مزار خواجه عبدالله انصاری پیر هرات زیارتگاه عاشقان و عارفان
در میان شلوغی و هیاهوی شهر باستانی و کهن هرات، در شمال این شهر آرامگاه بزرگمرد و عارفی به نام خواجه عبدالله انصاری یا به قول مردم این شهر پیر هرات است.
مردم ارادت خاصی به خواجه دارند و روزانه صدها تن از مردم این شهر به قصد زیارت رهسپار آرامگاه وی میشوند.
آرامگاه پیر هرات فارغ از تمام پیوندهای مادی انسان است و با تعمق میتوان دریافت که خواجه عبدالله انصاری تمام مناجاتهای خود را با خداوند از عمق جان گفته است.
هر شب جمعه پیروان اهل تصوف بر مزار او گرد هم میآیند و به راز و نیاز با خدای یگانه مشغول میشوند.
مزار خواجه عبدالله در منطقه سرسبز گازرگاه هرات قرار دارد و درباره وجه تسمیه این مکان تاریخی روایتهای گوناگونی بیان شده است.
برخی معتقدند که وقتی کسی به زیارت مزار وی میروند گناهانش شسته شده و به همین سبب آن را گازرگاه نامیدهاند.
مولانا عبدالرحمن جامی نیز در این رابطه شعری دارد:
گازرگهی است تربت او کان مغفرت
در ساحتش سفید کند نامهی سیاه
برخی نیز گفتهاند چون مردم به مزار پیر هرات زیاد رفت و آمد میکنند آن را گذرگاه نامیدهاند.
در کتاب جغرافیای عمومی هرات نوشته رسول پویان آمده است که در منطقه گازرگاه در سال ۱۵۰ قمری بین مسلمانان و خوارج و یا به روایتی میان لشکر اسلام و زرتشتیان که از آتشکده بزرگ فراز کوه حراست می کردند نبردی سخت روی داده است و به این علت آن را کارزارگاه نام نهادهاند.
مزار خواجه در دوره غوریان و سلجوقیان اندکی آبادی داشت اما در زمان شاهرخ میرزا تیموری به صورت اساسی تعمیر و کاشیکاری شد و خانه زرنگار، حوض زمزم، سنگهای منقش، اجحار رنگین، و سنگ نوشتههایش چشم را جلا میبخشد.
بسیاری از شخصیتهای مشهور هرات در جوار مزار خواجه آرمیده اند.
خواجه که بود
شیخ الاسلام خواجه عبدالله انصاری از مشهورترین عارفان تاریخ فرهنگ و ادب جهان اسلام و زبان فارسی است که آثار فراوان و گران سنگی را در زمینه ادب فارسی از خود به یادگار گذاشته است.
وی از جمله کسانی است که در آثار خود به تفسیر قرآن، شناخت معرفت صوفیانه و بیان مقامات آنها همت ورزیده و با نثری زیبا، موزون و مسجع کلامش را منتشر کرده است.
خواجه ابو اسماعیل عبدالله فرزند ابو منصور محمد انصاری هروی در سال ۳۹۶ قمری در منطقه کهندژ شهر هرات متولد شد نسب او به ابو ایوب انصاری صحابه معروف میرسد.
گفته میشود پدرش از عارفان بزرگ روزگار خود و از مریدان ابو مظفر ترمذی و مادرش از مردم بلخ بود.
بر اساس منابع موجود خواجه بیشتر عمر خود را در زادگاهش هرات سپری کرد و در آن شهر علم و ادب آموخت تا این که در دوران جوانی در ادب فارسی و علوم دینی بزرگان روزگار خود به شمار میفت.
وی در حدیث توانایی و آگاهیهای شگرفی داشت در فقه از مذهب احمد حنبل پیروی میکرد در مجالس خود به خاندان پیامبر ارادت خاص می ورزید و در تصوف به شیخ ابوالحسن خرقانی ارادت ویژهای داشت.
نخستین سفر خواجه به نیشابور
خواجه عبدالله برای شنیدن حدیث در سال ۴۱۷ هجری قمری به شهر نیشابور سفر کرد و در خانقاه بابا کوهی این شهر اقامت گزید و تا سال ۴۲۲ قمری در نیشابور ماند.
پس از آن به هرات بازگشت و سال بعد در راه سفر حج دوباره به نیشابور رفت و با ابوسعید ابوالخیر عارف مشهور زمان دیدار کرد.
خواجه در همین سفر به بغداد رفت و از ابو محمد خلال بغدادی حدیث شنید و چون راه حج ناامن بود دوباره در راه بازگشت در خراسان با ابوالحسن خرقانی که از عارفان مشهور زمان او بود دیدار کرد.
در راه بازگشت به هرات دوباره ایام حج فرا رسیده بود وی با کاروان حاجیان دوباره همرا شد و برای سومین بار به نیشابور رفت و از آنجا راهی ری شد که با ابوحاتم خاموش دیدار کرد.
خواجه در ری بود که باخبر شد هنوز راه حج ناامن است و به ناچار دوباره از راه دامغان به خراسان بازگشت و در دامغان به دیدار محمد قصاب آملی دامغانی رفت.
آنگونه که در دانشنامه ادب فارسی آمده است پیر هرات با دشمنان و مخالفان فکری خود به سختی ستیز میکرد و به همین خاطر بارها از هرات تبعید شد و از سخنرانی منع میشد.
وی در روزگار مسعود اول غزنوی به تجسیم متهم شد اما نخستین بار مخالفان او در سال ۴۳۳ قمری بر وی شوریدند و او را به شکیبان در اطراف هرات تبعید کردند و خواجه مدت ۲ سال را در آنجا سپری کرد که در این تبعید رسالات زیادی را بر علیه مخالفان خود نوشت.
خواجه بعد از پایان تبعید به هرات بازگشت و در مجالس خود به تفسیر قرآن مبادرت کرد که برای دومین بار در سال ۴۳۸ قمری مخالفان که طاقت تحمل وی را نداشتند این بار او را به پوشنگ تبعید کردند وی مدت پنج ماه در این شهر زندانی بود که بعد از بازگشت دوباره به هرات تفسیر قرآن را برای مریدان خود از سر گرفت.
آنطور که در بیشتر منابع آمده است خواجه در آغاز مجالس تفسیر قرآن خود که همزمان با حکومت عمیدالملک کندری حنفی بود بر اشعریان و متعزلیان میتاخت و با آسودگی خیال با آنان مبارزه فکری میکرد.
اما با سقوط عمید الملک در سال ۴۵۶ قمری باردیگر مخالفان خواجه نیرو گرفتند و آنگونه که در دانشنامه ادب فارسی آمده است مخالفان او تا آنجا پیش رفتند که وی را به مناظره با خواجه نظام الملک دعوت کردند.
خواجه به این بهانه که تنها در مبحث حدیث و قرآن مناظره میکند از این کار سر باز زد و برای ۲ سال بعد با پافشاری اشعریان و فرمان خواجه نظام الملک به بلخ تبعید شد.
در روزگار آلب ارسلان بود که بار دیگر خواجه را به تجسیم و بت پرستی متهم کردند اما سلطان به این امر بی اعتنایی کرد.
خواجه نظام الملک به خاطر اعتقادات صوفیانه پیر هرات بر او سخت نگرفت و خواجه توانست که با فراق بال کتاب طبقات الصوفیه، ابوعبدالرحمان سلمی را برای پیروان خود املا کرد.
هشت سال پایانی زندگی خواجه در نابینانی گذشت، اما وی همچنان با مخالفان فکری خود ستیزه داشت.
آنگونه که در برخی از منابع آمده است در سال ۴۷۸ قمری بر اثر درگیری لفظی خواجه با یکی از حاضریا در مجلس شورشی در هرات بر پا شد که بعد از این حادثه خواجه را به اطراف هرات تبعید کردند اما چون همچنان بر عقایدش تأکید داشت با فرمان خواجه نظام الملک او را به ماورا النهر و سپس به مرو و از آنجا به بلخ تبعید کردند.
سبک ادبی آثار خواجه
سبک و روش خواجه عبدالله انصاری همان روش اهل وعظ و خطابه بود و آثار او بیشتر بین نثر مرسل و نثر مصنوع به رشته تحریر در آمده است که حالتی از شعر نیز در آثار او حس میشود.
بزرگترین امتیاز پیر هرات را میتوان در تغییر شیوه نثر فارسی و توانایی وی در سرودن شعر به دو زبان فارسی و عربی عنوان کرد که این مسأله در بسیاری از اشعار خواجه که در غالب رباعی و غزل است دیده میشود.
عقاید و اندیشههای خواجه عبدالله انصاری
عقاید و اندیشههای شیخ الاسلام که از مشهورترین اندیشمندان و عارفان جهان اسلام به شمار میرود بر پایه شریعت استوار است و بر خلاف برخی از رجال منسوب به تصوف و عرفان که گاهی اندیشههای آنان با مبانی شریعت در تضاد است، خواجه روشی سلفی و شیوهای صوفیانه داشت.
فضل الرحمن فقهی در مقاله خود با عنوان عرفان پیر هرات در آینه شریعت آورده است که پیر هرات مشرب سلفی داشت و در اصول دین و امور عقیدتی پیرو مذهب امام احمد حنبل بود، هر چند در فروع از امام شافعی پیروی میکرد.
کتاب و سنت زیر بنای عقاید و اندیشههای شیخ الاسلام را تشکیل میداد و در تمسک به شریعت نیزعرفان او بر بنیاد شریعت استوار بود و وی بر همه نظریات عرفانی خود دلیلی از کتاب و سنت میآورد.
در مورد عقل و شرع پیر هرات برای عقل در برابر شرع اجازه آزاد اندیشی نمیداد بلکه عقل را منقاد شرع میدانست که باید از شرع متابعت نماید.
آثار خواجه عبدالله انصاری
پیر هرات از جمله کسانی است که در لابلای آثار خود به تفسیر قرآن، تفسیرشناسی، شناخت معرفت صوفیانه و بیان مقامات آنها همت ورزید و با نثری زیبا، موزون و مسجع کلامش را منتشر میساخت.
آثار خواجه را بیش از ۲۴ اثر دانستهاند که از مهمترین آنها میتوان رساله صد میدان را نام برد که یکی از دقیقترین آثار عرفانی است که تا کنون به زبان فارسی نوشته شده است.
در کتاب پیر هرات چشمه جوشان معرفت آمده است رساله صد میدان بیانگر آگاهی عمیق خواجه از رمز و راز تصوف و عرفان است که با ذوق و استعدادی که دارد نه تنها منازل و مقامات را از نظر کمیت مورد بحث قرار میدهد بلکه روابط و پیوند منطقی آنها را نشان میدهد.
وی تقسیم بندی داخلی هر میدان را به سه رکن تقسیم میکند و پس از ذکر ارکان و اقسام مناسبتها آنها را یاد میکند که خود سه گونه است و آنگاه هر یک از اقسام را از سه راه مورد تجزیه و تحلیل فشرده قرار میدهد.
تفسیر عرفانی خواجه بر قرآن کریم از دیگر آثار وی است که بیشترین شهرت وی نیز به خاطر همین تفسیر است.
اما متاسفانه اصل این اثر مهم موجود نیست و چهل سال بعد از مرگ خواجه در سال ۵۲۰ قمری شیخ رشیدالدین ابوالفضل میبدی بر اساس این تفسیر اثری با نام کشف الاسرار و عده الابرار که به تفسیر هروی شهرت دارد منتشر را کرد.
طبقات الصوفیه از دیگر آثار مهم خواجه است که آن را با لهجه هروی است و خواجه آن را در مجالس وعظ خود
میگفته و در هنگام نوشتن پارهای از مطالب را با همان لهجه هروی به آن افزوده است.
این مواعظ بعدها توسط یکی از شاگردانش گردآوری شده است.
در دانشنامه ادب فارسی آمده است با گذشت زمان افرادی در این اثر دست بردند که به همین دلیل لهجه هروی آن اندک اندک کم رنگ شد و از طرفی مورد توجه دیگران قرار گرفت و حتی عبدالرحمن جامی کتاب نفحات الانس خود را بر اساس همین کتاب نوشته است.
از آثار مهم دیگر خواجه که در بیان مقامات و ذکر منازل راهیان اهل طریقت است می توان از رساله منازل السایرننام برد.
این اثر به اصرار شاگردان خواجه در اواخر عمر او به زبان عربی در دو بخش که هر بخش شامل ده باب است نوشته شده است.
رساله محبت نامه، رساله چهل دو فصل، رساله سئوال دل و جان، و من کلامه، رساله من مناجاته و فایده، رساله واردات، رساله کلمات، ومن مقالاته، رساله پرده حجاب و حقیقت ایمان، کنزالسالکین، قلندر نامه، الهی نامه، صبقات الصویفه، انوار التحقیق، علل مقامات، مختصر آداب الصوفیه، مناقب الامام احمد حنبل، ذم الکلام و اهله و مناجات نامه از دیگر آثار خواجه عبدالله انصاری است.
وفات خواجه
سر انجام خواجه عبدالله انصاری در سال ۴۸۱ قمری در سن ۷۷ سالگی در شهر هرات در گذشت و در منطقه گازرگاه این شهر آرام گرفت.
در بسیاری از منابع فقط به سال و ماه وفات او اشاره شده است و در مورد روز وفات او اختلافات وجود دارد اما برخی روز وفات او را ۹ ذی الحجه، و برخی هم ۲۲ ذی الحجه، ذکر کردهاند.
http://www.payam-aftab.com/