رسانه های استان خراسان، دروازه تعامل ایران و افغانستان باشند

حضور فعال رسانه های ۳۵ کشور جهان در جشنواره و نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاریهای تهران، هم گواه اهمیت اخبار و تحولات ایران در طبقه بندی اخبار این رسانه هاست و هم بستر مناسبی برای تعامل رسانه های خارجی با مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی به منظور ایجاد درک و برداشتی نزدیک تر به واقع از مسائل مورد توجه متعاملین این حوزه. در این میان، شاید رسانه های کشورهای همسایه و همجوار در اولویت باشند، زیرا پیوستگی بسیاری از مسائل چون اشتراکهای فرهنگی، زبانی، توصیفی و تأثیرهای متقابل سیاسی و امنیتی و حتی اقتصادی، ضرورت نزدیکی و تعامل رسانه های ایران و کشورهای همسایه را دو چندان می کند.

شاید در این حوزه نیز کشور افغانستان به دلیل ریشه های دیرینه و عمیق فرهنگی که در پیوند با ایران دارد و اشتراک زبانی دو ملت ویژه ترین جایگاه را داشته باشد، جشنواره و نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاریها فرصتی را فراهم کرد تا روزنامه قدس چاپ ایران در حاشیه این رخداد بزرگ رسانه ای، مقوله تعامل میان رسانه های دو کشور همسایه، ایران و افغانستان را در گفتگو با سید عیسی حسینی مزاری مدیر خبرگزاری صدای افغان (آوا) به بحث بگذارد.
حاصل این گفتگو متن حاضر است.

* مسائل و تحولات افغانستان پرداخت ویژه و چشمگیری در رسانه های ایران دارد. روزنامه قدس نیز به واسطه همجواری و ارتباطهای مستقیم و گسترده ای که استان خراسان با افغانستان دارد، نگاه و توجه ویژه ای به مسائل این کشور دارد. بازتاب اخبار و رویدادهای افغانستان و مسیر تحولات کشور خود را در رسانه های ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

** رویکرد و نوع نگاه و تحلیل رسانه های ایران به تحولات افغانستان نسبتاً خوب و واقع گراست. اما با توجه به اهمیت مسائل افغانستان و تأثیر تحولات آن بر ایران به واسطه مشترکات زیادی که میان ملت های دو کشور وجود دارد و از سوی دیگر با توجه به مسؤولیتهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان ام القرای ملتهای مسلمان و خاصه از نگاه آثار درهم تنیده امنیت در منطقه، نگاه رسانه های ایران را چندان جدی و در حد انتظار نمی دانم.ما سال گذشته هم در جشنواره پانزدهم تلاش زیادی برای واکاوی و توجه دادن رسانه های ایران به این مسأله داشتیم و حتی ویژه نامه ای را هم در آن نمایشگاه ویژه تعامل رسانه های افغانستان و ایران منتشر کردیم و در آنجا مشکلات، انتقادها و البته پیشنهادهایی را هم ارائه دادیم.
اعتقاد ما این است که با وجود همه ادله ای که اهمیت تعامل رسانه ای در کشور را اثبات می کند، نگاه اساسی لازم رسانه ای نسبت به مسائل افغانستان وجود ندارد، رسانه های کشور شما شاید توجه بسیار بیشتری به تحولات و حوادث دیگر همسایگان خود مثل عراق دارند. در حالی که باور دارم مسائل افغانستان کم اهمیت تر و کم اثرتر از مسائل و تحولات عراق برای کشور ایران نیست و اگر اهمیت آن بالاتر نباشد، کمتر نیست.
بویژه پس از تحولات سال ۱۳۸۰ و سقوط حکومت طالبان، شرایطی به وجود آمده که اکنون ۴۰ کشور غربی در کشور ما حضور دارند و جا خوش کرده اند. خوب دلیل آن چیست؟ افغانستان چه اهمیت ویژه ای دارد که غرب امروز تا این حد، برای حضور و ماندن در آن سرمایه گذاری می کند.
بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در این هشت سال آنها خرج کرده اند که فقط ۵۰۰ میلیون دلار آن به دولت داده شده و مابقی آن سرمایه گذاری مستقیم این کشورها در بخشهای مختلف افغانستان بوده تا آن را در چنگ خود نگه دارند و آن را به عنوان یک پایگاه در منطقه حفظ کنند.
اگر از بحث ها و قرائتهای فرهنگی هم صرف نظر کنیم که قرابتها و اشتراکهای این حوزه چه بستر مناسبی می تواند برای نزدیکی و نفع دو طرفه ایران و افغانستان باشد، بعد اقتصادی روابط دو کشور را نمی توان نادیده گرفت.متأسفانه جمهوری اسلامی ایران نتوانسته است با سازماندهی یک فضای رسانه ای مناسب و آگاهی دهی به بخشهای مختلف اقتصادی ایران، بویژه بخش خصوصی، بستر و بازار تجارت و اقتصاد افغانستان را در اختیار بگیرد.
معتقدم بی توجهی جدی فضای رسانه ای ایران به ظرفیت بازار تجارت و اقتصاد ایران و عدم پردازش و نقد و تحلیل موانع و الزامهای سرمایه گذاری و دست اندازهای تعاملات تجاری و اقتصادی بین دو کشور موجب شده این بازار بزرگ از دست ایران برود، در حالی که ما معتقدیم ایران باید قدرت اول اقتصادی در بازار تجارت افغانستان می بود.
شاید ضرورت این توجه و بسترسازی برای تعامل در استان خراسان به واسطه همجواری با کشور ما دو چندان باشد و می تواند ارتباطهای دو جانبه را به شکل منظم تر و گسترده تری فراهم کند.

* اگر به سابقه همکاری و مساعدت ایران به افغانستان بنگریم، ایران حضور پررنگی در بازسازی این کشور تا به امروز داشته است؟ بازتاب این مساعدت ها و توجهات متناسب با سطح کمکها و توجه و همکاری ایران نبوده است، لذا می توان گفت موانع جدی در این عرصه وجود دارد که نگذاشته این ارتباطات شکل گیرد از نگاه شما، اهم این موانع که رسانه ها وظیفه واکاوی و شناساندن آنها را دارند، کدامند؟

** مایلم توضیح دهم که در این حوزه نباید خلط مبحثی درباره همکاری و نگاه دولت ایران با افغانستان از یک سو و نگاه رسانه ای به مسایل افغانستان به وجود آید.
در مورد اینکه جمهوری اسلامی ایران تا چه حد آبادی در افغانستان ایجاد کرده، نه تنها در این محل یعنی تهران که در هر سفر خارجی و هر جلسه داخلی در کشورمان هم این را شهادت داده ایم و شاید تنها رسانه ای باشیم که اهمیت و نقش خدمات ایران به افغانستان را تشریح می کنیم. جمهوری اسلامی تنها کشوری است که دلسوزانه به مردم افغانستان کمک کرد و تنها کشوری که مخلصانه و با حسن نیت به کمک مردم ما آمد، ایران بود.
در مباحث فرهنگی ایران مخلصانه و با نگاه دینی کار کرده، اما یکسری مسائل هست که اگر رسانه های شما به آنها بپردازند، تأثیر بسیار زیادی دارد.
عاملی که باعث نزدیکی دو ملت می شود، شناخت آنها از یکدیگر است. معتقدم شرایط ۳۰ سال جنگ در کشور ما موجب شده مردم ایران شناخت واقعی و درستی از ملت ما نداشته باشند و ذهنیت های نادرستی شکل گرفته است که کمک و همکاری دولت با افغانستان را تحمیل باری بر کشور خود می دانند، در حالی که معرفی، شناسایی و عرضه زمینه ها و بسترهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی موجود در افغانستان توسط رسانه های شما، می تواند منافع زیادی را نصیب دو کشور کند.در هیچ کشوری ملتش به اندازه افغانستان حامی جمهوری اسلامی ایران نیست و این مسأله موجب تحریک برخی از گروه ها و کشورهای دیگر هم می شود. حتی ذهنیت سازیهایی هم توسط عوامل دشمن ایجاد می شود تا مردم افغانستان را علیه ایران تحریک کنند.
رسانه های شما نتوانسته اند در ایجاد شناخت درست نسبت به ظرفیتها و بسترهای موجود در افغانستان کمک کنند و این موجب ضرر و زیان بالایی است. البته، متقابلاً رسانه های ما هم همین وظیفه را بر عهده دارند و راهکار جدی برای تحقق این هدف، تعامل مستقیم و جدی میان رسانه های دو کشور است.
موضوع دیگر، ضرورت معرفی بسترها و ظرفیتهای موجود در افغانستان است. تاکنون سرمایه گذاریها در افغانستان بیشتر توسط بخش دولتی ایران بوده و بخش خصوصی بویژه مهره های بزرگ بخش خصوصی، به دلیل ریسک افغانستان، وارد بازارهای ما نشده اند.

* نمی خواهیم وارد مصداقهای ریز شویم. پیوستگی بسیاری از مسائل بین ایران و افغانستان، کاملاً روشن است. اگر معتقد هستید به مسائل دیگر همسایگان مثل عراق در رسانه های ایران پررنگ تر و جدی تر پرداخته می شود، علت آن چیست و چرا افغانستان به نسبت در اولویت بندیها به عقب رانده شده؟
** این مسأله شاید زمینه ها و ریشه های مختلفی داشته باشد؛ از جمله آنکه ایران و عراق هشت سال درگیر جنگ بوده اند و تحرکات آمریکایی ها در عراق پس از سقوط صدام، در سطح بسیار بالاتری است.
از سوی دیگر، رهبران عراق و شخصیتها و احزاب و گروه های مختلفی در عراق بویژه گروه های شیعه در این کشور، ارتباطهای بسیار خوبی با ایران دارند و این خود موجب تشویق و ترغیب و انگیزش نظام ایران به توجه و تعامل با این کشور باشد.
ضمن اینکه پیوستگی و امتداد تحولات عراق را در پازل خاورمیانه با دیگر کشورهای منطقه چون لبنان و فلسطین نیز نباید از یاد برد.
اگر توجه به مسائل فلسطین در صدر اخبار ایران است، به معنای بی توجهی به دیگر کشورها نیست، اما امام خمینی(ره) و جمهوری اسلامی پیشقراول درک مسأله فلسطین است و نگاه به این مسائل در رسانه های ایران، جایگاه خاصی دارد. قرابتهای مذهبی و اماکن مقدسه در عراق را هم نباید در این تحلیل از یاد برد.
مسائل افغانستان فاقد ویژگیهای یاد شده در تحولات کشوری مثل عراق یا فلسطین است؛ اما حساسیت و اهمیت تحولات افغانستان و تأثیر آن بر شرایط کشورهای اسلامی و منطقه هم چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.

* نگاه شما به ارتباط رسانه ای دو کشور از چه منظر و با چه ساختاری است؟

** به نظر من، رسانه های ایرانی امکانات و بسترهای بیشتری برای فراهم کردن این تعامل دارند و رسانه های خراسان رضوی ایران می توانند دروازه این تعامل باشند.
روزنامه ها و رسانه ها در افغانستان سابقه و تجربه زیادی ندارند. آنها بسیار نوپا و تازه وارد هستند و به کمک و یاری نیاز دارند و علاقه و گرایش زیادی هم در میان آنها برای این تعامل وجود دارد.در سه سالی که نمایشگاه مطبوعات ایران به صورت بین المللی برگزار شده، تلاش زیادی کردیم برای آنکه قرارداد همکاری با رسانه های ایرانی منعقد کنیم، اما تاکنون تنها با خبرگزاری رسمی ایران موفق به عقد قرارداد شده ایم. باید نشستها و رفت و آمدهایی انجام شود و اطلاعات، تحلیلها و نگاه ها و تجربیات طرفین رد و بدل شود.متأسفانه تاکنون تمایل چندانی در رسانه های ایرانی برای همکاریها مشاهده نکرده ایم.در عین حال، امید زیادی هم به تأثیر تأسیس اتحادیه رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی داریم که بستر مناسبی برای این همکاری است. اما بی شک، نقش جشنواره نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاریهای ایران، گستره وسیع تر و عملیاتی تری برای این نزدیکی و همگرایی است.

۱۰
آبان ۱۳۸۸
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

Leave a Reply