جهاد یک حرکت برای دفاع از انسان و انسانیت است…

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان پروفسور برهان الدین ربانی، از رهبران جهاد و مقاومت مردم افغانستان در سخنرانی که به مناسبت هفته شهید و نهمین سالگرد شهادت قهرمان ملی کشور ایراد کرد ، برخورد جامعه جهانی در حل معضل افغانستان را ابزاری دانسته و خواستار بازسازی اعتماد ملی در این کشور شد.
متن سخنرانی وی در این مراسم به شرح ذیل می باشد:
در مراسم بزرگداشت سالگرد فرزانه فرزند قهرمان ملی افغانستان و هفته شهید هستیم و تجلیل از این مناسبت بسیار مهم و تاریخی در این آخرین روزهای ماه مبارک صیام ، ماه صبر و استقامت صورت می گیرد و این بیانگر این حقیقت است که این شهید بزرگوار و شهدای بسیار ارجمند ملت مسلمان افغانستان پیوند عمیق و ناگسستنی به ارزشهای دین و به مکتب طهارت و تقوا صیام به مکتبی که درس صبر و استقامت ، پاکی و تزکیه نفس را می دهد. این عزیزان در این مکتب رشد کردند و با این فرهنگ قیام نمودند تا از دینشان، ملتشان، آزادی و عزت مردمشان دفاع کنند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
در این جا می خواهم به چند نکته اشاره کنم :
اول اینکه ما وقتی در مورد شخصیت قهرمان ملی خود ابعادسیاسی ، نظامی ، اجتماعی ، انسانی و این مسایل را بحث می کنیم باید بدانیم که همه این خوبی ها از کجا سرچشمه می گیرد. همه این ارزشها از یک چیز سرچشمه می گیرد که اصلا این شخصیت ارجمند و سایر شهدا در مکتبی تربیت شدند که خداوند در مورد تعریف این شخصیتها چنین بیان می کند:
«ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لاتشعرون: شما این رادمردان که در بین شما نیستند و در بین آرمانهای بزرگشان جان به جان آفرین سپردند آنها را مرده نخوانید که زنده و جاویدند. »
همچنین در جای دیگر از قرآن کریم امده است که این مردان متعهد ، مردان راستگو، مردان صادق و مردانی بودند که تاآخرین مرحله در تعهد و پیمان خود صادق بودند.صداقت در زندگی ، در سیاست در تجارت در اجتماع و در اخلاق عنصر اساسی شخصیت است و بدترین شخصیتها شخصیت دروغگو، کاذب و فریبکارند و بهترین شخصیتها افرادی اند که به تعهد و قول خود صادقانه عمل می کنند.پس یقیناً این چهره ها را ما باید از طریق قران بشناسیم که جایگاه انان راقران جاویدان معرفی کرده است.
مطلب دیگر این که شهادت در فرهنگ ما مفهوم خودکشی راندارد، شهادت یک فداکاری برای نجات و حیات دیگران است. کسانی که خود را فدا می کنند تا دیگران زنده بمانند . انتحار قصد کشتن دیگران را دارد اما شهید قصد نجات دیگران را دارد. برای این که فاجعه به میان نیاید برای اینکه کودکان و مردم بیگناه کشته نشوند شهید خود را فدا می کند.
جریان شهادت طلبی با حرکتهای انتحاری از آسمان تا زمین تفاوت دارد او یک ارزش دینی و انسانی است و این یک عمل جاهلانه، کور و عاقبت نیندیشانه است. جهادی که این شهیدان در مکتب جهاد درست کردند یک حرکت برای نجات انسانها و بشریت است. متأسفانه بعد از ۱۱ سپتامبر و قبل از او بسیار ظالمانه تبلیغات علیه جهاد و حتی علیه اسلام صورت گرفت. این گونه نشان می داند که جهادیها یعنی یک گروه خطرناک.
این بی انصافی را آنانی می کنند که روزی سنگر به سنگر از ارزشهای جهاد آنان می خواستند حمایت کنند وقتی که مجاهدین برای نجات دنیا و آزادی کشورشان در برابر سیلاب بسیار خشونت بار کمونیزم مبارزه می کردند اما بعدها همه این ارزشها را فراموش کردند در حالی که جهاد یک حرکت برای دفاع از انسان و انسانیت است. جهاد در اسلام مبارزه برای صلح و تأمین امنیت و نجات انسانهای مظلوم است.
پس دفاع از انسان یک امری است که وجیبه ای را بنام جهاد بالای مسلمان فرض گردانده است. در فرهنگ اسلام جنگ اصلاً یک مسأله مورد پذیرش طبیعت نیست.
باز هم تأکید می کنم که باید قضاوتها عادلانه صورت بگیرد با وجودی که دنیا بعد از ۱۱ سپتامبر با اشتباهات بسیار مصیبت باری که در افغانستان مرتکب شده بود که در برابر ملت افغانستان بعداز پیروزی نه اینکه ملت را تنها گذاشت بلکه دست همکاری با یک عده عناصر آشوب گر و مفتن زد و این موضوع را دنیا بفهمد و این اشتباه بزرگ را تکرار نکند.
ما در شرایطی فعلی قرار داریم در شرایطی که باید بررسی کنیم که مشکل چرا ادامه پیدا می کند ؟ این سؤال را باید جامعه جهانی و مسؤلین کشور و همه از خود بپرسیم که چه حادثه ای بود که دیروز وقتی طالبان توپ و طیاره و همه چیزدر اختیار داشتند بسیار به سادگی وقتی ۱۲۰ سرباز خارجی در زمین نبود ؛ مجاهدین با کمی همکاری هوایی طالبان را شکست دادند انها را تارومار کردند و از کل افغانستان فراری داده شدند اما امروز ۹ سال از جنگشان می گذرد ؛ بیش از یک هزار و بیست هزار عسگر می جنگند، سلاحهای سنگین استعمال می شود اما همه روزه به شکست خود اعتراف می کنند ؛ علت چیست که دیروز بسیار به سادگی ۱۲۰ سرباز خارجی در زمین نبود که مجاهدین با کمی همکاری هوایی طالبان را شکست دادند اما امروز هزاران سرباز قادر نیست طالبان را شکست دهند؟
تصور من این است که جامعه جهانی با ملت افغانستان برخورد ابزاری کرده است ، بعنوان شریک با ما معامله نکرده مگر جای تأسف نیست که شخصیت عالی رتبه در یک کشور می گوید که ما به افغانستان نیامدیم که نظام سیاسی را تحکیم بخشیم و دموکراسی را در اینجا گسترش دهیم ما آمدیم که کوچه های لندن را از امنیت تروریستان نجات دهیم. خیر!!! این به این معنا است که افغانستان قربانی امنیت کوچه های شما شود؟ افغانستان میدان جنگ تأمین امنیت شماشود ؟ امنیت ملی ما چی؟ فرزندان ما که کشته می شود چی؟
زمانی که می بینیم به مسایل زیربنایی توجهی نمی شود باز سؤال ایجاد می شود که این برای چیست؟
البته باید بگویم که خود ما و مسؤلین نظام ما، مجموعه های فرهنگی و سیاسی ما هم متأسفانه در قسمت دشمنی با خود با جهاد و مجاهدین با دستاورد جهاد و مجاهیدن از هیچ عمل نادرستی دریغ نکردند.دراکثر نشرات تمام محراق حمله شان جهاد و مجاهدین است در وضعیتی که کشور در بحرانی خطرناک امنیتی قرار دارد به جای این که همه توجهات به گروههایی که هدف فروپاشی کشور را دارد باشد.
امروز که آواز تسلیمی جامعه جهانی بلند شده و قدرت نظامی بین المللی در برابر اوضاع فعلی اظهار عجر میکند ؛ اعلان جنگ علیه جهاد و مجاهیدن چه معنا دارد؟ آیا کمک به بحران نیست؟
ترس ما از جنگجویانی است که در برابر دولت می جنگند و برای فروپاشی نظام تلاش می کنند و ترس بیشتر از فقدان اعتماد ملی می باشد، این را نباید انکار کنیم که در مرحله خطرناک فقدان اعتماد ملی قرار داریم در مرحله خطرناک فقدان انگیزه قرار داریم. از این به بعد کسانی که در برابر طالبان می جنگند شما ببینید تعداد قوتهای امنیتی ما کمتر از نیروهای طالبان نیستند مزید بر قوای خارجی . چرا اینها زود شکست می خورند ؟ چرا ولایات یکی پس دیگری ناامن می شود. شمال کامل امن بود اماامروز همه جا بد امن شده است دروازه های کابل تهدید می شود . علت ان فقدان اعتماد ملی ، عدم همبستگی که یقیناً باید در این مسأله بازنگری شود.
ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که خارجی ها امنیت کشور ما را برقرار کنند. چرا ما این توانمندی رانداشته باشیم که امنیت خود را تأمین کنیم؟ به اعتقا من افرادی که این توانایی را داشتند و این تجربه و انگیزه راداشتند عمداً به انزوا کشانیده شدند و علیه آنان جنگ شد.
تا اصلاحات روی اشتباهات قبلی صورت نگیرد ما یقیناً با مشکل سختی روبرو می شویم .
در شرایطی که هنوز امنیت نیست هیاهویی به نام عدالت انتقالی راه افتاده است. عدالت انتقالی یعنی تمام هدفی که باید قوماندانان جهاد و مجاهیدن محاکمه شوند آیا یک حرف مسخره نیست؟! شما نمی توانید افرادی را که هر روز قتل عام میکنند را محاکمه کنید یا در برابر اقدامات خود مبنی بر کشتار غیرنظامیان خود را مسؤل نمی دانید اما تنها مجاهدین ان هم به طور کل و نه افراد خاصی بلکه حرکت مجاهدان رازیر سؤال بردید.
این اقدام احترام به قهرمان ملی و احترام به شهادت و مجاهدین را خدشه دار میکنند لذا ما در یک مرحله ای قرار داریم که جامعه جهانی باید به ضعفهای خود اعتراف کند و بفهمد که افغانستان یک کشور مستقل و آزاد است قسمی که شما برای امنیت خود فکر میکنید برای تأمین امنیت ما هم فکر کنید ، بله باید با ما به عنوان یک شریک معامله کنید نه ابزار ؟!
به هر حال امیدوارهستم که همه ما شهدای عزیزمان را عملاً تجلیل کنیم نه فقط سالی یک روز. آزادی ، عزت ، سربلندی، اخوت ، وحدت ملی وعدالت اجتماعی از راه و آرمانهای شهدا بود و ماهم باید این راه را تعقیب کنیم و انها را به عنوان الگوی خود برگزینم.