اندوه جدایی یک دوست؛ در فراق مسعود رجایی

ما سه نفر بودیم: من، سید ضیالحق سخا، شاعر و عبدالغنی نیکسیر، پژوهشگر و نویسنده. هر سه نفر با بایسکل (دو چرخه) های مان رکاب زده تا این جا آمده بودیم. حالا کنار دروازه‌ خانه‌ی مسعود رجایی، استاد دانشگاه در جاده مجیدی هرات منتظر بودیم که بیاید و از ما استقبال کند.

پسرش آمد، گفت استاد خانه است و ما را رهنمایی کرد به همان اتاق همیشگی. نه بسیار محقر و نه بسیار مجلل، ساده با قفسه ای از کتاب ها و کلکسیون های مجله ادبی هرات؛ مجله ای که حالا شاید نسخه های منحصر به فرد آن تنها در خانه های برخی وارثان ادبیات هرات نگهداری شود.

رجایی روی تشک نشسته بود، با همان لبخند ملیح همیشگی. برخاست، سلام علیکی و شوخی ای کرد و گفت: از ترس گرمی تا دم منزل نیامدم. ما هم خندیدیم مثل همیشه و گفتیم می دانیم استاد که تنبلی. چای و دشلمه‌ی (نوعی شرینی هراتی) به میدان آمد و بازار شعر خوانی و گپ زدن از ادبیات گرم گرم شد. حتا گرم تر از هوای تف کرده‌ی ماه سرطان.

زمان طالبان بود و ما جمعی کوچک که در خانه های خود محفل شعر و ادب برپا می کردیم و خوشحال بودیم که همین مورد تا حالا از ما دریغ نشده است. بیشتر دور هم جمع شدن های ما به هدف وقت کشی بود تا دغدغه های آن چنانی برای شعر و داستان.

ما یک لاقبایانی بودیم که نه پای رفتن داشتیم و نه دل ماندن. در چنگ طالبان اسیر بودیم و به همین جمع کوچک که هر هفته در خانه‌ی یکی از ما برگزار می شد، دل خوش. دیگرانی هم به ما می پیوستند. مثل ناصر رهیاب، استاد دانشگاه وقت هرات، ظاهر رسمتی، شاعر و داوود منیر، عمدتا منتقد و نویسنده‌ی ادبی و همزمان استاد دانشگاه هرات.

همین جمع خودمانی و کوچک ما را به صورت حیرت‌ آوری به هم بافته بود. هر چند که به صورت رسمی انجمن ادبی هرات در آن زمان از فعالیت باز نگهداشته نشده بود ولی هوای این جمع خصوصی که گاهی با چاشنی های طنز و فکاهه سیاسی همراه بود، بیشتر به دل ما چنگ می زد.

۲

اوایل ماه سرطان است. هوا گرم و تب کرده. مثل همان هوای چهارده سال پیش. ما جمعی چهل – پنجاه نفری در جاده‌ی مجیدی هرات کنار دروازه سفید رنگ منتظریم. منتظریم که جنازه مسعود رجایی را از خانه تا آرامگاه ابدی اش در جوار پیر هرات مشایعت کنیم.

او شب دوشنبه پنج سرطان ۱۳۹۱ در اثر بیماری ای که سه سال مردانه با آن جنگید، در گذشت. گویا دیگر حوصله‌ی جنگیدن در او فروکش کرده بود.

رجایی فروتن بود و با فروتنی مرد. او خیلی خیلی متواضع بود و خیلی خیلی متواضع مرد. گاهی ما آدم ها در استفاده از صفت بی اندازه اغراق می کنیم، ولی همه کسانی که رجایی را می شناختند، می دانند که من در استفاده از این صفت ها هرگز اغراق نکرده ام.

خیلی سخت است در زمانه‌ای که این همه ناجوانمرد است، این همه جوانمرد بود و اهل مدارا و نیکویی.

در گازرگاه هرات وقتی پیکر نحیف رجایی را خاک برای همیشه به آغوش گرفت، سخا به من نگاه کرد. اشک را در چشمانش به وضاحت دیدم. آهسته از من پرسید: رجایی را دیگر نمی بینیم؟ سوالی که هیچ پاسخی برای آن نیست.

در میان ما، همان جمع کوچک، سخا و رجایی روابط نزدیکتری داشتند و شاید به همین دلیل سخا خود را تنها تر از ما دیگران حس می کرد. در آن لحظه اندوهش را درک می کردم، اندوه جدایی از یک دوست را.

۳

محمد مسعود رجایی، استاد دانشگاه و رئیس انجمن ادبی هرات بود. او در سال ۱۳۳۰ خورشیدی در هرات به دنیا آمد. پدرش محمد ابراهیم رجایی از فرهنگیان شناخته شده هرات و از نخستین موسسان انجمن ادبی این شهر بود و او دقیقا در جایگاه پدر نشسته بود.

رجایی دانشکده ادبیات دانشگاه کابل را به پایان برده بود و سال هایی را در اکادمی علوم افغانستان کار کرده بود. ولی زمانی که دانشگاه هرات تاسیس شد از اکادمی علوم برید و در سال ۱۳۶۸ به هرات آمد و به عنوان استاد ادبیات وارد دانشگاه شد.

او به تاریخ و آثار فرهنگی هرات عشق می ورزید و همین موضوع سبب شده بود که همواره در حال تحقیق و مکاشفه با این میراث به جامانده از نیاکان باشد. رشته برنامه های تلویزیونی او که به معرفی آثار باستانی هرات اختصاص یافته و در سال های ۱۳۷۱ و ۱۳۷۲ تهیه شد شاید یکی از بهترین مجموعه های باشد که در این زمینه تهیه شده اند.

مجمومه مقاله های او در بیدل شناسی که زیر نام “طاووس سخن در آیینه خانه” منتشر شد، نشان می دهند که او پژوهشگری سخت گیر و سخت کوش بود. کارها و فعالیت های او در اکادمی علوم افغانستان هم چشمگیر بوده است. چاپ کتاب “معماری اسلامی هرات” اثر رفیع سمیع زی و بخشی از “تاریخ هرات باستان” و همین طور مجموعه مقالات سیمینار علمی “فکری سلجوقی”.

۴

رجایی سه سال را با بیماری سرطان جنگید ولی او همزمان با نامهربانی های زمانه نیز درگیر بود. در زمانی که توانایی تدریس را نداشت تلاش های در جریان بود که عذرش را به بهانه‌ی این که توجیه قانونی برای عدم حضورش در سر صنف (کلاس) وجود ندارد، بخوانند.

می گویند اسناد بیماری و مدوا اش را در کشور هندوستان، بارها وزارت تحصیلات عالی افغانستان رد کرد. رجایی پول درمان و دوایش را نداشت و به سختی زندگی می کرد و به همین دلیل به حقوقی که از دانشگاه می گرفت به شدت برای ادامه زندگی خود و خانواده اش نیاز داشت.

دو تن از شاگردان پیشین او و از استادان فعلی دانشکده ادبیات زمانی به عنوان دستیارش در حالی که او به سختی روی چوکی می توانست بنشیند و یا حرف بزند، در کنارش به صنف می رفتند و به جای او درس می دادند.

بعدها هم که دخترش “نارون” که از دانشکده ادبیات فارغ شده است به جای پدر درس می داد تا مراتب اداری رعایت شود.

زمانی هم عده ی از فرهنگیان هرات برای درمان رجایی دست به دامان ریاست جمهوری شدند ولی می گویند که پاسخ درستی نشنیدند.

دوستان او در بسیاری موارد مجبور بودند که با جمع آوری اعانه پول درمان او را فراهم کنند، کاری سخت و زجر دهنده.

وقتی بر سر مزار او گفتند که رئیس جمهوری افغانستان به مناسبت در گذشت رجایی پیام تسلیت فرستاده، تنها به خود لرزیدم و این پرسش به سرعت از ذهنم گذشت که بهای زحمات یک استاد دانشگاه و محقق در این سرزمین چقدر است؟

۱۰
تیر ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

نمایشگاه جاده ابریشم،‌ جلوه‌ای از غنای فرهنگی ملت ایران است

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/03/23/13910323000553_PhotoA.jpg

ستاندار استان هرات افغانستان گفت: نمایشگاه صنایع دستی جاده ابریشم جلوه‌های غنای فرهنگی ملت ایران را به نمایش گذاشته است.
خبرگزاری فارس: نمایشگاه جاده ابریشم،‌ جلوه‌ای از غنای فرهنگی ملت ایران است

داوود شاه‌صبا صبح امروز در حاشیه بازدید از نمایشگاه بین‌المللی جاده ابریشم در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در تبریز اظهار کرد: آثار موجود در این نمایشگاه خلاقیت ایرانیان را به تصویر کشیده است.

وی ادامه داد: آثار صنایع دستی این نمایشگاه با آثار تولید شده در کشور افغانستان مشابه است و این امر تشابه فرهنگی ایران و افغانسان را آشکارتر می‌کند.

شاه صبا افزود: ملت ایران و افغانستان دارای اشتراکات فرهنگی زیادی هستند و راه ابریشم نماد تبادل فرهنگی میان کشورهای این منطقه است.

صبا ضمن تقدیر از برپاکنندگان این نمایشگاه، اظهار کرد: نمایشگاه صنایع دستی همدلی اقوام مختلف ایران را نشان می‌دهد.

۰۴
تیر ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

نخستین نمایشگاه سراسری آثار خطاطی و نقاشی افغانستان در کابل

http://www.avapress.com/images/docs/000043/n00043485-b.jpg

نخستین نمایشگاه سراسری آثار خطاطی و نقاشی هنرمندان افغانستان که روز یک شنبه گذشته، با حضور وزیر اطلاعات فرهنگ کشور، هنرمندان، فرهنگیان اساتید و دانشجویان دانشگاه های کابل در باغ بابر شهر کابل برگزار شده بود، امروز پایان یافت.
احمد ولی اکبر سرپرست نگارستان ملی افغانستان، در یک مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری صدای افغان(آوا) گفت: در این نمایشگاه سراسری سه روزه ۶۰ تن از هنرمندان از ۱۸ ولایات کشور اشتراک کرده بودند.
وی علاوه کرد: در این نمایشگاه آثار خطاطی و نقاشی در سایز های مختلف به نمایش گذاشته شده بود.
او گفت: این نمایشگاه از طرف وزارت اطلاعات فرهنگ کشور با همکاری نگارستان ملی افغانستان برگزار گردیده است.
به گفته آقای اکبر، هدف از برگزاری این نمایشگاه نشر فرهنگ، عنعنات و هنر مردم افغانستان بوده است.
او گفت یکی از نکات مثبت برگزاری این نمایشگاه ارتباط بیشتر بین هنرمندان کشور بوده است.
به گفته وی، متأسفانه افغانها در عرصه بین الملل و در نزد کشورهای خارجی به عنوان جنگجو و انتحاری معروف شده اند، با برگزاری چنین نمایشگاههایی هنر مردم افغانستان را به جهانیان معرفی می کنیم.
او گفت: در این نمایشگاه تابلوهای مختلف خطاطی و نقاشی در سبک های مختلف و خاص به نمایش گذاشته شده است که بیشتر برای تشویق هموطنان، خصوصاً نسل جوان ما می باشد.
وی علاوه کرد: برگزاری این نمایشگاه ها می تواند تاثیر مثبت خود را در بالای ذهن های نسل جوان ما بگذارند، چرا که برخی از جوانان ما علاقه ی خاص به هنر دارند.
وی گفت: ما از دولت توقع داریم تا از هنرمندان کشور حمایت نموده و آنان را مورد تشویق قرار دهند.

آواپرس

۳۱
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

احداث مرکز تمدن اسلامی در ولایت “غزنی” افغانستان با بودجه ۳۰ میلیون دلاری

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/03/24/13910324000083_PhotoA.jpg

والی غزنی افغانستان در مراسم آغاز احداث مرکز تمدن اسلامی اعلام کرد که این پروژه با کار شبانه روی و بودجه ۳۰ میلیون دلاری در مدت چهار ماه تکمیل خواهد شد.
خبرگزاری فارس: احداث مرکز تمدن اسلامی در ولایت “غزنی” افغانستان با بودجه ۳۰ میلیون دلاری
ادامه متن…

۲۴
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

چرا هنوز خواب کودکان پرآتش است؟

http://ghurjistan.com/wp-content/uploads/1.jpeg.jpg

چرا هنوز پرچم سفید خون‌چکانشان

میان کشت  زارهای من سیاه می‌زند؟!

تو قدر یک گلوله سمت “دشت گوله”

چشم باز کرده ای ؟

و یا به سوی “درّهِ کجاب”؟

“پرسشی از فرماندهی ناتو در افغانستان در ارتباط با حوادث اخیر لوگر و بهسود”

چرا هنوز خواب کودکان این وطن  پر آتش است؟

چرا هنوز گیسوان خواهران من به خون حنا شود؟

چرا هنوز هم  پر از”اسید”  هست

خاطرات  بچه های مدرسه ؟

چرا هنوز پرچم سفید خون‌ چکانشان

میان کشت  زارهای من سیاه می‌زند؟!

تو قدر یک گلوله سمت “دشت گوله”

چشم باز کرده ای ؟

و یا به سوی “درّهِ کجاب”؟

بهار تا بهار انتحاری‌اند.

نیازی و عبید و گلّه گلّه اشتران به جوی جر رها

ولی تو در تغافل همیشگی

خیال می‌ کنی که  گیسوان کودکان  “ترا برا” است!

خیال میکنی که پلک‌های پر خیال دختران دهکده اگر به خواب رفت

پناه گاه ایمن الظواهری است!

اگر تو پاسبان صلح و آشتی

سلامِ   تو چرا  سلامِ راکتی است بر شقیقه های پیر مادران؟!

صدای گریه از گلوی کودکان بهسود و کجاب سر به آسمان کشیده است

ولی تو چون عقاب می‌پری

به قریه های لوگر و به

خواب کودکان بی گناه موشک و گلوله می‌پراکنی

به من بگو چرا؟

چرا؟ !

۱۳۹۱/۳/۲۱

۲۳
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

شورای علمای شیعه افغانستان، از بیست و سومین سالروز ارتحال امام خمینی(ره) در کابل تجلیل کرد

http://www.avapress.com/images/docs/000042/n00042508-b.jpg

شورای علمای شیعه افغانستان به مناسبت بیست و سومین سالروز ارتحال حضرت امام خمینی (ره) سمینار تحت عنوان فریاد ماندگار را در سالن هوتل کابل دبی برگزار نمود.

در این مراسم خداداد عرفانی نماینده مردم در ولسی جرگه و معاون شورای علمای شیعه افغانستان با بیان اینکه علما باید از نهضت امام خمینی (ره) الگو برداری نمایند، گفت: یکی از تفکرات خردمندانه حضرت امام راحل بعد از تهداب گذاری جمهوری اسلامی این بود که زمام امور ملت ها باید به دست علما و صالحان گذاشته شود.

وی افزود: امام راحل برای برچیدن ‍رژیم شاهی بدنبال نتیجه گیری نبود، بلکه ایشان مبارزه علیه این رژیم ستمگر را منحیث وظیفه دینی و تکلیف خود میدانست.

معاون شورای علمای شیعه افغانستان، تصریح کرد: با توجه به شرایط فعلی افغانستان این وظیفه علما است که با پیروی از نهضت امام خمینی (ره) با احساس مسئولیت در قبال مسائل مهم کشور وظایف دینی خویش را انجام دهند.

وی خاطر نشان ساخت: در حال حاضر شرایط در افغانستان طوری است که یک قوم درصدد از بین بردن قومی دیگری می باشد، به گونه مثال ریاست احصائیه مرکزی، نفوس ولایت بامیان را ۳۰۰ هزار نفر اعلام نموده، در حالیکه نفوس این ولایت ۶۰۰ هزار نفر می باشد، بنائاً می توان گفت که تمام اینها برنامه سنجیده شده برای کم رنگ نشان دادن حضور یک قوم در جامعه فعلی افغانستان می باشد.

به باور آقای عرفانی، کمبود اوراق رای دهی در مناطق شیعه نشین در زمان انتخابات پارلمانی، ادامه جنگ کوچی ها در بهسود و امتیاز طلبی آنان نیز از عواملی می باشد که برای از بین بردن یک قوم برنامه ریزی شده است.

این درحالیست که ناصر جهانشاهی رایزن فرهنگی جمهور اسلامی ایران در کابل گفت: تا کنون در جهان فریاد های زیادی از سرمداران جهان بلند شده است، اما این فریادها بعد از گذشت زمان به باد فراموشی سپرده شده است، چرا که فریاد آنان مربوط به جغرافیای مشخص و شعار گونه بوده است.

وی اضافه کرد، در مورد فریاد های امام خمینی (ره) می توان گفت، شخصیت وی، محتوای نهضت ایشان، عملکرد به گفته هایش بخاطر جلب رضایت خداوند متعال باعث گردید تا پیام و فریادش جاودانه باقی بماند.

به گفته‌ی رایزن فرهنگی جمهور اسلامی ایران، امام خمینی (ره ) در اوج قدرت خویش در مقابل مردم خدمتکار، اما در مقابل زورمندان حاکم بود.

او گفت: حضرت امام خمینی(ره) یک شخصیت عالم نسبت به زمان خویش بود و با شناخت کامل از زمان و مکان به تکالیف خود عمل نموده و مسلمان را نسبت به قضایای حساس و مهم آگاه می ساخت، بنائاً تمام گفته ها و توصیه های ایشان بدون عزت و سربلندی برای مسلمانان جهان نبود.

آقای جهانشاهی اظهار داشت: بنیان گذار انقلاب جمهوری اسلامی ایران، برای خدمت گذاری به مردم عشق می ورزید و جایگاه مردم، بخصوص زنان را در نظام اسلامی بسیار والا می دانست.

در همین حال استاد فیاض ارزگانی، راجع به پژوهش و تحقیق در باره معرفت دینی و فلسفه منشآ معرفت دینی اظهار نظر کرد و گفت: آنچه ما داریم همه وحی می باشد که خداوند بر پیغمبران خود ارسال نموده بود و آنها هم بنا به تکالیف خویش عمل می کردند و مردم را به معارف دینی آشنا می کردند.

وی گفت، دین مانند یک میدان وسیع نیست که هر کسی با بینش، شناخت و معرفت خود به آن ببردازد، بناً ما نیاز به مرجعیت داریم. بعد از غیبت امام زمان (عج) نیاز های ما به مرجعیت و معارف دینی بیشتر شده است.

وی افزود، حضرت امام خمینی (ره) یک مرجعیت بود که مردم را از اوضاع سیاسی کشورش آگاه کرد ومردم مستضعف ایران را در برابر شاه ستمکار تحریک نموده و نتیجه بر آن شد که رژیم شاه فرو پاشید.

قابل تذکر است که در این محفل پیام حضرت آیت الله العظمی محسنی رئیس شورای علمای شیعه افغانستان توسط حجت السلام والمسلمین آقای محسنی منشی این شورا قرائت گردید.

و در پایان این محفل از جمع ۲۷ تن از اشتراگ کنندگان که در سمنیار مقاله داده بودند،به ۱۴ تن از نویسندگان مقالات برتر تحایفی از سوی شورای علمای شیعه اهدا گردید.

۱۶
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

سوگنامه شاعران افغانستان در فراق امام خمینی (ره) – بخش دوم

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/11/12/13901112000107_PhotoA.jpg

شاعران افغانستان با علاقه‌ای وصف ناپذیری که نسبت به امام خمینی(ره) در حیات این رهبر فرزانه داشتند، پس از رحلت امام(ره) نیز این دوستی را در قالب شعر به جهانیان ثابت کردند.
ادامه متن…

۱۱
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

سوگنامه شاعران افغانستان در فراق امام خمینی(ره) – بخش اول

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/11/12/13901112000107_PhotoA.jpg

سوگنامه شاعران افغان در فراق امام خمینی(ره) جزء بهترین اشعار سروده شده در ادبیات معاصر افغانستان است که در آن تعابیر متفاوتی از اندوه دلباختگان این امام روشن ضمیر تجسم یافته است.
ادامه متن…

۱۱
خرداد ۱۳۹۱
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها