تلاش کوردلان برای حذف یک دوره بسیار پر افتخار در تاریخ مردم افغانستان …

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان دکتر عبدالله ، رهبر ائتلاف تغییر و امید افغانستان در مراسم بزرگداشت هفته شهید و نهمین سالگرد قهرمان ملی کشور گفت: افتخار کردن به نام و کارنامه و اندیشه شهید احمد شاه مسعود سال های سال مردم ما را به راه نیک راهنمایی خواهد کرد، 

متن سخنرانی وی در این مراسم به شرح ذیل می باشد:

الحمدلله رب العالمین، والصلوه والسلام علی سیدالانبیاء والمرسلین و علی آله و اصحابه اجمعین/ بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون…
رهبران محترم جهادی!شخصیت های بزرگوار! رئیس محترم پارلمان! قاضی القضات محترم! اعضای محترم کابینه! نماینده های مجلس! خواهران و برادران عزیز! مجاهدین بزرگوار! مهمانان خارجی!السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ز هر چمن که گذشتم / به هر گلی که رسیدم/ به آب دیده نوشتم/ که یار جای تو خالی است.

امروز ما با تجلیل از قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود یاد صدها هزار نفری که جایشان خالی است تجلیل می کنیم. شما تصویر ۲۵ نفر را در اینجا می بینید. اما در افغانستان نزدیک به ۲۵ هزار نفر شهید شدند.برادر کسی بودند، پدر کسی بودند، فرزند، همسر و یا خواهر کسی بودند. پس تجلیل از این روز یک وظیفه ملی است ، یک مسئولیت تاریخی است.

من تشکر می کنم از این که کمیسیون دولتی همه ساله این زحمت را می کشند و این تکلیف را بر خود روا می دارند و این روز را تجلیل می کنند. اما این شخصیت ها و قهرمانان به همه ملت تعلق دارد. مربوط به مردم است. حرفشان مربوط به مردم بوده، کارنامه شان مربوط به مردم است، راه و روششان در زندگی شان در بین مردم بوده و آرمانشان به خاطر خدا بوده و رضای خدا در رأس همه چیز و در راه خدمت به مردم بوده.از این لحاظ باید روی مسائل سیاسی بحث نشود. البته سیاست امروز را . کل زندگی این مردم سیاست بوده. هدف و راه و روش و اندیشه بوده. اگر روی این بحث نکنیم دیگر جائی برای بحث باقی نمی ماند.

شهدا رفتند و یک رسم از خود به جای گذاشتند. اگر از اینها تجلیل می کنیم و به جهاد توهین می شود تجلیل چه معنا دارد؟ اگر از اینها تجلیل می کنیم و کوشش می شود که کلمه مقاومت حذف شود،یعنی یک دوره بسیار پر افتخار در تاریخ مردم افغانستان است حذف شود از تاریخ افغانستان.آیا شما شاهد نبودید که کوردلان تاریخ می خواستند این کلمه را از قانون اساسی افغانستان حذف کنند؟ اگر این حرف سیاسی ، ملی یا مردمی است باشد، بودند کسانی که می خواستند کلمه مقاومت را حذف کنند. در مقاومت چه شد؟ چرا عسگر اردوی ملی امروز شهید می شود؟ پلیس ملی چرا جان می دهد؟ دنیا چرا اینجا آمده و از چه دفاع می کند؟

آیا همین سیاست نبود امروز همه تقریبا شکایت متوجه جامعه بین المللی بود ؟و اکثرش بجاست. آیا همین سیاست نبود در نه سال گذشته در یک مرحله اش که دنیا را بر ضد مردم استفاده کردند و در یک مرحله دیگرش امروز مردم را بر ضد دنیا استفاده می کنند ، این سیاست نفی است و خیانت است و ما این را اجازه نمی دهیم.

گوشه ای از شعر آقای محب را برایتان می خوانم :
من زخم خورده ام / تو زخم خورده ای/ ما زخم خورده ایم/ اما نمرده ایم/ یعنی که زنده ایم/ زیرا به قول شاعر رندان روزگار / هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد ه عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما/ پس تو نمرده ای/ یعنی که زنده ای/ پس ما نمرده ایم/ یعنی که زنده ایم / مغرور ، استوار، سرافراز ، سربلند/ مسعود دردمند

شهید مسعود در زمان زندگی یک تحفه ای به عالم بشریت و انسانیت و مردم افغانستان بود. افتخار کردن به نامش و کارنامه و اندیشه اش سال های سال مردم ما را به راه نیک راهنمایی خواهد کرد، اما به این شرط که ایشان را خوب بشناسیم.شهید مسعود از بسیاری از نقص ها مبرا بود. ایشان یک شخصیت جامع و پاک و صاحب فکر و اندیشه و دلیر و صادق و شجاع بود. اما کسی بود که آرامی و صلح را برای مردم و کشور می خواست. جنگ را برای جنگ و کسب قدرت نمی خواست.

اما شرایط به گونه ای بود که ایشان مسئولیت بزرگی را به دوش داشت، اما وقتی شخصی مدتی را در جنگ سپری می کند، روحیات او تحت تاثیر قرار می گیرد و یک اندازه خشونت ایجاد می کند. یعنی سبب می شود این شخص تا اندازه ای در رفتار خود خشن باشد.اما چیزی را که ما شاهد بودیم این دوره طولانی بر روی ایشان تاثیر منفی نگذاشت و دلسوزی و ترحم و مهربانی او بجا بود. او همیشه مهربان و دوست خوب و فداکار بود و خود را از هیچ کس بهتر نمی دانست.

خیلی ظریف و خوش طبع بود، یکی دو روز قبل آقای امرالله صالح در محفلی این را یاد کرد که کسی از محضرش خسته نمی شد و هرکس به یک بهانه ای صحبت خود را می خواست همراهش طولانی تر بسازد و گاهی حتی مطلب اصلی شان فراموش می شد و وقت تمام می شد. او همیشه می خواست بیاموزد. از هرکس می خواست چیزی یاد بگیرد. می خواست بفهمد که مردم چه می خواهند. به همین خاطر بود که افکارش به افکار مردم افغانستان بسیار نزدیک بود. بین فکر او و مردم فاصله نبود.مصیبتی را که ما امروز دچار آن هستیم این است که فکر سردمداران ما از فکر مردم بسیار فاصله دارد و همین سبب فاصله مردم از نظام و سبب یک رنج و مشکل بزرگ شده است.

کمتر وقتی شده که ایشان بعد از نماز صبح تلاوت قرآن را ترک کرده باشد و وقتی تلاوت می کرد چنان غرق می بود که فکر می کردی اصلا در این دنیا نیست. وقتی به سجده می رفت همینطور احساس می کردی که از این دنیا رفته است.ایشان بسیار شعر را دوست داشت. شعرای زیادی مرثیه هایی در وصف ایشان سرودند. از جمله استاد سیاف در بالای مرقدشان در همانجا شعری را سرودند که تمام احساس ملت افغانستان را در همان چند بیت تمثیل کرده بودند.

ایشان مثنوی می خواند، به حافظ علاقه داشت و شعرهایی است که آنها را بسیار دوست داشت. وقتی مشکلات جبهه به او فشار می آورد می گفت همان شعر حافظ را که می گوید :
“شکوه تاج سلطانی که بیم جان در آن درج است کلاه دلکش است ما به ترک سر نمی ارزد”

این از جمله شعرهای مورد علاقه شهید مسعود بود.

من در حالی که از حضور همه شما ابراز تشکر می کنم دعا می کنم که انشاء الله به برکت ماه مبارک رمضان و ختم های قرآن که در این کشور صورت گرفته، در سرزمین اسلامی ما ، نور اسلام همیشه فروزان باشد، صلح عادلانه برقرار باشد، مردم افغانستان از حق مساوی برقرار باشند. در آزادی زندگی کنند. با افتخار بدون اتکا به نیروهای خارجی امنیت را در کشور خود برقرار کنند و سرنوشت خود را خودشان تعیین کنند.

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن، که رنج بی شمار آرد
دم صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون،بسی لیل و نهار آرد

۲۲
شهریور ۱۳۸۹
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

Leave a Reply