استخراج گنجهای پنهان افغانستان




















مردم مسلمان افغانستان به دلیل ریشههای عمیق مذهبی خود از اعیاد اسلامی به خصوص عید سعید قربان با سنتهای ابراهیمی و برگزاری جشنهای ویژه تجلیل میکنند.

به گزارش فارس، حال و هوای عید از چندین روز پیشتر آغاز میشود و بازارها مملو از جمعیت میشود.
در روز عید، نخست اقامه نماز عید در مصلیهای شهرهای کوچک و بزرگ با لباسهای نو و پس از دیدار از اقوام و بزرگان مرسوم است .
در این عید بزرگ افغانها با انواع شیرینی، کلوچه، آجیل، خشکبار و میوه از مهمانان خود پذیرایی میکنند.
زنان افغان در شب عید قربان با حنا کردن دستها به پیشواز عید میروند.
رئیس کمیسیون عدلی و قضایی پارلمان افغانستان با انتقاد از حمایت آمریکا از اهانتکنندگان به مقدسات اسلامی بیان داشت که در برابر این گونه اهانتها ملاحظه کسی را نمیکنیم.

به گزارش فارس، «محمد محقق» در خطبههای نماز جمعه مسجد ولی عصر (عج) شهر کابل بیان داشت: از دیدگاه آمریکا توهین به مقدسات اسلام آزادی بیان است اما این آزادی بیان را برای خود نمیپسندد.
به گزارش تلویزیون «راه فردا»، رهبر «حزب وحدت اسلامی مردم»افغانستان گفت: دوستی افغانستان با سایر کشورها، حد و مرزی دارد اما زمانی که به مقدسات اسلام توهین شود، ملاحظه کسی را نداریم.
رئیس کمیسیون عدلی و قضایی افغانستان از سران کشورهای اسلامی نیز به خاطر سکوت در برابر اهانت به مقدسات اسلام انتقاد کرد و گفت: سران کشورهای اسلامی باید طرحی را برای جلوگیری از اهانت به مقدسات اسلام به سازمان ملل، ارائه میکردند.
محقق اضافه کرد: سران کشورهای اسلامی مصرانه از سازمان ملل میخواستند تا این طرح تصویب شود و در غیر آن، در خصوص عضویت خود در این سازمان تجدید نظر خواهند کرد.
در پی ساخت و انتشار فیلم موهن آمریکایی که به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) توهین می کند، مسلمانان جهان در یک حرکت خودجوش و مردمی این عمل فیلم ساز هتاک آمریکایی و حامیان وی را محکوم کردند.
مردم مسلمان و متدین افغانستان نیز در حمایت از پیام اعظم(ص) اقدام به تظاهراتهای گسترده کردند که ۲ هفته ادامه داشت.

دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید برهان الدین ربانی بیانهای صادر کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید برهان الدین ربانی اطلاعیه ای از سوی دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی به شرح زیر صادر گردید.
شخصیت روحانی، مجاهد، فداکار برهان الدین ربانی که اولین سالگرد شهادت او را گرامی می داریم شخصیتی بود که پس از سالها مجاهدت خستگی ناپذیر با متجاوزین به خاک افغانستان و با امپریالیسم غرب و مبارزه با دشمنان اسلام از او شخصیتی ممتاز در افغانستان برجای گذاشته است تلاشهای شبانه روزی او برای نجات و رهایی ملت ستم دیده افغانستان بر کسی پوشیده نیست او تمامی مساعی خویش را به کار گرفت تا ملت سرافراز افغانستان را به کشتی نجات رهنمون سازد. شهید ربانی یکی از رهبران اصلی و عمده جهاد و مقاومت، مبارزه با کفر و استکبار، حق طلبی و عدالت خواهی مردم افغانستان و مبارزه و مجاهدت علیه متجاوزین به خاک افغانستان و دشمنان اسلام بود که خدمات شایسته او از ارزشهای اسلامی در دفاع از حقوق مردم مستضعف افغانستان برای همیشه در حافظه تاریخ باقی خواهد ماند و سرمشق تمام مبارزان راه آزادی حق و عدالت خواهد بود.
فریاد بیدارگرانه شهید ربانی در اولین اجلاس مجمع عمومی بیداری اسلامی، خشم تروریسم دولتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و تحجر و واپسگرایی ایادی داخلی آنان را مضاعف نمود تابه خیال خام و افکار شیطانی تصور کنند با این ترورهای کور می توانند صاحب نظران و بزرگان جریان بیداری اسلامی را به رعب و وحشت و عقب نشینی وا دارند در حالی که خون مقدس امثال شهید ربانی بیداری اسلامی را عمیق تر و با سرعتی شگفت آور به پیش می برد و موجب ائتلاف و همدلی بیش از پیش ملتها به ویژه جهان اسلام وحدت مسلمانان در سرتاسر عالم گردید. اینجانب به نمایندگی تمامی جریانات بیداری اسلامی در سراسر جهان سالگرد شهادت ایشان را گرامی داشته و ضمن محکومیت مجدد این ترور ناجوانمردانه، شهادت سرافرازانه این شهید را به تمامی مسلمانان جهان به ویژه ملت مقاوم و مجاهد افغانستان تبریک و تسلیت عرض نموده و برایشان مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مسئلت می نمایم.
دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی
دکتر علی اکبر ولایتی

بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام على الرّسول الأعظم الأمین و على ءاله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و على جمیع الأنبیاء و المرسلین.
به شما میهمانان گرامى، سران و هیئتهاى نمایندگى کشورهاى جنبش عدم تعهد و نیز دیگر شرکتکنندگان در این اجلاس بزرگ بینالمللى خوشامد میگویم.
ما در اینجا گرد آمدهایم تا به هدایت و کمک پروردگار، حرکت و جریانى را که در شش دههى قبل با هوشمندى و موقعیتشناسى و شجاعت چند تن از رهبران سیاسىِ دلسوز و مسئولیتپذیر پایهگذارى شد، به اقتضاى موقعیتها و نیازهاى امروز جهان ادامه دهیم و بلکه به آن جانى تازه و تحرکى دوباره ببخشیم.
میهمانان ما از مناطق جغرافیائى دور و نزدیک در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیتها و نژادهاى گوناگون و داراى تعلقات اعتقادى و فرهنگى و تاریخى و وراثتىِ متنوعند؛ ولى همان طور که «احمد سوکارنو» یکى از بنیانگذاران این جنبش در کنفرانس معروفِ باندونگ در سال ۱۹۵۵ گفت، مبناى تشکیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیائى یا نژادى و دینى، بلکه وحدت نیاز است. آن روز کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندى که بتواند آنها را از سیطرهى شبکههاى اقتدارگرا و مستکبر و سیرىناپذیر مصون بدارد، نیازمند بودهاند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهاى سلطهگرى، این نیاز همچنان پابرجا است.
من میخواهم حقیقت دیگرى را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهاى نژادى و زبانى و فرهنگى، فطرت همسانى دارند که آنها را به پاکى و عدالت و نیکوکارى و همدردى و همکارى فرا میخواند و همین سرشت همگانى است که اگر از انگیزههاى گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون میگردد.
این حقیقت تابناک داراى چنان ظرفیتى است که قادر است پایه و پشتوانهى تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت – توأماً – گردد و شعاع معنویت را بر همهى فعالیتهاى مادّى و دنیائى انسانها نفوذ دهد و بهشتى دنیائى – پیش از بهشت اخروىِ موعود ادیان الهى – براى آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترک و همگانى است که میتواند شالودهریز همکاریهاى برادرانهى ملتهائى باشد که از نظر شکل ظاهرى و سابقهى تاریخى و منطقهى جغرافیائى، شباهتى به یکدیگر ندارند.
همکاریهاى بینالمللى هرگاه بر چنین شالودهاى استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه بر اساس ترس و تهدید یا افزونطلبى و منافع یکجانبه یا واسطهگرىِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایهى منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میکنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهاى خود را از دغدغهها آسوده میسازند.
این نظم آرمانى در نقطهى مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرنهاى اخیر قدرتهاى سلطهگر غربى، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا، مدعى و مبلّغ و پیشقراول آن بوده و هستند.
میهمانان عزیز!
امروز آرمانهاى اصلى جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پابرجاست؛ آرمانهائى مانند استعمارزدائى ، استقلال سیاسى و اقتصادى و فرهنگى، عدم تعهد به قطبهاى قدرت و ارتقاء همبستگى و همکارى میان کشورهاى عضو. واقعیتهاى امروز جهان با آن آرمانها داراى فاصله است؛ ولى ارادهى جمعى و تلاش همهجانبه براى عبور از واقعیتها و دست یافتن به آرمانها، هرچند پُر چالش، لیک امیدآفرین و ثمربخش است.
ما در گذشتهى نزدیک، شاهد شکست سیاستهاى دوران جنگ سرد و نیز یکجانبهگرائىِ پس از آن بودهایم. جهان با عبرتآموزى از این تجربهى تاریخى، در حال گذار به نظام بینالمللى جدیدى است و جنبش عدم تعهد میتواند و باید نقش نوینى ایفاء نماید. این نظام باید بر پایهى مشارکت همگانى و برابرى حقوق ملتها استوار باشد؛ و همبستگى ما کشورهاى عضو این جنبش براى شکلگیرى این نظم نوین، از ضرورتهاى بارز عصر کنونى است.
خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانى، نویدبخش یک نظام چند وجهى است که در آن، قطبهاى سنتى قدرت جاى خود را به مجموعهاى از کشورها و فرهنگها و تمدنهاى متنوع و با خاستگاههاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سیاسى میدهند. اتفاقات شگرفى که در سه دههى اخیر شاهد آن بودهایم، آشکارا نشان میدهد که برآمدن قدرتهاى جدید با بروز ضعف در قدرتهاى قدیمى همراه بوده است. این جابهجائى تدریجى قدرت، به کشورهاى عدم تعهد فرصت میدهد تا نقش مؤثر و شایستهاى را در عرصهى جهانى بر عهده بگیرند و زمینهى یک مدیریت عادلانه و واقعاً مشارکتى را در پهنهى گیتى فراهم آورند. ما کشورهاى عضو این جنبش توانستهایم در یک دوران طولانى، با وجود تنوع دیدگاهها و گرایشها، همبستگى و پیوند خود را در چهارچوب آرمانهاى مشترک حفظ کنیم؛ و این دستاورد ساده و کوچکى نیست. این پیوند میتواند دستمایهى گذار به نظمى عادلانه و انسانى قرار گیرد.
شرائط کنونى جهان فرصتى شاید تکرارنشدنى براى جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتورى چند کشور غربى اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانى را در عرصهى مدیریت بینالمللى شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همهى کشورهائى که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازى چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و مىبینند.
شوراى امنیت سازمان ملل داراى ساختار و سازوکارى غیرمنطقى، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتورىِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهاى خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسى»، و دخالت نظامى در کشورها را به جاى آن مىنشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بىدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاى خود میسازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهى یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکاى لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذارى میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیهى بشریت بىاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائى و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشى است. زندانهاى مخفى آنها که در نقاط متعددى در قارههاى گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بىدفاع و بىوکیل و بىمحاکمه است، وجدان آنان را نمىآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشى و یکطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللى»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونى خود را به نام «جامعهى جهانى» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهى رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبى وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهى برحقّى را یاغیگرى مینامند.
دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسهى غلط بینالمللى خسته شدهاند. جنبش ۹۹ درصدى مردم در آمریکا بر ضدّ کانونهاى ثروت و قدرت در آن کشور، و اعتراض عمومى در کشورهاى اروپاى غربى به سیاستهاى اقتصادى دولتهاشان نیز نشان لبریز شدن پیمانهى صبر و تحمل ملتها از این وضعیت است. باید این وضعیت نامعقول را علاج کرد.
پیوند مستحکم و منطقى و همهجانبهى کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد میتواند در یافتن و پیمودن راه علاج، تأثیرات عمیقى بر جاى بگذارد.
حضار محترم!
صلح و امنیت بینالمللى از جملهى مسائل حادّ جهان امروز ما است و خلع سلاحهاى کشتار جمعى و فاجعهبار، یک ضرورت فورى و یک مطالبهى همگانى است. در دنیاى امروز، امنیت، پدیدهاى مشترک و غیرقابل تبعیض است. آنها که سلاحهاى ضد بشریت را در زرادخانههاى خود انبار میکنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنیت جهانى قلمداد کنند. این – بىشک – نخواهد توانست نیز امنیت را براى خود آنها به ارمغان آورد. امروز با تأسفِ فراوان دیده میشود که کشورهاى دارندهى بیشترین تسلیحات هستهاى، ارادهاى جدّى و واقعى براى حذف این ابزارهاى مرگبار از دکترین نظامى خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهدید و شاخصى مهم در تعریف جایگاه سیاسى و بینالمللى خود میدانند. این تصور، به کلّى مردود و مطرود است.
سلاح هستهاى نه تأمینکنندهى امنیت و نه مایهى تحکیم قدرت سیاسى است، بلکه تهدیدى براى این هر دو است. حوادث دههى ۹۰ قرن بیستم نشان داد که داشتن این تسلیحات نمیتواند رژیمى همانند شوروى سابق را هم حفظ کند. امروز نیز کشورهائى را میشناسیم که با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنىهاى مهلکند.
جمهورى اسلامى ایران استفاده از سلاح هستهاى و شیمیائى و نظائر آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى میداند. ما شعار «خاورمیانهى عارى از سلاح هستهاى» را مطرح کردهایم و به آن پایبندیم. این به معنى چشمپوشى از حق بهرهبردارى صلحآمیز از انرژى هستهاى و تولید سوخت هستهاى نیست. استفادهى صلحآمیز از این انرژى، بر اساس قوانین بینالمللى، حق همهى کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژى سالم در مصارف گوناگونِ حیاتى کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند کشور غربى که خود دارندهى سلاح هستهاى و مرتکب این کار غیرقانونىاند، مایلند توان تولید سوخت هستهاى را نیز در انحصار خود نگه دارند. حرکتى مرموز در حال شکلگیرى است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهاى را در مراکزى با نام بینالمللى ولى در واقع در پنجهى چند کشور معدود غربى، تثبیت و دائمى کنند.
طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمریکا که دارندهى بیشترین و مرگبارترین سلاحهاى هستهاى و دیگر سلاحهاى کشتار جمعى و تنها مرتکبِ بهکارگیرى آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعهى هستهاى را به دوش بگیرد! آنها و شرکاى غربىشان رژیم صهیونیستىِ غاصب را به سلاحهاى هستهاى مجهز کرده و براى این منطقهى حساس، تهدیدى بزرگ فراهم کردهاند؛ اما همین مجموعهى فریبگر، استفادهى صلحآمیز از انرژى هستهاى را براى کشورهاى مستقل برنمیتابند و حتّى با تولید سوخت هستهاى براى رادیوداروها و دیگر مصارف صلحآمیز انسانى، با هرچه در توان دارند، ستیزهگرى میکنند. بهانهى دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هستهاى است. در مورد جمهورى اسلامى ایران، آنان خود میدانند که دروغ میگویند؛ اما سیاستورزى، آنگاه که کمترین اثرى از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز میشمرد. آیا آن که در قرن بیستویکم زبان به تهدید اتمى میگشاید و شرم نمیکند، از دروغگوئى پرهیز و شرم خواهد کرد؟!
من تأکید میکنم که جمهورى اسلامى هرگز در پى تسلیحات هستهاى نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهى صلحآمیز از انرژى هستهاى چشمپوشى نخواهد کرد. شعار ما «انرژى هستهاى براى همه، و سلاح هستهاى براى هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پاى خواهیم فشرد و میدانیم که شکستن انحصار چند کشور غربى در تولید انرژى هستهاى در چهارچوب معاهدهى عدم اشاعه، به سود همهى کشورهاى مستقل و از جمله کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد است.
تجربهى سه دهه ایستادگىِ موفقیتآمیز در برابر زورگوئىها و فشارهاى همهجانبهى آمریکا و متحدانش، جمهورى اسلامى را به این باور قطعى رسانده است که مقاومت یک ملت متحد و داراى عزم راسخ، قادر است بر همهى خصومتها و عنادها فائق آید و راه افتخارآمیز به سوى هدفهاى بلند خود را بگشاید. پیشرفتهاى همهجانبهى کشور ما در دو دههى اخیر واقعیتى است که در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدکنندگان رسمى بینالمللى مکرراً بدان اذعان کردهاند؛ و این همه در شرائط تحریمها و فشارهاى اقتصادى و تهاجم تبلیغاتى شبکههاى وابسته به آمریکا و صهیونیسم اتفاق افتاده است. تحریمهائى که یاوهگویان، آن را فلجکننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نکرده است و نخواهد کرد، بلکه گامهاى ما را محکمتر، و همت ما را بلندتر، و اطمینان ما را به درستى تحلیلهاى خود و نیز به توانائى درونزاى ملتمان راسختر کرده است. ما یارى خداوند را در این چالشها بارها و بارها به چشم دیدهایم.
میهمانان گرامى!
لازم میدانم در اینجا از یک مسئلهى بسیار مهم سخن بگویم؛ که اگرچه مربوط به منطقهى ما است، ولى ابعاد گستردهى آن از این منطقه فراتر رفته و سیاستهاى جهانى را در طول چندین دهه تحت تأثیر قرار داده است و آن، مسئلهى دردآور فلسطین است. خلاصهى این ماجرا آن است که یک کشور مستقل و داراى شناسنامهى روشنِ تاریخى به نام «فلسطین»، بر اساس یک توطئهى وحشتناک غربى با سردمدارى انگلیس در دههى ۴۰ قرن بیستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فریب، به جماعتى که عمدتاً از کشورهاى اروپائى مهاجرت داده شدهاند، واگذار گردیده است. این غصب بزرگ که در آغاز با کشتارهاى جمعىِ مردم بىدفاع در شهرها و روستاها و راندن مردم از خانه و کاشانهى خود به کشورهاى هممرز همراه بود، در طول بیش از شش دهه همچنان با همین جنایتها ادامه یافته است و امروز هم ادامه دارد. این، یکى از مهمترین مسائل جامعهى بشریت است. سران سیاسى و نظامى رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتى پرهیز نکردهاند؛ از کشتار مردم و ویران کردن خانهها و مزارع آنان و دستگیرى و شکنجهى مردان و زنان و حتّى کودکان آنان، تا تحقیر و توهین به کرامت این ملت و سعى در نابودى و هضم آن در معدهى حرامخوار رژیم صهیونیستى، و تا حمله به اردوگاههاى آنان در خود فلسطین و در کشورهاى همسایه که میلیونها آواره را در خود جاى میداده است. نامهاى «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقهى ما ثبت شده است. اکنون نیز پس از شصت و پنج سال، هنوز همچنان همین جنایتها در رفتار گرگان درندهى صهیونیست با باقىماندگان در سرزمینهاى اشغالى ادامه دارد. آنها پىدرپى جنایتهاى جدیدى مىآفرینند و منطقه را با بحران تازهاى روبهرو میکنند. کمتر روزى است که خبرى از قتل و جرح و زندانى کردن جوانهائى مخابره نشود که به دفاع از وطن و کرامت خود برخاسته و به ویرانگرى مزارع و خانههاى خود اعتراض کردهاند. رژیم صهیونیستى که با به راه انداختن جنگهاى فاجعهبار و کشتار مردم و اشغال سرزمینهاى عربى و سازماندهى تروریسم دولتى در منطقه و جهان، دهها سال ترور و جنگ و شرارت به راه انداخته، ملت فلسطین را که براى احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه میکنند، تروریست مینامد و شبکهى رسانههاى متعلق به صهیونیزم و بسیارى از رسانههاى غربى و مزدور نیز با زیر پا گذاشتن تعهّد اخلاقى و رسانهاى، این دروغ بزرگ را تکرار میکنند. سردمداران سیاسىِ مدعى حقوق بشر نیز چشم بر این همه جنایت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژیم فاجعهآفرین حمایت کرده و در نقش وکیلمدافع آن ظاهر میشوند.
سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینىها است و ادامهى اشغال آن، ظلمى بزرگ، تحملناپذیر و خطرى عمده براى صلح و امنیت جهانى است. همهى راههائى که غربیها و وابستگان آنها براى «حل مسئلهى فلسطین» پیشنهاد کرده و پیمودهاند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راهحلى عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کردهایم: همهى فلسطینىها، چه ساکنان کنونى آن، و چه کسانى که به کشورهاى دیگر رانده شده و هویت فلسطینى خود را حفظ کردهاند، اعم از مسلمان و مسیحى و یهودى، در یک همهپرسىِ عمومى، با نظارتى دقیق و اطمینانبخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسى این کشور را انتخاب نمایند و همهى فلسطینیانى که سالها رنج آوارگى را تحمل کردهاند، به کشور خود باز گردند و در این همهپرسى و سپس تدوین قانون اساسى و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.
در اینجا مایلم پندى خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکائى که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستى در صحنه حاضر شدهاند، بدهم: این رژیم تاکنون براى شما دردسرهاى بیشمار داشته است؛ چهرهى شما را در میان ملتهاى منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیستهاى غاصب معرفى کرده است؛ هزینههاى مادى و معنوى که در طول سالهاى متمادى از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسامآور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینههاى شما سنگینتر هم خواهد شد. بیائید به پیشنهاد جمهورى اسلامى دربارهى همهپرسى بیندیشید و با تصمیمى شجاعانه، خود را از گره ناگشودنى کنونى نجات دهید. بىشک مردم منطقه و همهى آزاداندیشان گیتى از این اقدام استقبال خواهند کرد.
میهمانان محترم!
اکنون به سخن آغازین باز میگردم. شرائط گیتى حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخىِ بسیار مهم است. انتظار میرود که نظمى نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعهى غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعهى جهانى را در خود جاى داده است و میتواند در شکلدهى آینده نقشى بزرگ ایفاء کند. تشکیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثهاى پرمعنا است که باید در محاسبات به کار آید. ما اعضاء این جنبش با همافزائى امکانات و ظرفیتهاى گستردهى خود میتوانیم براى نجات جهان از ناامنى و جنگ و سلطهگرى، نقشى تاریخى و ماندگار بیافرینیم.
این مقصود فقط با همکاریهاى همهجانبهى ما با یکدیگر امکانپذیر است. در میان ما، کشورهاى بسیار ثروتمند و نیز کشورهاى داراى نفوذ بینالمللى کم نیستند. علاج مشکلات با همکاریهاى اقتصادى و رسانهاى و انتقال تجربههاى پیشبرنده و تعالىبخش، کاملاً امکانپذیر است. باید عزمهامان را راسخ کنیم؛ به هدفها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرتهاى زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نکنیم؛ ارادهى الهى و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شکست تجربهى اردوگاه کمونیستى در دو دهه پیش، و شکست سیاستهاى به اصطلاح لیبرال دموکراسى غربى در حال حاضر – که نشانههاى آن را در خیابانهاى کشورهاى اروپائى و آمریکایی و گرههاى ناگشودنى اقتصاد این کشورها همه مىبینند – با چشم عبرت بنگریم. و بالاخره سقوط دیکتاتورهاى وابسته به آمریکا و همدست رژیم صهیونیستى در شمال آفریقا و بیدارى اسلامى در کشورهاى منطقه را فرصتى بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهورى سیاسى جنبش عدم تعهد» در مدیریت جهانى بیندیشیم؛ میتوانیم براى تحول در این مدیریت، سندى تاریخى تهیه کنیم و ابزارهاى اجرائى آن را فراهم نمائیم؛ میتوانیم حرکت به سمت همکاریهاى مؤثر اقتصادى را طراحى و الگوهاى ارتباط فرهنگى میان خود را تعریف کنیم. بىشک تشکیل دبیرخانهى فعال و پرانگیزهاى براى این تشکیلات، خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکى بزرگ و پر تأثیر تقدیم کند.

این برنامه که به مناسبت ماه مبارک رمضان در استادیوم ورزشى شهر هرات در حال برگزاری است، هر روز صبح پس از ادای نماز به مدت یک ساعت و نیم ادامه دارد.
در یکی از این مجالس که هزاران مرد و زن شرکت داشتند، مصارف و هزینههای بیمورد مجالس عروسی مورد بحث و مذمت قرار گرفت.
“عبدالواجد فروتن” یکى از برگزار کنندگان این مجالس که استاد دانشگاه هرات است، به آژانس خبرى پژواک گفته است که تنها هدف آنان از این مجالس، آگاه ساختن مردم درباره مفاهیم قرآن است.
وى افزود که حضور مردم هر روز گستردهتر میشود به طوری که در روز اول پنج هزار نفر مرد و ۲ هزار زن حضور داشتند.
به گفته این استاد دانشگاه هرات، روز گذشته هجوم مردم به قدری زیاد بود که نتوانستیم درب استادیوم ورزشى را کنترل کنیم؛ به همین علت، ورودی دیگری براى خانمها افتتاح شد به طور تخمینی تعداد شرکتکنندگان، به ۳۰ هزار تن میرسد.
به گفته وی، چنین مجالسی در شهرهاى “جلال آباد”، “کابل”، “مزار شریف”، “قندهار” و سایر ولایات نیز راه اندازی می شوند که هدف از برگزاری آنها، آگاهی بخشی به مردم نسبت احکام دینی و فقهی عنوان شده است.
در کنار این مجلس، یک نمایشگاه کتاب نیز در استدیوم ورزشى هرات گشایش یافته است.

با شروع ماه رمضان، مساجد این کشور نیز رونقی خاص مییابند و وعاظ مخاطبان را از برکات و فیوضات این ماه نورانی آگاه میکنند.
به گزارش فارس، همزمان با فرارسیدن ماه پر برکت رمضان مساجد کشور مسلمان افغانستان نیز از رونق خاصی برخوردار شده و ائمه جماعات در خطبه های خود به ذکر مناقب و فضائل این ماه میپردازند.
گرچه افغانها همواره ادای نماز در مساجد در اولویت قرار میدهند اما در این ماه حضور آنان در مساجد چشمگیرتر است.
تطهیر مساجد قبل از رمضان نیز از جمله سنت افغانها است.
مجالس وعظ نیز در این ماه بسیار پر رونق است و به خصوص اهل سنت برای ادای مراسم خاص خود، تا پاسی از شب در مساجد حضور مییابند.
حجت الاسلام “سید قاسم احمدی” امام جماعت یکی از مساجد شهر کابل، با توصیف ماه مبارک رمضان در مورد این ماه پر برکت گفت: رمضان، ماهی است که نزد خداوند متعال روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعتها است.
به نقل از “آواپرس”، وی با بیان اینکه رمضان بهترین فرصت برای خودسازی، تکامل و پرورش روح است، افزود: ما باید در این ماه سعی کنیم خود و دیگران را به خودسازی، دستگیری از ایتام و اطعام فقرا و بیسرپرستان تشویق کنیم.
این عالم دینی که در جمع نمازگزاران مسجد جامع سلطانیه سخن میگفت اظهار داشت در ماه رمضان خوان گسترده الهی باز است و انسان می تواند با پیروی نکردن از هوای نفس، به مراحل بالای تکامل معنوی و انسانی دست یابد.
به اعتقاد وی، گاهی انسان از نعمتهای خداوند دور میشود و به آنها توجهی ندارد، اما روزه گرفتن انسان را به یاد نعمتهای بیشمار الهی میاندازد و روح و جسم انسان را پاک می کند.
وی خواندن قرآن را در این ماه دارای ثواب بزرگ دانست و گفت نباید تنها به خواندن قرآن بسنده کرد، بلکه باید به مفاهیم قرآن هم توجه و به دستورات آن عمل نماییم
او در پایان تأکید کرد در این ماه درهای رحمت الهی بازاست ماه رمضان ماه توبه و انابه است.

نفرات راه یافته به مرحله نهایی مسابقات بینالمللی قرآن کریم اعلام شدند که نمایندگان ایران بالاترین شانس برای کسب مقام نخست را دارند.
به گزارش خبرنگار قرآنی باشگاه خبری فارس «توانا»، در رشته قرائت «قاسم مقدمی» از جمهوری اسلامی ایران، «عزت السیدراشد» از مصر، محمود «سلمان علی» از بحرین، «نجمالدین الحسن» از بنگلادش، «عبدالرحمن صبرالدین» از اندونزی ۵ فینالیست رشته قرائت هستند.
همچنین در رشته حفظ «حسین معتمدی» از جمهوری اسلامی ایران، «عین العارفین» از بنگلادش، «عبدالله عمر حامد» از لیبی، «مهدی خیرالبلیل» از سودان، «عبدالمالک محمدرحیم» از افغانستان پنج فینالیست رشته حفظ هستند.
این گزارش میافزاید؛ مرحله فینال از ساعت ۱۶ امروز آغاز و مراسم اختتامیه و اعلام نفرات برتر بعد از اذان مغرب خواهد بود.