سخن طفلی است خاکستر

http://www.rohama.org/files/fa/news/1391/5/1/39281_649.jpg

شعری از قنبر علی تابش از مهاجرین افغان در ایران در اعتراضی به نسل کشی های اخیر در میانمار.

سخن چاک کفن بر یک “گل سرخ دل افگار” است[۱]

سخن طفلی است خاکسترکه تابوتش”میانمار” است

سخن از گیسوان مادر پیری است در ساحل

شرار گیسوانش موج موج داغ اخبار است

مگر این شعله هم  آواره از جنگ ارزگان[۲] است

چرا این قدر کم خون و چرا این قدر بیمار است

چقدر این ابرها از جنس باران های بهسودند! [۳]

چقدر این شعله ها از جنس دامن های افشار است!

افقها سر به سر خنجر  و سر از خنجر آویزان

صدای هق هق  ناز عروسک ها، در آوار است

دگر شکی ندارم،هابز هم پیغمبری بوده

و انسان در سرشت وحشی اش هند جگر خوار است

شده کارش تفنگ و چیدن بال کبوتر ها

و تاریخ بشر آغشته ماهی که بر دار است

ستمگر چون رطب از نخلها مشغول سر چینی

مسلمان شادمان از روزه و سرگرم افطار است

۳/۵/۱۳۹۱ قم

قنبر علی تابش

[۱]. گل سرخ دل افگار: نام داستانی ازنویسنده معاصر افغانستان،محمد جواد خاوری.

[۲] . نام استانی در افغانستان که در عصر عبد الرحمان هزاره ها  در آن مورد  نسل کشی و مهاجرت اجباری قرار گرفت.

[۳] . نام شهرستانی هزاره نشین در افغانستان که مورد یورش ها و آتش سوزی های هرساله طالبان قراردارد.

۰۵
مرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

Leave a Reply