واقعیات افغانستان را درک کرده ایم/ نقش ایران و پاکستان کلیدی است

نماینده ویژه دولت آلمان در افغانستان و پاکستان با تاکید بر لزوم حمایت جامعه جهانی از روند بهبود اوضاع در افغانستان نقش همسایه های این کشور در تثبیت و تحکیم آینده آن را بسیار مهم ارزیابی کرد“میشل اشتاینر” نماینده ویژه دولت آلمان در افغانستان و پاکستان که به منظور دعوت از مقامات ایران برای شرکت در کنفرانس بین المللی افغانستان به تهران آمده بود، در نشستی به سوالات خبرگزاری مهر پاسخ داد. وی در سخنان خود با تاکید بر اهمیت این کنفرانس که ۱۰ سال پس از آغاز جنگ افغانستان در روز پنجم دسامبر سال جاری در شهر بن آلمان برگزار می شود به تشریح برنامه های جامعه جهانی برای بهبود شرایط این کشور پرداخت.
کنفرانس بن با چه هدفی برگزار می شود؟
میشل اشتاینر: گروه تماس بین المللی متشکل از ۵۰ کشور از جمله ایران با رایزنی در زمینه های مختلف خود را برای کنفرانس بین المللی افغانستان آماده می کند. این کنفرانس که در پنجم دسامبر سال جاری در شهر بن برگزار می شود، بزرگترین کنفرانس بین المللی است که تا کنون در آلمان برگزار شده است.
 
کنفرانس بن که در آن ۹۰ نفر از وزیران خارجه کشورها حضور دارند، دقیقا ۱۰ سال پس از کنفرانس پترزبرگ برگزار می شود، کنفرانسی که طی آن برای نخستین بار افغانستان جدید اعلام وجود کرد. تفاوت کنفرانس امسال با آن کنفرانس این است که ما در آن زمان یک کنفرانس با هماهنگی سازمان ملل داشتیم، چرا که در آن هنگام هیچ حکومتی در افغانستان وجود نداشت و امروز حکومتی افغان وجود دارد که ریاست کنفرانس را به تنهایی به عهده دارد و آلمان میزبان این کنفرانس خواهد بود. همچنین ایران در کنفرانس پترزبرگ نقش مهمی ایفا کرد و در نتیجه این تلاشها بود که جامعه جهانی به یک دیدگاه واحد در مورد افغانستان رسید.
ما مدعی نیستیم آنچه در افغانستان انجام شده صحیح بوده، هر چند پیشتر در مورد وضعیت این کشور تصوراتی داشتیم که با واقعیت همخوانی نداشت اما اکنون به درکی از واقعیات این کشور دست یافته ایم و دعوت از کشورهایی مانند ایران و پاکستان برای شرکت در کنفرانس بن نیز در همین راستا است.
اما کنفرانس پنجم دسامبر ۲۰۱۱ به خواست و دعوت دولت افغانستان برگزار می شود. برگزار کننده اصلی این کنفرانس “حامد کرزای” رئیس جمهوری افغانستان است و ما تنها میزبان شرکت کنندگان هستیم. این مسئله نشان می دهد که افغانستان در طول این سالها به چه سطحی از پیشرفت رسیده و ما نیز خواهان نشان دادن دستاوردها و تغییرات ایجاد شده در این مدت در این کشور هستیم.
 
موضوعات اصلی کنفرانس مسائلی است که در حال حاضر در افغانستان مطرح بوده و حل آنها نیازمند همکاری جامعه جهانی است. ما با وجود تلاشهای بسیار مدعی نیستیم که هر چه در این کشور انجام داده ایم، صحیح بوده است. ما پیشتر در مورد وضعیت افغانستان تصوراتی داشتیم که با واقعیت همخوانی نداشت اما اکنون به درکی از واقعیات موجود در این کشور دست یافته ایم و دعوت از کشورهایی مانند ایران و پاکستان برای شرکت در کنفرانس بن نیز در همین راستا است.
 
افغانستان به پشتیبانی بیشتر در راه  ثبات فراگیر و خودمختاری کامل نیاز دارد. جامعه جهانی برای این کار طرح زمان بندی شده واقع بینانه ای در نظر گرفته و آن را برای طی کردن روند انتقال مسئولیت اداره کشور به دولت افغانستان از اواسط امسال تا آخر سال ۲۰۱۴ به اجرا می گذارد. هر چند پیش از این تردیدهایی در این زمینه وجود داشت، اما اکنون دیگر به این جمع بندی رسیده ایم که در پایان سال ۲۰۱۴ نیروهای جنگنده افغانستان را ترک کرده و دیگر در این کشور حضور نخواهند داشت.
 
نتیجه دیگری که سالها جنگ در افغانستان برای ما داشته این است که برای حل مشکل این کشور راه حل نظامی وجود ندارد. این نتیجه ای است که هم ما و هم شبه نظامیان طالبان به آن رسیده اند. ما باید تلاش خود را برای حل مسائل از راه مسالمت آمیز و دیپلماتیک به کار گیریم و می دانیم که این خواسته به یکباره تحقق نمی یابد. چنین کاری مستلزم طی کردن مراحل و ایجاد پیش شرط هایی بوده که نیازمند زمان است، ما نیز به این امر واقفیم و معتقدیم که ثبات دائمی در افغانستان تنها از همین راه بدست می آید.
این بار نمی خواهیم اشتباهی را که در سال ۱۹۸۹ با رها کردن افغانستان به حال خود مرتکب شدیم، تکرار کنیم، به همین دلیل به حضور خودمان در این کشور نه با گروههای جنگنده بلکه با بهبود زیرساختهای غیرنظامی، همکاری در زمینه آموزش نیروهای امنیتی و حمایت از روند بازسازی ادامه می دهیم.
میشل اشتاینر
کنفرانس بین المللی بن که بخاطر آن من به ایران آمده ام، تحولات آینده افغانستان را در سه محور اصلی دنبال می کند: نخست مرحله انتقال کنترل این کشور به کابل است که از ۲۰۱۱ آغاز شده و در پایان سال ۲۰۱۴ به اتمام می رسد. محور دوم که بسیار مهم است همکاری نامحدود جامعه جهانی با دولت افغانستان برای تحکیم وضعیت کشور است، این مرحله به پس از سال ۲۰۱۴ مربوط می شود. چرا که نمی خواهیم اشتباهی را که در سال ۱۹۸۹ با رها کردن افغانستان به حال خود مرتکب شدیم، تکرار کنیم. به همین دلیل به حضور خودمان در این کشور ادامه می دهیم، اما این بار نه با نیروهای نظامی بلکه با حمایت در ایجاد زیرساختهای غیرنظامی و آموزش نیروهای امنیتی کشور. محور سوم نیز بررسی پیش زمینه های لازم برای روند صلح داخلی افغانستان است، مسئله ای که پیش از هر چیز یک فرایند داخلی است که با این حال باید از بیرون مورد حمایت قرار گیرد. افغانستان باید از سوی جامعه بین الملل حمایت شود، اما این که این حمایت چگونه خواهد بود و راههای مورد قبول چگونه باید باشد در این محور جای می گیرد.
 
من به تهران آمده و با شماری از مقامات این کشور دیدار و گفتگو کرده ام زیرا ما برای دستیابی به اهداف مذکور در افغانستان به کمک کشورهایی مانند ایران نیازمندیم.
موقعیت کنونی افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
میشل اشتاینر: در مورد وضعیت افغانستان بسیار مهم است که ما به واقعیتها توجه کنیم حتی اگر این واقعیتها تلخ باشد. اگر اینگونه باشد باید گفت وضعیت این کشور چندان مساعد نیست. نمی توان گفت که این وضعیت خوب است اما در مقابل هم نمی توان ادعا کرد که وضعیت بد است یعنی ما شاهد ترکیبی از شکستها و پیشرفتها هستیم. از نظر نظامی می توان گفت که نظامیان حدود ۴۸ کشور حاضر در افغانستان کم و بیش به موفقیتهایی دست یافته اند که در نتیجه آن طالبان در مناطق بسیار کمتری نفوذ دارد. اما از طرفی ناامنی همچنان وجود دارد و حتی حملات تروریستی علیه مقامات دولتی افغانستان رخ می دهد، از این رو باید اعتراف کرد که وضعیت همچنان ناامن است و باید اقدامات بیشتری صورت گیرد.
 
روند انتقال کنترل مناطق افغانستان به دولت که از تابستان ۲۰۱۱ آغاز شده تا کنون رضایت بخش بوده است، تحویل کنترل شماری از ولایات افغانستان به کابل انجام گرفته و تحویل باقی آنها نیز در دستور کار قرار دارد. برداشت ما از عملکرد دولت افغانستان مثبت است و امیدواریم این وضعیت تا پایان برنامه انتقال کامل کنترل در انتهای سال ۲۰۱۴ به همین منوال پیش رود.
 
مهمترین مسئله در مورد افغانستان ادامه حمایتها از نهادهای امنیتی و دولتی این کشور است به گونه ای که قادر به حفظ امنیت داخلی و تمامیت ارضی خود باشد. ما پیشرفتهایی در زمینه حقوق بشر داشته ایم، وضعیت زنان و دختران افغان در این مدت نسبت به زمان طالبان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. کسانی که در زمان قدرت گیری طالبان نمی توانستند به مدرسه رفته و در اجتماع حضور یابند، اکنون با این مشکل مواجه نیستند. همچنین شمار مدارس افزایش پیدا کرده، امکانات بهداشتی و درمانی بیشتر در دسترس قرار گرفته، زیرساختهای کشور ترمیم شده و آموزش در بخشهای مختلف گسترش چشمگیری یافته است.
 
در مجموع باید گفت جامعه جهانی باید از زاویه دید متفاوتی به مسئله افغانستان نگریسته و به یافته های واقعی برسد که گمان می کنم تاکنون رسیده ایم. ما نمی توانیم انتظار معجزه یک شبه در افغانستان داشته باشیم. از سوی دیگر نباید اشتباه بزرگتری مرتکب شده و این کشور را در این وضعیت به تنهایی رها کنیم، باید حمایتها از کابل ادامه یابد و برای این کار ما نیازمند کشورهای همسایه هستیم. همانطور که مشخص است هیچ یک از همسایگان افغانستان نمی خواهد وضعیتی که پس از پایان جنگ سرد در این کشور بوجود آمد، بار دیگر رخ دهد. این موضوع علت اصلی علاقمندی ما به حضور ایران در کنفرانس بن است.
 
نقش طالبان در طرح زمان بندی شده برای انتقال قدرت به کابل چیست؟
 
میشل اشتاینر: تا جایی که ما می دانیم و به آن باور داریم مسئله افغانستان راه حلی نظامی ندارد، این حقیقتی است که طالبان هم به آن واقف هستند. به اعتقاد ما طالبان هم باید به واقعیت افغانستان امروز آشنا شوند و به روند سیاسی این کشور بپیوندند. ما هم اکنون در حال بررسی راههای وارد کردن طالبان به این روند هستیم. می دانیم که این کار ممکن است مدتها به طول انجامد بویژه بخاطر این که ابتدا باید بین طرفین اعتماد سازی انجام گیرد. به هر حال ما از این مسئله حمایت می کنیم. امروز دیگر طالبان قدرت نظامی خود را در افغانستان از دست داده اما ما باید به این تفاهم با آنها برسیم که فعالیت آنها نیز باید در چارچوبی قابل قبول باشد و دیگر فعالیت نظامی جایی در این کشور ندارد.
 
آیا دولت افغانستان به تنهایی قادر به حل معضل طالبان است؟
برای ایجاد صلح در افغانستان و توافق بین گروههای مختلف افغان از جمله طالبان نیز باید گفت این مشکل می تواند با “زمین گذاشتن اسلحه”، “قطع ارتباط با ترویسم بین الملل” و “به رسمیت شناختن چارچوب قانون اساسی” این کشور از سوی این گروهها حل شود.
میشل اشتاینر: ما برای مواجهه با طالبان به کمکهای بیشتری نیاز داریم و کابل به تنهایی قادر به این کار نیست. معتقدم ما نهایتا تنها در حالتی به نتیجه قابل قبول برای تمامی طرفین می رسیم که زمینه ای برای مشارکت تمامی گروهها در قدرت فراهم شود. به بیان دیگر روندی که طی آن تمامی قدرتهای مطرح در افغانستان جذب شده و رهبران آنها خواسته های خود را از این طریق دنبال کنند. طبیعتا دولت افغانستان وظایف بیشتری در این زمینه دارد اما چنین روندی باید از سوی جامعه بین المللی و نیز کشورهای همسایه پشتیبانی شود، فکر می کنم این اصلی ترین وظیفه جامعه جهانی و همسایگان افغانستان است. اینها باید این مسئله را که تنها مردم افغانستان قادر به حل مشکلاتشان هستند، به رسمیت بشناسند، افغانها بهتر از هر کس دیگری می دانند کشورشان به چه چیز نیاز دارد با این حال برای دستیابی به این خواسته، نیازمند این حمایتها هستند.
 
برای ایجاد صلح در افغانستان و توافق بین گروههای مختلف افغان از جمله طالبان نیز باید گفت این مشکل می تواند با “زمین گذاشتن اسلحه”، “قطع ارتباط با ترویسم بین الملل” و “به رسمیت شناختن چارچوب قانون اساسی” این کشور از سوی این گروهها حل شود. 
 
ایران چه نقشی می تواند در افغانستان ایفا کند؟
 
میشل اشتاینر: ایران همسایه ای است که از زمان آغاز جنگ در افغانستان با تبعات آن روبرو بوده است؛ نخست سرازیر شدن آوارگان جنگی به ایران در طول این سالها که یک میلیون نفر از آنها تا کنون شناسایی شده و دو میلیون نفر نیز بطور غیررسمی در این کشور به سر می برند. دوم ایران مشکلات عدیده ای در تامین امنیت مرز با افغانستان دارد که همچنان به قوت خود باقی است و سوم موضوع مبارزه با قاچاق مواد مخدر از افغانستان دغدغه اصلی مقامات این کشور است به همین دلیل ایران خواهان برقراری امنیت و ثبات در افغانستان است، به این دلیل که اگر ثبات و حکومتی قدرتمند در یک کشور حاکم باشد این مشکلات هم حل خواهد شد. مشکل آوارگان زمانی حل می شود که وضعیت افغانستان بهبود یافته و مردم چشم انداز اقتصادی داشته و در نتیجه آوارگان به کشور خود بازگردند. بیشتر آوارگان افغان به این دلیل راهی ایران می شوند که در آنجا شرایط بهتری برای زندگی یافته و نیازهای خود را تامین می کنند. افغانستان نیز تنها در صورتی پیشرفت خواهد کرد که اوضاع امنیتی آن بهبود یابد.
 
ما پیش از برگزاری کنفرانس بن نشستی را در روز بیست و ششم اکتبر سال جاری با مشارکت نهادهای صنعتی خصوصی بین المللی در بروکسل برگزار خواهیم کرد تا زمینه ای را برای سرمایه گذاری در افغانستان فراهم کنیم. اما آنچه مسلما صنعت خصوصی از ما می خواهد این است که آنها برای این کار به امنیت، راههای ارتباطی موثر، جاده های ترانزیت و هتل نیاز دارند. اینها ملزوماتی است که ایجاد آن برای جلب سرمایه گذاران خارجی به افغانستان ضروری است. من فکر می کنم باید بتوانیم به این خواسته ها دست یابیم. کار ما همین است و از این طریق باید به مردم افغانستان نشان دهیم پس از اینهمه سال جنگ در کشور روزی خواهد رسید که صلح و ثبات برقرار شده و کشور پیشرفت کند.
ما نباید وضعیت را بدتر از آنچه که هست نشان دهیم و با دید بدبینانه به افغانستان نگاه کنیم. وقتی نشریات را می خوانیم دائما اخبار ناامید کننده از این کشور می بینیم در حالی که همه واقعیت این نیست و پیشرفتهایی هم وجود دارد. ما باید برای ساختن آینده ای بهتر برای افغانستان به رویکردی واقع بینانه روی بیاوریم و در کنارآن بمانیم.
نماینده ویژه دولت آلمان در افغانستان و پاکستان
ما در مورد افغانستان اشتباهاتی را مرتکب شدیم از جمله این که وضعیت این کشور را بسیار بهتر از آنچه که هست ترسیم کردیم شاید بیش از حد خوشبینانه، در حالی که وضعیت پیچیده تر از تصور ما بود. اکنون نیز نباید اشتباه دیگری را مرتکب شویم یعنی وضعیت را بدتر از آنچه که هست نشان دهیم و با دید بدبینانه به افغانستان نگاه کنیم. وقتی نشریات را می خوانیم دائما اخبار ناامید کننده از این کشور می بینیم در حالی که همه واقعیت این نیست و پیشرفتهایی هم وجود دارد. ما باید برای ساختن آینده ای بهتر برای افغانستان به رویکردی واقع بینانه روی بیاوریم و در کنار این کشور بمانیم، با این کار نشان می دهیم که ما هر چند اشتباهاتی مرتکب شدیم اما می مانیم تا شاهد دستیابی به اهدافی باشیم که برای دستیابی به آنها به افغانستان آمدیم.
 
برنامه آتی دولت آلمان در افغانستان چیست؟
 
میشل اشتاینر: آلمان هم مانند دیگر اعضای جامعه بین الملل در جنگ افغانستان مشارکت کرد اما تمرکزش بیشتر بر روی بازسازی زمینه های اقتصادی و سیاسی این کشور بوده و در این راستا تنها در سال جاری افغانستان را با کمک مالی ۴۳۰ میلیون یورویی مورد حمایت قرار داده است. ما عضوی از جامعه جهانی هستیم اما با توجه به نقشی که داریم و میزبان کنفرانس بین المللی بن در روز پنجم دسامبر هستیم فکر می کنم از اعتماد بیشتر دولت افغانستان برخورداریم. زیرا افغانها می دانند که ما خواهان به پایان بردن منطقی جنگ در کشورشان هستیم. بین آلمان و افغانستان بدلیل پیشینه تاریخی همواره اعتماد متقابلی وجود داشته که در نتیجه آن “حامد کرزای” از ما خواست این کنفرانس را برگزار کنیم.
 
برنامه دیگر ما آموزش نیروهای امنیتی افغان است و برای این کار شماری از بهترین آموزش دهندگان را به کار گرفته ایم اما ما نیز مانند دیگر نظامیان بین المللی متعهد شده ایم که تعداد نظامیانمان را در سالهای پیش رو کاهش دهیم چرا که می دانیم پس از گذشت ۱۰ سال از جنگ افغانستان دیگر نمی توان به وضعیت پیشین ادامه داد و باید کم کم به آن پایان داد. این خواسته مردم ما نیز هست، شمار زیادی از مردم در کشورهای آلمان، فرانسه، سوئد و آمریکا به علاوه مردم خود افغانستان بر این باورند که ۱۰ سال حضور نظامی در این کشور کافی است. این خواسته ای قابل احترام است و ما به آن عمل می کنیم با این حال نمی خواهیم با خروج نظامی از افغانستان حمایت غیرنظامی خود را از آینده این کشور سلب کرده و اشتباه پیشین را تکرار کنیم.

۲۳
شهریور ۱۳۹۰
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

دیدگاه‌ها بسته است.