، با بیدار کردن توده‌های عظیم انسانی – اسلامی به داد کشورها و ملت‌های تحت ستم نرسند، کشورهایشان بی شک به نابودی و وابستگی همه جانبه بیشتر و بیشتر خواهد شد”.

به همت این بنیاد، در سالروز ارتحال آن پیر فرزانه، مراسمی با حضور اندیشمندان، شخصیت‌های جهادی، سیاسی، علمی و فرهنگی مراسمی برگزار می‌شود.

همه ساله در سالروز ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، در شهرهای مختلف افغانستان مراسم باشکوهی توسط گروه‌ها و احزاب مختلف افغانستان برگزار می‌شود.

۱۰
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

مرقد پدر حضرت عبدالعظیم‌ در افغانستان + تصاویر

مزار “سلطان میر عبدالله واحد شهید”، نواده امام حسن مجتبی (علیه السلام) و بنا به برخی منابع پدر حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در جنوب شهر هرات افغانستان، قرار دارد.

این مکان مقدس همه روزه و به خصوص صبح‌های جمعه پذیرای مشتاقان و علاقه‌مندان خاندان پاک پیامبر اسلام است.

در جنوب شهر کهنه هرات و بعد از میدان “فیروزآباد” که بعدها به دروازه قندهار و اکنون به “میدان شهدای ۲۴ حوت” اسفند تغییر نام داده، واقع است.

محل زیارت و مزار میر عبداالواحد شهید که به “سلطان آقا” معروف است، از گذشته‌های دور یکی از قبرستان‌های اصلی شهر هرات بوده و به همین خاطر بسیاری از شیعیان هرات در همین محل دفن هستند.

مزار میرعبدالله در وسط این قبرستان قرار دارد و صحنی بزرگ هم در همسایگی آن است.

کمی پایین‌تر از صحن چند باغچه  گل کاری شده قرار دارد که طروات خاصی به فضای این آرامگاه بخشیده است.

در سنگی بزرگ که بر روی مزار میرعبدالله شهید نصب شده است، وی را چنین معرفی می‌کند، “افتخار آل عبد مناف امیر عبدالله الواحد ابن الامام الهمام، خلاصه اولاد عترت نقاوه، احفاد ملت ظاهره امیر زیدبن الامام، شجره روضه کرم و کرامت ثمره سیالت و امامت امیرالمومنین حسن ابن اسدالله الغالب علی ابن ابی طالب(علیه السلام)” در مکه مکرمه بود و بعد از آن که ۳۵ تا ۳۷ سال سن داشت در دوران امامت امیرالمومنین علی(علیه السلام) و “شیخ حسن بصری” به اشارات علی (علیه السلام) تربیت، ترشیح و اجتهاد نمود.

در سال ۸۸ هجری در زمان حیات پدر بزرگوارش و بعد از وفات جد عالی قدر امیرالمومنین(علیه السلام) شربت شهادت از ظرف اجل نوشید.

در این آرامگاه ۲ سنگ قدیمی از جنس مرمر نصب شده است که بر روی یکی زندگی کامل میر عبدالله الواحد شهید نوشته شده و در رواق بالای سر در دیوار غربی زیارتگاه نصب شده است.

“اسیر هروی” در کتاب خود با عنوان “رساله سلطان میر عبدالله الواحد شهید” این سنگ‌ها را به صورت مفصل، تحلیل و بررسی کرده است.

اسیر هروی در رساله خود علاوه بر تائید این مطلب که وی نواده امام حسن مجتبی(علیه السلام) است، می‌نویسد که جمعی معتقدند که ایشان از فرزندان “مسلم بن عقیل(ره)” است.

با این حال در کتاب “هرات، دیروز، امروز” که توسط مرکز اسناد وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، منتشر شده آمده است، بنا بر اظهارات شفاهی، ایشان پدر حضرت شاه عبدالعظیم حسنی می‌باشد که در شهر ری در نزدیکی تهران مدفون است.

در دوران فرمانروایی “آل کرت” مقبره و گنبدی بر این زیارت بنا شد و ظاهرا بر اثر ویرانی‌هایی که به مرور زمان بر ساختمان آن وارد شد در قرن نهم هجری به فرمان “امیر علی شیر نوایی” این محل دوباره بازسازی شد.

بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، منطقه “فیروز آباد” و “خنچه آباد” که مزار میر عبدالواحد در آنجا قرار دارد، همواره محل درگیری میان نیروهای مجاهدین، دولت وقت و متجاوزان روس بود.

بر اثر این درگیری‌ها مقبره مزار به کلی تخریب شد و پس از پیروزی مجاهدان در سال ۱۳۷۳ شمسی، یکی از تاجران هرات به نام “حاجی حبیب‌الله عزیزی” مقبره فعلی را با بودجه شخصی خود بنا کرد.

بسیاری از حوادث و رویدادهایی که در گذشته هرات اتفاق افتاده است در محل همین آرامگاه بود و آنگونه که اسیر هروی می‌نویسد: “پهلوانی‌ها، قهرمانی‌ها، سر بریدن‌ها و دار زدن‌ محکومان در همین محل انجام می‌شده است.

 

حدود نیم قرن است که همه ساله در روز اول نوروز مردم هرات در هنگام تحویل سال، مراسم خاصی را در این مکان برگزار می‌کنند و در روز اول نوروز “علم” شاه اولیا علی(علیه السلام) در صحن این زیارتگاه بر افراشته می‌شود.

این “علم”  مشابه علمی که در شهر مزار شریف بر افراشته شده تا ۴۰ روز بر پا است و زائران و بیماران زیادی در این ایام به قصد شفا به این مکان می‌آیند.

در حال حاضر این زیارتگاه مشتاقان زیادی دارد و هر صبح جمعه در این مکان مقدس مردم با خواندن دعای ندبه به راز و نیاز با خدای خود می‌پردازند و سپس به زیارت قبور بستگان خود که در اطراف و صحن‌های مجاور دفن شده‌اند، می‌روند.

منبع : فارس

۰۷
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

گزارش خبرنگار فارس از صنعت انیمیشن در افغانستان

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/10/07/13901007125236_PhotoA.jpg

اختتامیه دومین دوره آموزش فیلم‌های کوتاه انیمشین در مرکز “گویته انستیتو” در کابل برگزار شد.

در این مراسم که شب گذشته با حمایت کشور آلمان برگزار شد، هشت فیلم کوتاه انیمیشن ساخته شده توسط فیلمسازان جوان افغان به نمایش درآمد.

“سید محسن حسنی” مدرس گارگاه انیمیشن سازی در سخنان کوتاهی در این مراسم با اشاره به استعدا هنرجویان افغان در رابطه با فیلم‌سازی، اظهار داشت: این نخستین دوره فیلم سازی انیمیشن در افغانستان است.

وی تصریح کرد: این هنر در افغانستان هنوز نو پا است و ما از دنیا عقب هستیم و امروز پس از سال‌ها جنگ به ساخت انیمیشن روی آورده‌ایم.

در ادامه این مراسم هشت فیلم کوتاه انیمیشن که با موضوع “درخت” توسط فیلم سازان جوان این مرکز ساخته شده بود در مقابل چشمان جمعی از اهالی سینما، فرهنگیان و اساتید دانشگاه کابل به نمایش در آمد که با استقبال تماشاگران مواجه شد.

همچنین در این مراسم فیلم انیمیشن “هیتلر” ساخته محسن حسینی به نمایش درآمد.

حسینی مدرس گارگاه انیمیشن‌سازی که در رشته گارگردانی و فیلمسازی در دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران درس خوانده است در گفت‌وگو با فارس، اظهار داشت: فیلم‌های این جشنواره محصول یک دوره چهارماهه آموزشی است که در این مرکز برگزار شد و هنرجویان جوان افغان توانستند در این مدت کوتاه این آثار را خلق کنند.

این فیلمساز افغان با بیان این که ما هنوز در ساخت فیلم‌های انیمیشن در افغانستان در آغاز راه هستیم، گفت: اما فیلم‌های ساخته شده که از ۳ هنرجوی خانم و پنج هنرجوی آقا است، نشان از وجودی استعدادی شگرف در میان فیلمسازان جوان افغان دارد.

حسینی در ادامه با اشاره به این که برپایی چنین جشنواره‌هایی راهی برای تقویت این استعدادها مفید است، خاطرنشان کرد: دانشکده هنرهای زیبای کابل به ما برای برگزاری هرچه بهتر این مراسم کمک‌های بسیاری کرد.

سال گذشته در جشنواره بین‌المللی فیلم “حقوق بشر” که برای اولین بار در کابل برگزار شد، فیلم انیمیشن “سرپناه” ساخته سید محسن حسینی، جزء فیلم‌های برتر این جشنواره شناخته شد و جوایزی را از آن خود کرد.

۰۴
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

تصاویر/ بازسازی افغانستان توسط مردم

گزارش تصویری از بازسازی افغانستان توسط مردم

۰۳
اردیبهشت ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

افغانستان ، ضرورت پاسداری ازارزش ها

http://www.avapress.com/images/docs/000039/n00039786-b.jpg

یکی از توصیه های بسیار مهم قرآن کریم، داشتن آمادگی مستمردر برابردشمن است زیرا خصومت دشمنان نیز در هر شرایطی استمرار دارد.

خداوند متعال در قسمتی از آیه ۲۱۷ سوره مبارکه بقره به خوبی به این حقیقت اشاره کرده و فرموده است : «و آنان پیوسته با شما مى‏جنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسانى از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند آنان کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه مى‏شود و ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود».
واژه “لایزالون” که در آیه آمده است دلالت بر استمرار دارد.
آری، جنگ ودشمنی دشمنان خدا با مؤمنان هرگز متوقف نمی شود بلکه بسته به شرایط مکانی و زمانی، نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.
ادامه متن…

۲۶
فروردین ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

“نورستان”؛ منطقه‌ای ژئوپلیتیک در شرق افغانستان

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/06/24/180621803_PhotoA.jpg

در حالی ‏که ولایت نورستان در ۳ ماه گذشته وضعیت مطلوب و آرامی را سپری ‏کرد، روز گذشته با حمله نیروهای مخالف و طالبان مسلح این منطقه بار دیگر ناامن شد.

گزارش‏های موجود حاکی از آن است که شبه‎نظامیان افغان، پاکستانی، چچنی و عرب توانسته‎اند، کنترل ۲ منطقه از این ولایت را به دست گیرند.

نورستان در دهه ۷۰ شمسی زمانی که شوروی سابق به افغانستان حمله کرد، به عنوان نخستین ولایت دست به قیام زد، اما اکنون نزدیک به ۲ سال است که این ولایت به صورت مداوم هدف حمله شبه‎نظامیان طالبان قرار می‎گیرد.

این ولایت در افغانستان با ولایت‌های “پنجشیر”، “بدخشان”، “کنر” و “لغمان” و از سویی با منطقه “چترال” پاکستان هم مرز است.

نورستان که در شمال ‎شرق افغانستان واقع است به دلیل پوشش جنگلی و وجود کوه‎های مترفع راه‎ را برای نفوذ و عبور شبه‎نظامیان از پاکستان به سوی ولایت‌های شمالی افغانستان باز کرده است.

موقعیت استراتژیک پوشیده از جنگل

“جمال‎الدین بدر” والی پیشین نورستان در گفت‎وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، اظهار داشت: علت اصلی روی آوردن شبه‎نظامیان طالبان به این ولایت موقعیت استراتژیک آن و محلی برای نفوذ این شبه‎نظامیان به ولایت‌های شمالی افغانستان است.

بدر با بیان این که طالبان در تلاش هستند با حمله به این ولایت راهی برای نفوذ به سوی ولایت‌های شمالی افغانستان پیدا کرده و این ولایات را نیز ناامن کنند.

همچنان “عنایت الله مذهب‎یار”، رئیس شورای ولایتی نورستان در این مورد گفت: این ولایت موقعیت ژئوپلتیکی برای مخالفان دارد و از این رو طالبان برای تصرف آن تلاش می‌کنند.

به گفته رئیس شورای ولایتی نورستان، تمامی مناطق مرزی این ولایت با پاکستان، پوشیده از جنگل‏های وسیع و دره‏های بلند است که این امر خود در روی آوری مخالفان به این ولایت تأثیرگذار است.

مرز طولانی مشترک با پاکستان

به گفته رئیس شورای ولایتی نورستان، این ولایت یکی از ولایات مرزی پوشیده از درخت، دارای موقعیت استراتژیک در شرق افغانستان است  که بیش از ۲۴۰ کیلومتر مرز مشترک با پاکستان داشته و هر از گاهی شبه‎نظامیان افغان و پاکستانی به آن حمله می‏کنند.

بدر نیز با توجه به مرزهای مشترک طولانی این ولایت با کشور پاکستان اظهار داشت: این ویژگی سبب شده است که مخالفان برای ورود به این ولایت فرصت بیشتری داشته باشند.

باتلاق تاریخی دشمنان افغانستان

از نظر تاریخی نیز ولایت نورستان دارای جایگاه مهم و نقش تعیین کننده‌ای در مبارزه با دشمنان مردم و خاک افغانستان بوده است.

در زمان جهاد مردم افغانستان علیه نظامیان شوروی پیشین در دهه ۷۰ میلادی این ولایت محل منازعه طولانی و جنگ‎های ممتدی بوده است.

بدر با اذعان به اهمیت این ولایت در مقاومت علیه اشغالگران در دوره‏های گذشته علاوه کرد: در زمان تجاوز ارتش سرخ، نورستان سردمدار مبارزه با آنان شده و مقاومت و جهاد از این ولایت به ولایات همجوار سرایت کرد.

رئیس شورای ولایتی نورستان نیز با تأکید بر بیگانه‎ستیزی مردم این ولایت، آنان را مردان آهنین و ماندگار در تاریخ کشور دانست.

مذهب‎یار تصریح کرد: در هنگام جهاد مردم افغانستان نیز این منطقه نقش و اهمیت فوق‎العاده ژئوپلوتیک و استراتژیک داشت و جهاد از این ولایت شروع شده و با توفیق انجام شد.

از جانب دیگر ماهیت پناهگاهی این ولایت و موقعیت مرزی ویژه‏ای که این ولایت دارد سبب شده است، مخالفان از آن به عنوان پناهگاه امن برای انجام عملیات و فعالیت‏های تخریبی خود استفاده کنند.

وجود شبه نظامیان چچنی، پاکستانی، و ازبک در این ولایت به دلیل امن بودن برخی مناطق این ولایت برای شبه‌نظامیان است.

برنامه نظامیان خارجی برای لشکرکشی نبه شرق افغانستان

نخستین “جان کری” سناتور آمریکایی به طور رسمی از این طرح خبر داد اما به تازگی “جان آلن” فرمانده نظامیان ناتو در افغانستان نیز اعلام کرده است که نظامیان ناتو توجه خود را به شرق افغانستان معطوف خواهند کرد.

بر اساس این طرح، هزاران نظامی ناتو قرار است مناطق جنوبی را ترک کرده و به سوی ولایت‌های شرقی گسیل شوند که نورستان نیز یکی از این ولایت‌ها خواهد بود.

با وجود این که جنوب صحنه نبردهای گسترده و ناآرامی بیشتری است، دلیل این لشکرکشی برای برخی کارشناسان توجیهی ندارد.

کشاورزی سنتی و دامداری

ولایت نورستان در ۱۰ سال گذشته کمتر شاهد بازسازی و اجرای طرح‏های توسعه‏ای بوده، دلیل این امر تدوام ناامنی در این ولایت ذکر شده است.

والی سابق نورستان نیز دلیل کم‎کاری در بازسازی را شرایط سیال وناآرام این ولایت دانسته و خاطر نشان کرد: در بسیاری مواقع فرصت مناسبی برای اجرای طرح‏ها و برنامه‏های عمرانی وجود ندارد.

به گفته مذهب‎یار، شغل مردم در این ولایت کشاورزی و دامداری است، به همین دلیل متکی به اقتصاد کشاورزی بومی هستند و در کنارآن به دامداری و دامپروری می‏پردازند.

به نظر می‎رسد، شبه‎نظامیان طالبان تلاش دارند هم‎زمان با اوج گرفتن مذاکرات صلح، یکی از ولایت‎های مهم افغانستان را در کنترل داشته باشند.

اما مقامات افغان مصمم هستند که مانع تسلط طالبان و شبه‌نظامیان بر این ولایت شوند.

۲۴
فروردین ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

قلعه “ضحاک مار دوش” در افغانستان+عکس

فارس: در ولایت باستانی “بامیان” افغانستان قلعه کهن با برج و بارویی عظیم وجود دارد که به اعتقاد مردم این قعله به ضحاک تعلق دارد.

در ولایت باستانی و تاریخی بامیان افغانستان و در وسط رودخانه‌های “پای‌موری”، “شش‎پل” و “دره‎آهنگران” قلعه مخروبه‌ای قرار دارد که بسیاری معتقدند که متعلق به ضحاک است.

قلعه ضحاک که بنام “شهر سرخ” نیز یاد می‌شود، مجموعه وسیعی از ویرانه‌های تاریخی است که بر تپه سرخ رنگی در محل ورودی شرقی وادی بامیان قرار دارد.

ضحاک که بود؟

ضحاک به معنی خوش خنده یا خندان است و بر اساس شاهنامه فردوسی، پدرش مرداس نام داشته که پادشاه قدرتمند و افسانه‎ای مملکت بوری یا غوری بود که سال‎ها علیه “جمشید”، پادشاه افسانه‎ای بلخ جنگید.

افسانه‎ دیگری هم وجود دارد که ضحاک ۲ مار خطرناک بر شانه‌های خود داشت و به همین علت وی را مار دوش می‌گویند.

در کنار شهر ضحاک قصه و داستان کاوه آهنگر وجود دارد که در دره آهنگران در قسمت غرب این شهر ساکن بوده است.

گفته می‎شود که بقایای خانه و مغازه آهنگری کاوه هنوز هم وجود دارد.

کاوه آهنگر از سرداران و شخص مورد اعتماد ضحاک بود که برای سپاهیان او سلاح می‎ساخت.

بر اساس افسانه‌ها، وی روزی به بهانه این که قصد دارد به مارهای ضحاک غذا بدهد با پتکش به سر ضحاک می‎زند و به زندگی آن پادشاه افسانه‎ای و مارهایش خاتمه می‎دهد.

نگاهی به پیشینه تاریخی این شهر

روزگاری شهر ضحاک محلی تلاقی کاروان‎های بازرگانی بود و این شهر از جنوب به سرزمین هند از شرق به ایران و از شمال به سلسله کوه‎های هندوکش و رود “آمو” متصل می‌شد.

وجود بقایایی چون دیوارهای مرتفع، برج‎های متعدد و راه‎های پر پیچ ‎وخم که هنوز هم قابل مشاهده هست، نشان از شکوه، رونق و  ویژگی‌های دفاعی این قلعه باستانی دارد.

کارشناسان معتقدند که شهر به ۳ بخش پایین، بالای کاخ و همچنین بخش مسکونی تقسیم شده است.

براساس یافته‎های باستان‌شناسان و تاریخ‎نویسان، سبک معماری در برخی قسمت‎های باقی مانده از شهر نشانه‌هایی از دوره‎های مختلف تاریخی را نشان می‌دهد.

آثار موجود در این منطقه به دوره‌های مختلف تاریخی چون ترک‌های “یفتلی” (هون‌های سفید) که به قرن‌ چهارم تا نهم میلادی می‌رسد و شاخصه‌های معماری که به قرن‌ دهم تا سیزدهم میلادی مربوط می‌شود و همچنین بقایایی که نشان از دوره تیموری‌ در قرن پانزدهم تا شانزدهم میلادی دارد، در این ناحیه کشف شده‌اند.

تاریخ نویسان و شهر ضحاک

“کاظم یزدانی” از تاریخ‎نویسان افغان با بیان این که براساس کاوش‎های پراکنده و غیرعلمی، نتایج حفاری‌های انجام شده و نقاشی‌های موجود در این منطقه، می‌توان به این نتیجه رسید که ساکنان اولیه این شهر قبل از اسلام ترک‌ها و مغولان بوده‎اند.

وی تصریح کرد: از سفرنامه “هیوان تسانگ” سیاح چینی می‌توان به این نتیجه رسید که در زمان حیات او یک شاهزاده ترک در بامیان فرمان‎روایی می‎کرد.

“علی‎احمد کهزاد” یکی دیگر از تاریخ‎نویسان افغان در این باره می‌نویسد: در حفاری‌های انجام شده در این منطقه کوزه‌هایی به دست آمده است که بر روی آنها صورت برخی از شاهان ترک نقاشی شده است و پیش‌بینی می‌شود عمر این اشیاء به دوره ساسانی برگردد.

“ابراهیم اکبری”، رئیس اطلاعات و فرهنگ ولایت بامیان در این رابطه اظهار داشت: این شهر بعد از شهر “بلخ” (ام‎البلاد) توسط اولین حاکمان آریایی ساخته شد.

قصه‎هایی عامیانه در میان مردم بامیان وجود دارد که نشان می‌دهد، این شهر توسط یکی از شاهان مقتدر افسانه‌ای ترک‎ به نام ضحاک مار دوش ساخته شده است.

وضعیت کنونی شهر افسانه‎ای ضحاک

در حالی که این شهر به کلی ویران شده بود با این حال هنوز هم برای گردشگران و علاقه‌مندان به تاریخ جذابیت‌های خاص خود را دارد.

آثاری چون ویرانه برج‎های دیدبانی، دیوارهای منقش، چند مغاره، راه پلکانی که از یک تونل می‏گذرد و یک تونل پلکانی که به زیرزمینی ختم می‌شود، در این شهر و قلعه تاریخی به چشم می‌خورند.

متأسفانه با گذشت هر سال شهر ضحاک بیشتر تخریب می‌شود، بارندگی‌های فصل بهار و برف‌‎های زمستانی در تخریب این شهر نقش تعیین کننده‌ای دارد.

در زمان بارش‌های بهاری و در زمستان امکان ورود به این قلعه که بر فراز تپه‎ای قرار دارد، وجود ندارد زیرا امکان سقوط بخش‌های از برج‎ها و دیواری‎های آن که وجود دارد.

تونل پلکانی زیرزمین در نزد مردم محل به “راه ‎آب‌ دوزدک ” معروف است.

این تونل خمیده، مارپیچ و پله پله است که حفاری آن از وسط شهر و از تپه پائینی آن به سوی زیر زمین حفر شده و به حوض آبی که اکنون خشکیده است، متصل می‎شود.

“هادی غفاری” یکی از باستان‌شناسان افغان، معتقد است: زمانی که این شهر آباد بوده است، آب رود‎خانه بامیان از نقطه نامعلومی از طریق لوله‌های سفالی و از زیر تپه ضحاک به حوض متصل می‌شده و در هنگام حمله دشمنان و محاصره شهر، آنها از طریق همین تونل پلکانی آب مورد نیاز خود را تأمین می‌کردند.

با وجود آنکه شهر ضحاک یکی از هشت بنای تاریخی ولایت بامیان به شمار می‌رود و به عنوان میراث فرهنگی جهان در سازمان “یونسکو” ثبت شده است با این حال وضعیت آن بسیار غم‎انگیز و اسفبار است.

بقایای این شهر هم اکنون در حال محو شدن است و حوادث طبیعی هر روز باعث تخریب بیشتر بقایای این شهر می‌شود.

چه کسانی این شهر را تخریب کردند

این که شهر ضحاک در کدام دوره بنا شده است را هیچ‌کس به صورت دقیق نمی‌داند با این حال برخی از پژوهشگران تاریخ تخریب این شهر را مربوط به حمله مسلمانان در دوره صفاریان می‌دانند.

در کتاب “بامیان سرزمین عجایب” آمده است: “چنگیزخان” تنها حصار بامیان را که شهر “غلغله” امروزی است به ویرانه تبدیل کرد به طوری که در زمان یورش او هیچ نامی از این شهر در تاریخ ذکرنشده است و شواهد زیادی وجود دارد که این شهر قبل از آن تخریب شده است.

بخش بالایی برج‌های شهر ضحاک که در تپه‌های شمالی این شهر باستانی به جای مانده است، دوباره بازسازی شده‎اند.

به نظر می‌رسد که این شهر یکبار به صورت کلی ویران شده است و قرن‌ها است که مخروب مانده و بر اثر ریزش مداوم برف و باران بخشی از دیوار برج‏ها ساییده شده بعدها بر روی بقایای این شهر دیوار برج‎ها و دیوارهای جدیدی ساخته شده است.

“محمد صالح کنبو لاهوری” نوشته است: زمانی که “نظرمحمد خان” پادشاه ازبک در رمضان سال ۱۰۳۷ هـ ق  به بامیان حمله کرد، حاکم بامیان از طرف سلطنت “بابری” هند که شخصی به نام “خنجرخان ترکمنی” بوده و مقر حکومت او شهر ضحاک بوده است و او در قلعه ضحاک به مقاومت پرداخت.

در برخی منابع تاریخی نیز آمده است: نادرشاه افشار برای آخرین بار فرزندش “نصرالله میرزا” را به همراه ۲۰ هزار نفر دیگر برای تسخیر مناطق مرکزی افغانستان به قلعه ضحاک مار دوش فرستاد تا آنان را به اطاعت از پادشاهی خود در آورد.

شهر ضحاک در حال نابودی

بامیان از ولایت‌های برفگیر افغانستان است و بارندگی‌های سنگین این ولایت، هر روز از عمر قلعه و شهر تاریخی ضحاک می‌کاهد.

نیاز است تا مسئولان افغان و فرهنگ دوستان این آثر کهن و باستانی را از خطر نابودی کامل نجات دهند.

۲۴
فروردین ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها