سفیر ایران درانگلیس در گفت و گو با ایرنا: نقش کشورهای منطقه درحل بحران افغانستان درلندن نادیده گرفته شده است
انگلیس معتقد است که در کنفرانس افغانستان در لندن مهمترین موضوعی که به فراموشی سپرده شده ریشه یابی واقعی مشکلات و نقش بیبدیل کشورهای منطقهای در حل بحران افغانستان است.
آقای رسول موحدیان روز چهارشنبه و در آستانه برگزاری کنفرانس افغانستان در لندن در مصاحبهای اختصاصی با خبرنگار ایرنا تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران چنانچه همکاریهای منطقهای را در ثقل راه حل کنفرانس لندن مییافت مطمئنآ در آن بطور جدی شرکت میکرد.
سفیر ایران در لندن در این مصاحبه مشروح علاوه بر موضوع کنفرانس افغانستان به سوالات ایرنا درباره موضوعات مهم دیگری از جمله وضعیت روابط دو کشور، موضوع هسته ای، نقش این کشور در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری و … پاسخ داد. مشروح این گفت و گو در پی میآید:
* آقای سفیر نظر شما در مورد اهداف کنفرانس افغانستان در لندن که دولت انگلیس بانی آن میباشد، چیست ؟ و چرا جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس حضور ندارد؟
** بحران افغانستان پس از گذشت هشت سال از اشغال این کشور توسط نیروهای انگلیسی و آمریکائی در بدترین وضعیت خود قرار دارد. نیروهای خارجی که با هدف مبارزه با تروریسم و مواد مخدر وارد افغانستان شدند، برای ریشه کنی آن تاکنون برنامه و اقدام مشخصی را اعمال نکرده اند. انگلیسیها از چند سال قبل ابتدا بطور پنهان با طالبان مخلوع وارد مذاکره شدند و رفته رفته با تضعیف حکومت مرکزی در کابل سیطره طالبان بر استانهای وسیعی از جنوب این کشور را پذیرفتند و با چشم بستن بر تولید و تجارت مواد مخدر عملآ از مسئولیتهای اولیه خود عقب کشیدند. کشت خشخاش در افغانستان که در پایان حکومت طالبان حدود ۵۰۰تن در سال بود پس از هشت سال حضور نیروهای انگلیسی و آمریکائی به بیش از ۹۰۰۰تن در سال رسیده است. این یک تهدید جدی علیه جامعه بشری و علیه جامعه جوان ایران در همسایگی افغانستان است. جالب اینکه در استان هلمند که محل استقرار نظامیان انگلیسی است شاهد بیشترین تولید و ترانزیت مواد مخدر در افغانستان هستیم. در همین مدت حدود ۳۰۰ آزمایشگاه پیشرفته در سراسر افغانستان دایر شده که تریاک را به انواع مواد مخدر آزمایشگاهی برای رساندن به بازارهای هدف در اروپا تبدیل می کنند. هنوز این سوال مهم برای افکار عمومی مطرح است که انگلیس و آمریکا در شرایط بحران مالی بزرگ و کمبود اعتبارات، هزینههای سرسام آور جنگ در منطقه را از چه راههایی تامین میکنند؟ در این شرایط برگزاری کنفرانس افغانستان در لندن و با دستور کار کلی و نه چندان تعهدآور، تنها میتواند عملکرد ضد امنیتی نیروهای خارجی در طول این سالها و استمرار حضور آنها در افغانستان را توجیه کند. از سوی دیگر، افکار عمومی داخلی انگلیس شدیدآ نسبت به استمرار جنگ در افغانستان و قربانی شدن فرزندانشان واکنش نشان می دهد و دولت مایل است در آستانه برگزاری انتخابات سراسری بهار آینده که قرار است دولت جدید این کشور تعیین شود تحرکی در جهت ساماندهی اوضاع از خود نشان دهد.
در کنفرانس لندن مهمترین موضوعی که به فراموشی سپرده شده ریشه یابی مشکلات و نقش بیبدیل کشورهای منطقهای در حل بحران افغانستان است. پس از ملت افغانستان، کشورهای همسایه بدلیل سیاستهای تروریسم پروری و رشد مواد مخدر بیشترین تهدیدها و خسارات را از بحران آن کشور متحمل شدهاند و طبیعی است که بیشترین انگیزه را هم برای حل ریشهای و دراز مدت بحران افغانستان داشته باشند. تاریخ افغانستان نشان داده که نیروهای خارجی دیر و یا زود مجبور به ترک این سرزمین خواهند شد، ولی همسایگان خواهند ماند و باید در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کنند. همکاریهای منطقهای بویژه تعامل و همکاری مثلث ایران، پاکستان و افغانستان نقطه کلیدی هر راه حل دراز مدتی برای ثبات و پیشرفت افغانستان خواهد بود و جای تعجب است که این موضوع کلیدی در دستور کار کنفرانس لندن قرار ندارد. جمهوری اسلامی ایران چنانچه همکاریهای منطقهای را در ثقل راه حل کنفرانس لندن مییافت مطمئنآ در آن بطور جدی شرکت میکرد.
*روابط ایران و انگلیس طی سالهای مسئولیت جنابعالی در لندن شاهد چه تحولاتی در بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است؟
** شما طی سالهای اخیر شاهد افت و خیزهای بیشتری در روند مناسبات دو کشور بوده اید، در حالی که میدانید ماهیت روابط ایران و انگلیس دستخوش تغییری نبوده است. رفتارهای ساختار شکن دولت کارگری انگلیس در شروع جنگ عراق و افغانستان و همچنین حمایت همه جانبه از تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان و فلسطین طی جنگهای ۳۳روزه و ۲۲روزه در کنار مواضع افراطی این کشور علیه حقوق هستهای ملت ایران که یادآور رفتار غیر واقعبینانه این کشور در زمان ملی شدن صنعت نفت ایران در افکار عمومی ملت ما؟است همگی بر عرصه روابط فیمابین ایران و انگلیس تاثیرات جدی بر جای گذاردند. در عرصه سیاسی انگلیس رویکرد تهدید و فشار را در پیش گرفته و بالتبع در عرصه اقتصادی تلاش میکند در زمانی که ایران برنامه چشم انداز بیست ساله و هدفمند کردن یارانهها را در دستور کار خود دارد، بصورت یکجانبه و چند جانبه پویایی اقتصاد ایران و شبکه مالی کشور ما را به چالش بکشد. در حال حاضر بیش از ۱۸۰شرکت ایرانی در لیست تحریمهای یکجانبه وزارت تجارت انگلیس قرار دارند. این رویکرد مقابله جویانه انگلیس نه تنها جمهوری اسلامی ایران را از پیشبرد اهداف مشروعش باز نداشته، بلکه برعکس موجب شده تا انگلیس از داشتن ظرفیتهای روابط متعارف و توآم با احترام با مهمترین کشور منطقه خاور میانه و غرب آسیا محروم شود. به رغم این رویکرد مقابله جویانه که استمرار سیاستهای دهههای قبل انگلیس به طرق دیگر است، دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این سالها نمادی از اقتدار و عزت کشور و نظام بوده و توانسته است ضمن تعامل منطقی و صریح با لندن بخوبی رویکرد تهدید و فشار این کشور را بلا اثر سازد.
یکی از دلایلی که دولت انگلیس بصورتی غیرمتعارف و نسنجیده خود را درگیر مسایل داخلی ایران کرد همین شکستهای پی در پی در عرصه دیپلماتیک در طول سالهای اخیر بود و باعث شد دولت کارگری انگلیس همان مسیری را طی کند که طی ۳۰سال گذشته ناکارآمدی آن توسط دولتهای قبلی به اثبات رسیده بود.
*جنابعالی سیاست مقامات و نهادهای رسمی انگلیس و بویژه رسانههای دولتی این کشور نظیر بیبیسی را در قبال انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ و این محافل چه نقشی در اغتشاشات پس از انتخابات داشته اند؟
** انگلیس بدلیل رفتارهای آشکار و پنهان خود در حوادث پس از انتخابات، همواره مورد انتقاد افکار عمومی ایران و عالیترین مقامات دولت و نظام کشورمان بوده است. انگلیسیها از سال ۲۰۰۸میلادی در ملاقاتهای خصوصی به این موضوع اشاره میکردند که انتخابات آتی سال ۲۰۰۹در اسراییل، لبنان و ایران چهره خاورمیانه را تغییر خواهند داد و برای هرکدام نیز سناریوی خاصی را دنبال میکردند. آنها به گروهها و افراد خاصی در داخل ایران و بالعکس طمع داشتند و فکر میکردند با بکارگیری ابزار نرم در حوزههای رسانه ای، دیپلماسی عمومی، اطلاعاتی و گروههای فکری و نهادهای غیر دولتی قادر به اعمال نفوذ غیر محسوس در راستای سناریوی خود باشند. آنها با توجه به ناکامی چهار سال قبل خود در عرصه خارجی به تغییر در داخل فکر می کردند. اظهارات و بیانیههای متعدد و جانبدارانه وزیر خارجه انگلیس در مورد حوادث داخلی ایران شاید یکی از غیر متعارفترین ابعاد دیپلماسی یک کشور باشد که با هیچ یک از موازین و عرف شناخته شده بینالمللی و دیپلماتیک همخوانی ندارد. رفتار در حوزه رسانهای به لحاظ ماهیت و کارکرد آن بسیار عیان بود. رسانههای دولتی انگلیس از جمله بیبیسی و تایمز لندن نقش جلودار را ایفاء کردند. آنچه گروهها و افراد مخالف دولت و نظام در داخل میخواستند و یا لازم داشتند را آنها سعی میکردند بازتاب دهند و یا جهت دهی کنند.
بیبیسی فارسی در مقطعی نقش ماشین تبلیغاتی و سخنگویی را بر عهده داشت و اساسآ فراموش کرده بود که یک رسانه انگلیسی است، انگار نوعی خدمات متقابل بین آنها برقرار بود. بیبیسی فارسی اولین رسانهای بود که نامه جعلی وزیر کشور به رهبری در مورد نتیجه انتخابات را منتشر کرد تا روغنی بر آتش ریخته باشد. فردای آن روز روزنامههای لندن همان نامه جعلی را کلیشه کردند و با ترجمه انگلیسی منتشر نمودند. در این ماجرا از ژورنالیسم حرفهای خبری نبود. طیف رسانههای انگلیسی از چپ گرفته تا راست افراطی که معمولا در همه مسایل بینالمللی و داخلی انگلیس دیدگاهها و مواضع متمایزی اتخاذ میکنند، در مسایل بعد از انتخابات ایران به نحو شگفت آوری همچون یک ارکستر بزرگ همنوازی داشتند. به رغم سرمایهگذاری و تمهیدی که در کلیه حوزهها از مدتها قبل به عمل آورده بودند، غفلت آشکار و فراگیری در همه ابعاد رویکرد آنها نسبت به سرشت سیاست و جامعه ایران به چشم میخورد، موج آفرینی سطحی که با جنجال شروع شد و مالا به ساحل صخره ای تظاهرات بیسابقه و میلیونی ملت ایران در نهم دی ماه ۸۸برخورد کرد و محو شد.؟
* همانگونه که اطلاع دارید صحبتهای فراوانی در داخل کشور از جمله در میان مسئولان (برخی نمایندگان مجلس و اخیرآ وزیر امور خارجه ) در مورد ضرورت تجدید نظر و یا بازنگری در جنبههای مختلف روابط تهران و لندن مطرح شده است ، نظر شما در اینباره و آینده روابط دو کشور چیست؟
** دغدغه اصلی و اولویت فکری و عملی سفرا و دیپلماتها معمولا حفظ و ارتقاء منافع ملی و امنیت کشور در هر مواجهه و یا چالش خارجی است. این اولویت در هر شرایطی پابرجا است و هرگونه بازنگری در مناسبات خارجی ما از جمله با انگلیس باید معطوف به این اهداف باشد. در حال حاضر دولت جمهوری اسلامی ایران و مجلس شورای اسلامی در حال تعامل و رایزنی برای بررسی ابعاد مختلف مناسبات فیمابین هستند که پس از نهایی شدن از سوی تهران اعلام میشود.
طبیعی است که کانالهای دیپلماتیک در جهان سیال کنونی بخشی ضروری از تعاملات بین الدولی محسوب میشوند و در هرگونه بازنگری باید بتوانند نقش موثر خود را ایفاء کنند. نهایتآ این به نوع نگاه و رفتار دولت انگلیس مربوط میشود که ما به چه سمتی حرکت کنیم.
به عنوان سفیر در طول سالهای اخیر تلاش زیادی در تعامل با مقامات دولت انگلیس داشته ام تا در وهله اول مانع از وخامت اوضاع شوم و در مرحله بعد به سمت یافتن زمینههای مشترک حرکت کنیم. اگر میبینید که مناسبات فیمابین ما تاکنون استمرار یافته نتیجه همین تلاشهای مستمر بوده است.