«پرستوهای کابل» به پاییز تهران رسیدند

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این اولین ترجمه فارسی از آثار این نویسنده الجزایری است که رخت واژگان فارسی میپوشد. این کتاب را نشر «آمیتیس» روانه بازار کتاب ایران کرده است.
غبرایی، مترجم این کتاب، درباره «پرستوهای کابل» به «ایبنا» گفت: نام این رمان اشارهای تلویحی به این دارد که حتی پرندگان نیز در زمان رژیم جنایتکار طالبان از افغانستان میگریختند و پرستو را به عنوان نمادی از پرندگان در نظر گرفته است. ابتدای این کتاب با نثری بسیار شاعرانه شروع میشود و در چند فصل ادامه مییابد.
به گفته غبرایی این رمان داستان دو خانواده افغانی را نقل میکند. مردی که آموزگار است و همسرش قبل از تسلط طالبان بر کابل قاضی بوده است و مرد دیگری که زندانبان است و با همسرش در کابل زندگی میکند.
روی جلد نسخه اصلی «پرستوهای کابل»محمد مولیالسهول، (یاسمینا خضرا)، نویسنده ۵۳ ساله الجزایری، «پرستوهای کابل» را در سال ۲۰۰۲ میلادی و به زبان فرانسه نوشته. این اثر در سال ۲۰۰۶ به جایزه ادبی دوبلین دست یافته و در همان سال نیز جایزه «Prix des libraries» را برای نویسنده خود به ارمغان آورده است.
مولیالسهول، به علت عضویت خود در ارتش الجزایر، سالها با نام مستعار یک زن (یاسمینا خضرا) نوشتههای خود را منتشر میکرد تا کتابهای او از سانسور عقاید نظامیان در این کشور مصون بمانند.
وی در سال ۲۰۰۱ به تبعیدی خود خواسته دست میزند و از الجزایر به فرانسه مهاجرت میکند و در این هنگام مشخص میشود در پشت نام یاسمینا خضرا چه کسی قلم میزده است.
غبرایی محتوای این کتاب را درباره زوال انسانها و انسانیت در فشار حکومتهای جنایتکار دانست و تصریح کرد: خضرا نشان میدهد که این دوخانواده افغانستانی چگونه به سوی زوال و نیستی میروند. وی تلاش کرده تاثیر حکومت طالبان بر شرافت و انسانیت را نشان دهد و احساس همدردی عمیقی در خواننده بر میانگیزد.
این مترجم که پیشتر دو کتاب از خالد حسینی، نویسنده افغان را به فارسی ترجمه کرده در پاسخ به این سوال که چگونه یک نویسنده الجزایری میتواند از کابل و افغانستان رمان بنویسد گفت: خضرا شاید هیچگاه افغانستان را از نزدیک ندیده باشد. اما به هرحال در یک کشور اسلامی زندگی کرده و شاید با افغانهایی آشنا بوده است. چیزی که مشخص است این نکته است که وی برای این رمان بیتردید مطالعات زیادی انجام داده، چراکه کتاب او بسیار به فضای افغانستان نزدیکتر است.
به گفته غبرایی این نویسنده در بازتاب تصویر افغانستان از خالد حسینی پیشی گرفته است. وی در این باره تاکید کرد: خالد حسینی در کتاب «بادبادکباز» ماجرای یک خانواده مرفه در کابل را تعریف میکند. همچنین بیشتر رمان در آمریکا میگذرد. کتاب دوم او –هزاران خورشید درخشان- هم، تمامش در افغانستان نمیگذرد و گذری هم به پاکستان دارد. اما «پرستوهای کابل» فقط در کابل اتفاق میافتد و بسیار به فرهنگ این کشور نزدیک است.
این مترجم سبک نگارش «پرستوهای کابل» را واقعگرایانه دانست و درباره شیوه نوشتن خضرا توضیح داد: این نویسنده دستکم در این کتاب در کنار نثری تاثیرگذار و شاعرانه از واقعگرایی دور نشده است. همچنین اشارات تاریخی در کتاب فراوان است و تاجایی که من میدانم و مطالعه کردهام، ارجاعات تاریخی این اثر کاملا مستند هستند.
غبرایی در پاسخ به سوالی درباره چگونگی ترجمه این کتاب توضیح داد: از جاییکه پیشتر آثاری از خالد حسینی ترجمه کرده بودم، برای برگرداندن برخی از اصطلاحات افغانی مشکلی نداشتم. غذاها و آیینها را میشناختم. اما در چند مورد هم ناچار به مطالعه شدم تا ترجمه کمنقص باشد. در کل از آنجا که کتاب نثری روان دارد، ترجمه آن برایم مشکل نبود. همچنین ترجمه انگلیسی ای که من کتاب را از آن به فارسی برگرداندهام ترجمهای خوشخوان و جذاب است.
ترجمه مهدی غبرایی از رمان «پرستوهای کابل» در ۱۶۶ صفحه چاپی و با شمارگان ۱۶۵۰ نسخه روانه بازار کتاب ایران شده است.
شهریار آریاشمس مستوفی، مدیر انتشارات آمیتیس، ناشر «پرستوهای کابل»، درباره چاپ این کتاب به خبرنگار «ایبنا» توضیح داد: با اینکه این نویسنده در ایران ناشناخته است، اما از جاییکه نام آقای غبرایی به عنوان مترجم کتاب به آن اعتبار میدهد و همچنین خود رمان، کتابی بسیار جذاب و خواندنی است، سرمایهگذاری برای چاپ آن توجیه میشد. انتشارات آمیتیس امیدوار است انتشار این اثر مورد توجه اهالی فرهنگ ایران قرار بگیرد.