هنوز فرصت بازگشت به خویشتن و رجعت به آرمان شهدا وجود دارد …

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان محمد یونس قانونی ،رییس پارلمان افغانستان در مراسم بزرگداشت هفته شهید و نهمین سالگرد قهرمان ملی کشور، نسبت به  گسترش بحران در این کشور هشدار داد و افزود تلاشهایی برای دگرگون ساختن ارزش جهاد جریان دارد.

متن سخنرانی وی در این مراسم به شرح ذیل می باشد:

بسم رب الشهداء و الصالحین
با درود و تحیات بر ارواح طیبه کلیه شهدای پیروز افغانستان به خصوص قهرمان ملی کشور ، مسعود بزرگ ، شهید ملت حاجی عبدالحق شهید و شهید مظلوم افغانستان شهیدعبدالعلی مزاری

حضار گرامی ، رهبران معظم جهاد و مقاومت ، اعضای محترم کابینه و شورای ملی، جناب قاضی القضات محترم افغانستان ، جناب احمد ضیا مسعود، خواهران و برادران ارجمند ، میهمانان داخلی و خارجی ، مجاهدان سربلند افغانستان السلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

اجازه بفرمایید با اختصار در آغاز به نمایندگی از شورای ملی افغانستان ، تجلیل از هفته شهید به خصوص نهمین سالگرد شهادت قهرمان ملی کشور را خدمت تک تک شما و به ملت بزرگ ، مجاهد و سربلند افغانستان تسلیت عرض کنم.

تجلیل از قهرمان ملی افغانستان در واقع تجلیل از تاریخ مبارزات قهرمانانه افغانستان است، تجلیل از جهاد و مقاومت مردم افغانستان است، تجلیل از همه مردم و شهدای افغانستان است، از شهدای دیروز از شهدای امروز از آنها  که باز هم درخط مقاومت دیروز به خاطر دفاع از کشور و سرزمینشان مردانه می رزمند.
مسعود بزرگ شایسته تجلیل و بزرگداشت است ، شخصیت بزرگواری که در متن دو فصل زرین تاریخ افغانستان در فصل جهاد و فصل مقاومت به عنوان ستاره درخشانی درخشش داشته است و امروزه راه و الگو و سرمشقی را برای تاریخ افغانستان ، برای نسلها و عصرهای آینده چنان حک کرده اند که ما می توانیم از این مکتب و اندیشه راهکارهای بیرون رفت از بحران رو به افزایش امروز را پیدا کنیم.از این لحاظ تجلیل از مسعود بزرگ تجلیل از تاریخ افغانستان است.

قهرمان ملی کشور و سایر قهرمانان تاریخ افغانستان جزئی از مفاخر ملی یک کشور به شمار می روند. نکته وصلت بخش بین اقوام مختلف افغانستان به شمار می رود. قهرمان ملی مفاخر تاریخی سرزمین به هیچ قوم و قشر و سمت و گروهی، بلکه به مردم، تاریخ و سرزمین افغانستان متعلق است.خوب است با الهام از این افتخارات مشترکی که به همه آحاد این سرزمین ارتباط می گیرد، درس وحدت و هم بستگی را بدست آوریم.

حضار گرامی! فرصت اندک است و صحبت درمورد ابعاد مختلف شخصیت مسعود زمان طولانی نیاز دارد. به یک گوشه از ابعاد شخصیتی مسعود بزرگ تماس کوتاهی می گیرم.

دوستان عزیز ! پیوسته گفته ایم و باز هم می گوئیم که مسعود یک رهبر طبیعی و بی ساخت برای ملت افغانستان بود. برای این که شاخص های رهبری به صورت تمام و کمال در وجود و اندیشه های بلند ایشان و کارکردهای عملی و ایثار گرانه شان وجود و عینیت داشت.یکی از این شاخص ها تحلیل و ارزیابی دقیق از اوضاع حاکم بر کشور ، دوم پیش بینی نسبت به شکل گیری حوادث برای آینده و سوم انتخاب راهکارهای عملی برای جلوگیری از حوادث ناگوار است. این شاخص و ممیز یک رهبر در هر کشور و مقطعی می تواند به شمار آید.با افتخار می گویم که مسعود بزرگ این شاخص را به صورت تمام و کمال در خود داشت.

در فصل اول طلائی افغانستان، دوران جهاد ، مسعود بزرگ به عنوان یک شخصیت متمایز در افغانستان یکی از تحلیل هایی را که نسبت به وضعیت داشتند این بود که در جملاتی کوتاه تجاوز قشون اتحاد شوروی سابق بر افغانستان قابل دوام در افغانستان نیست.تحلیلشان این بود که برای این که این تهاجم هم از نگاه هدف گیری و هم از نگاه ابزار و شعار چیز قابل قبول به ملت مسلمان افغانستان نیست. بنابراین آنچه مورد پذیرش ملت نبوده باشد و به مردم تحمیل شود ضمانتی برای بقا در این کشور با افتخار و تاریخی نخواهد داشت.

بر مبنای این تحلیل بود که می گفتند تفکری را که اتحاد شوروی به عنوان کمونیسم به بک ملت مسلمان و مجاهد افغانستان تحمیل می کند، برای مردم ما قابل پذیرش نیست.ابزاری که در وجود نظام وقت متمرکز بود، قابل پذیرش برای مردم افغانستان نیست. شعارهایی را که با ارزش های دینی ، اعتقادی و فرهنگ ملی افغانستان در تضاد است، قابل پذیرش نیست و با شکست مواجه می شود.ایشان می گفتند که مهم این است که ما با درک دقیق اوضاع و آگاهی دادن به ملت بزرگ افغانستان راه مبارزه و دوام قیام و مقاومت در افغانستان را بسیج بسازیم و با تدبیر مدیریت کنیم و چنین کرد.

ما وقتی از مسعود صحبت می کنیم، هیچگاه فراموش نمی کنیم که جهاد و مقاومت در ۳۴ ولایت افغانستان شکل گرفت. قهرمانان و شهدایی از همه اقوام و اقشار و خواهران و برادران در گوشه گوشه افغانستان شکل گرفت. مسعود بزرگ این حرکت را تکمیل کرد و در همین استراتژی که آغازش قیام علیه نظام و در پایانش شکست قوای مهاجم شوروی و هم شکست نظام مربوط به وقت در افغانستان بود. این یک تحلیل علمی بود و برای این بود که پیوسته تاکید داشتند که مبارزه و جهاد درافغانستان را می باید علمی بسازیم.

این خصوصیت مسعود بزرگ بود که جهاد و مبارزه در افغانستان را علمی ساختند و در مراحل مختلف از نقطه ای آغاز و در نقطه ای به پایان رساندند.فصل دوم تاریخ افغانستان فصل مقاومت مردم افغانستان است. در این فصل نیز تحلیل ، شناخت و بررسی مسعود بزرگ از اوضاع حکیمانه، عالمانه و دقیق بود.تحلیل این شهید بزرگ بر این بود که پدیده تروریسم پروژه سیاسی ، ابزاری است که از بیرون مرزهای افغانستان بر اجساد مردم افغانستان تحمیل شده است. پدیده تروریسم برخاسته از متن جامعه افغانی نیست و ساده گیرانه نباید گفت که این پدیده ناشی از ناملایمات اجتماعی داخل افغانستان است.

تحلیل ایشان بر این بود که این پروژه سیاسی ابزاری به خاطر اهداف مشخص و معینی بر افغانستان تحمیل می شود. چیزی را که مسعود بزرگ مطرح کرد ، تمام مفهوم ایجاد و فلسفه وجودی تروریسم در افغانستان را توضیح خواهد داد.در عین حال حرف دومشان این بود که این تفکر و پدیده در افغانستان نه از لحاظ هدف قابل پذیرش است و نه از لحاظ ابزار. بنابراین پدیده تروریسم نیز در افغانستان پدیده ای قابل بقا و دوام نیست.

یک تفاوت در این دو فصل تاریخی وجود داشت که آنچه شعاری را که تروریست ها در افغانستان عنوان کردند شعار مقدسی بود که ابتدا قبل از هرکسی خود به آن معتقد نبودند: شعار دینی و مذهبی. با این شعار وارد شدند ولی مسعود بزرگ تحلیلشان بر این بود که این پدیده چون با فرهنگ و خواست و معتقدات مردم ما سازگار نیست، این پدیده هم شکست پذیر است. در حالی که افغانستان را تروریست ها فرا گرفته بودند، در دل نا امیدی و یأس صدای بلند مسعود بزرگ بلند می شد که می گفت :”ما پیروز می شویم. ” و امروز که نه سال از شهادت ایشان سپری می شود می بینیم که تحلیل ایشان در دوران جهاد و مقاومت قرین واقعیت بود و امروزه نه تنها ملت افغانستان بلکه دنیا بر حقانیت راه مسعود گواهی می دهد.

این تحلیل و بررسی دقیق مسعود است که رمز جاودانه شدن شخصیت ها به شمار می آید. آنها پیش بینی می کردند که پدیده تروریسم نه تنها تهدید برای ما افغان ها، بلکه تهدیدی برای منطقه و جامعه جهانی است. در آن زمان وقتی آنها این فریاد را بلند می کردند گویا تصور می شد که این یک شعار تبلیغاتی و حرف مبارزاتی است. کمتر گوش شنوایی به این حقیقت تن می داد ، اما می گفتند که این تهدید روزی دامن منطقه و جهان را می گیرد.

همه شما شاهد هستید که در اولین و آخرین سفر تاریخی مسعود بزرگ به اروپا بسیار حکیمانه و زیبا فرمودند که آتشی که توسط کشورهایی در افغانستان برافروخته شد، دیر یا زود دامن خود این کشورها را فرا می گیرد. همه شنیدیم و شما امروز که نه سال از شهادت ایشان سپری می شود می بینید که تروریسم نه تنها دامن ما بلکه دامن همسایه های ما را و منطقه و جهان را گرفت، صرف دو روز از شهادت مسعود بزرگ به بعد ، یازده سپتامبر صدق تحلیل مسعود به اثبات رسید و تروریسم در پنتاگون، نیویورک و ده ها منطقه دیگر عملیات تروریستی انجام داد.

این همه شاهد و گواه راستین به تحلیل دقیق و پیش بینی عمیق مسعود بزرگ نسبت به انکشاف اوضاع و شرایط در افغانستان، منطقه وجهان بود و هست.امروزه ما در یک وضعیت جدید قرار داریم. به امتداد صحبت سخنرانان قبلی می خواهم بگویم که تروریسم به عنوان یک تهدید واقعی درافغانستان تبارز کرده است. دوستان و حلقات و کشورهایی که فکر می کنند تحلیل محلی و منطقوی صرف برای افغان هاست، نه به بیرون، اشتباه می کنند.این تهدید ، تهدیدی است هم برای افغانستان و هم برای منطقه و دنیا.

امروزه وضعیت در افغانستان به گونه ای نگران کننده و به صورتی روز افزون سبب نگرانی ملت بزرگ ما شده است. ما می بینیم که روزانه حوادثی در افغانستان شکل می گیرد که واقعا مایه تأسف کسانی است که در دو فصل تاریخی افغانستان به جهاد و مقاومت افغانستان منسوب هستند.احساس می کنیم که تلاش های مرموزی وجود دارد بر این که ارزش ها را در افغانستان تعویض کند. امروز اگر ما به مسعود و همراهان مسعود ، شهدای افغانستان افتخار می کنیم، فراموش نکنیم که مسعود یک مجاهد راستین این سرزمین بود.

مگر شاهد نیستیم که آرام آرام در ادبیات رسمی نظام ما واژه مقدس جهاد کمرنگ شده؟ مگر جائی کلمه مقدس جهاد را واژه جنگ نگرفته؟ مگر تلاش برای تبدیل کردن ارزش جهاد به ضد جهاد به نام جنگ سالار و غیره وجود ندارد؟ مگر تلاش مرموز برای ارزش دوم که مقاومت مردم افغانستان در برابر تروریسم بود تلاش وجود ندارد؟ آیا احساس نمی کنیم که امروزه از در و دیوار ما تلاش بر این وجود دارد که یک جریان تروریستی با عنوان مقاومت ملی معرفی شود؟اگر ما واقعا در حفظ این ارزش ها صداقت داریم، تنها صداقت داشتن، اکتفا کردن به مراسم بزرگداشت شهدای ما نیست.ترکیب راه روشی است که آنها به ما گذاشته اند.

چگونه قابل تحمل خواهد بود که جهاد ملت بزرگ افغانستان که دو میلیون شهید این سرزمین ، یک و نیم میلیون معیوب این سرزمین را به ارث گذاشت به نام واژه نامقدس جنگ به ضد ارزش تبدیل شود؟ تلاش نادرست است.دیروز می گفتند مقاومت افغانستان مقاومت جغرافیای معینی در افغانستان است و مقاومت در افغانستان نه تعلق به سمتی داشت و نه به قوم و گروهی. این مقاومت ، مقاومت ملت افغانستان بود. شخصیت هایی از جنوب و شرق ، شهدای عزیز ما ، شخصیت های بزرگوار ما، اساتید بزرگ ما تشریف دارند، جای شهدای ما خالی است. همه اینها در این مقاومت حضور داشتند.

مقاومت مال مردم افغانستان بود، همه اقوام و اقشار. این درست است که مرکزیت و محوریت این مقاومت یک جغرافیای خاصی از افغانستان وجود داشت.
امروز دسیسه بر این است که مقاومت افغانستان را با عنوان ضد ارزش و تلاش در یک سمت و جغرافیای معین افغانستان تلقی کنند. این جفا در حق شهدای ماست. این جفا در آرمان مسعود بزرگ و بسیاری از شهدای بزرگ ماست.بنابراین دعوت دوستان عزیز این است که ما نسبت به انکشاف اوضاع سیاسی در افغانستان و در عین حال شکل دهی قضایا در افغانستان نگران هستیم و ما نمی خواهیم ملت بزرگوار افغانستان در تاریکی قرار داشته باشد. نگرانی وجود دارد. به صورت روز افزون وجود دارد.

خوشبختانه هنوز به دقیقه نود نرسیده ایم و شانس بازگشت به خویشتن و ارزیابی مجدد و رجعت به آرمان شهدا وجود دارد که می تواند مشعل راه ما برای آینده باشد.از این نقطه نظر تصور من این است که همان گونه که مسعود بزرگ و سایر قهرمانان افغانستان در برابر تجاوز استقامت کردند، دقیق و علمی تحلیل کردند، راهکار انتخاب کردند می باید از او الهام گرفت.دیروز مقاومت مردم افغانستان به تنهائی آغاز و ادامه یافت، اما امروز حضور جامعه بین المللی در افغانستان گواه راستین بر این است که راهی را که مسعود بزرگ و سایر رهبران جهاد مقاومت آغاز کرده بودند و در برابر تروریسم مبارزه می کردند راهی بر حق بوده و هست و فردای این کشور هم ناگزیر هستیم در این مسیر ادامه دهیم.

خیلی زیبا می فرمود مسعود بزرگ، می گفت : تا زمانی که ما مرز مشخص بین دوست و دشمن را تشخیص نکنیم و تعریف واضح و روشنی از دشمن نداشته باشیم، هرگز به آگاهی و اطلاع رسانی به مردم خود موفق نخواهیم بود.

یکی از مشکلات امروزی ما نبود تعریف مشخص از دوست و دشمن است. در ابهام بودن و غیر شفاف بودن این ارزش هاست که ما به بیراهه می رویم. هنوز مسیر دقیقی را بر حل مشکلات افغانستان پیدا نکرده ایم.

امیدوارم که باز در مکتب مسعود بزرگ و سایر شهدای عزیز افغانستان راه پیروزی برای آینده، جلوگیری از گذار افغانستان به گذشته و رفتن افغانستان به بحران را عمل و تطبیق کنیم تا ملت بزرگ افغانستان بار دیگر شکار تروریسم و تحجر در افغانستان نشوند.

روحشان شاد و یادشان گرامی/ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

۲۴
شهریور ۱۳۸۹
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

Leave a Reply