خیلی دور، خیلی نزدیک؛ مقدمه داستان بلند «ایرانی‌ها» و «افغان‌ها»

خبرگزاری تسنیم:«جان ایران، جان افغانستان» از امروز آغاز می‌شود. این مقدمه‌ای برای ۳۰ سال تعامل ایرانی‌ها با مهاجرین افغان است. دوران سکوت به پایان رسیده و امروز زمان گفتگو درباره بزرگترین هجرت قرن فرا رسیده است.

وحی آمد که: سهمى از آن غنائم از آنِ کسانى از اهل مدینه است که هر مومنى را که از دیار شرک به سویشان هجرت مى‌کند، دوست مى‌دارند و در دل خود نیازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‌کنند و مهاجرین را بر خود مقدم مى‌دارند هر چند که خود نیز محتاج باشند.(سوره حشر-آیه ۹)

پس نقل می‌کنند که چون مهاجرین به شهر مدینه رسیدند از خانه و کاشانه خود رانده شده بودند، هراسان بودند، بی‌لباس و غذا و پناه و پناه آورده به اهالی مدینه. نقل شده است که خشکسالی روزگار مدینه را در هم نوردیده بود و آب و نان به سختی یافت می‌شد. مردم مدینه؛ با آغوش باز پذیرای مهاجرین درمانده شدند، نانشان را نیم کردند، آبشان را دو جرعه کردند و یکی شدند.

پس روایت شده است  که انصار به نبی‌اکرم گفتند: درختان خرما را میان ما و برادرانمان نصف کنید! فرمودند: نَه همه باید کار کنید! انصار گفتند: شما با کار کردن خودتان بار هزینه‌های نخلستان را از دوش ما بردارید؛ ما نیز شما را در محصول خرما شریک می‌گردانیم! مهاجرین گفتند: سِمعنا و اَطَعنا!

چند صباحی  که گذشت  محمد(ص) عبایش را برداشت، چوب دستی‌اش را به دست گرفت و به میدان شهر آمد ایستاد و گفت: امروز قصد کردم شما را با یکدیگر برادر کنم که دین، نه جای جدای بودن آدم‌ها از هم است. مهاجرین را یک به یک با انصار فراخواند به دوستی و برادری و یکی شدن. پس میان مهاجرین و انصار و حتی در ابتدا میان آنها ارث برقرار کرد و فرمود گوارا باد بر شما یکی بودن …

***

دومین دفعه ای که از افغانستان وارد ایران می شدم، زمان طالبان بود. پدرم راهی ام کرد که زنده بمانم. تا لب مرز با من آمد و در راه مرز به من گفت که چطور سال ها پیش خود او نیز این راه را قاچاق طی کرده و قبل از او پدرش نیز قاچاقی از همین مرز رد شده بوده.

اما هر دو مطمئن بودیم که پدربزرگ او از این مرز، بدون قاچاق گذشته است چرا که اصولا آن وقت کسی مرز را نکشیده بود و پدر بزرگ ما باید هر ساله به مشهد می آمده که در آن زمین و خانه و فامیل داشته، دختر داده و دختر گرفته بوده و قبری در حرم خریده بوده که البته کشیدن مرز هیچ گاه نگذاشت به آن قبر خریداری شده برگردد.(رضا محمدی، شاعر و نویسنده افغان)

***

می‌گفت به ما می‌گفتند جوجه‌های خمینی… عکس‌های امام را قاچاقی ردوبدل می‌کردیم. نوارها و اعلامیه‌ها را هم. عشق می‌کردیم وقتی امام می‌گفت مستضعفین دنیا پیروز خواهند شد. هفده هجده ساله بودیم که انقلاب ایران پیروز شد. دیگر جای ما حکومت کمونیستی افغانستان نبود. بلند شدیم و آمدیم. جایی که امام نفس می‌کشد، همان‌ جا جای ما بود. از لب مرز که رد شدیم سربازها با تعجب بهمان نگاه می‌کردند- کجا می‌روید؟ – آمده‌ایم پیش امام.

آن اوایل که آمده بودیم کسی از ما کارت نمی‌خواست. مسخره بود اصلا. کارت دیگر چه بود؟ مسلمان که از مسلمان برای بودنش در محل سکونتش کارت نمی‌خواست. می‌رفتیم و می‌آمدیم.‌ یادم می‌اید که یک روز بهمان گفتند دولت موقت انقلاب می‌خواهد اردوگاه بزند و افغانی‌ها را بیرون شهر نگه دارد. یک لحظه ترسیدیم و پیش خودمان گفتیم نکند اشتباه کرده ایم.اشتباه آمده‌ایم که خبرش رسید که امام و بقیه آقایان گفته اند این حرفها دیگر چیست. جمع کنید این بساط را. ایرانی و افغان ندارد…

از جنگ، از ترس، از کفر فرار کرده‌بودیم و حالا اینجا به امنیت رسیده بودیم. همان‌جایی بود که در خواب می‌دیدیم. حالا جانباز شیمیایی است. می‌گوییم کارت جانبازی‌ات را گرفته‌ای؟ فقط می‌گوید فدای سر امام. ما هنوز جوجه‌های خمینی‌ایم. اما کاش جنگ تمام نمی‌شد. جنگ که تمام شد آدم‌هایی آمدند سرکار که ما را با کارت می‌دیدند.

فاصله خرمشهر تا قندهار روی نقشه۲۱۵۸ کیلومتر است. فاصله مشهد تا کابل هم ۱۱۸۳ کیلومتر است. یک افغانی از قندهار بلند می‌شود و می‌آید ایران، چون در ایران جنگ شده است. می‌رود خرمشهر و در آنجا شهید می‌شود. یک ایرانی هم از مشهد بلند می‌شود و می‌رود کابل. آنجا با مجاهدین همراه می‌شود و با نیروهای نظامی شوروی می‌جنگد تا آنها را از افغانستان بیرون کند. او هم شهید می‌شود. ایرانی و افغان ندارد…

**

یک گروه شده‌اند، بچه‌های منطقه افسریه و خاوران و پیروزی. شب‌های عید راه می‌افتند در کوچه و خیابان‌ها، ساختمان‌های نیمه‌کاره و در دست ساخت را پیدا می‌کنند، گل و شیرینی می‌برند برای مهاجرین افغان. هم صحبتشان می‌شویم. یکی از آنها می‌گوید: هیچ وقت، آن شب را یادم نمی‌رود، یکی دو شب مانده به سال تحویل بود، چند بسته شیرینی خریده بودیم و نزدیکی‌های خیابان پیروزی یک خانه نیمه‌کاره پیدا کردیم. دیدیم چراغ اتاقک کارگران روشن است. صدایشان زدیم و آمدند دم در.از آنها اصرار و از ما انکار که بردند داخل اتاقشان. گویا شام می‌خوردند. قابلی‌پلو. غذای سنتی افغانستان. شب عید بود دیگر. گوشه اتاقک نشستیم و سلام و تعارف و تبریک عید و… که حرف کشید به ایرانی و افغان و مهاجرت و کارت و اقامت که احمدگل پیرمرد جمع گفت دیگر مطمئن شده بود که ایرانی‌ها از افغانی‌ها خوششان نمی‌آید.گفت چند هفته پیش در یکی از همین خیابان‌های شهر چند جوانک دورش را گرفته‌اند، به زور برده‌اندش پیش عابربانک بانکی در همان حوالی و تهدیدش کرده‌اند که رمز عابربانکش را بدهد و حسابش را خالی کرده‌اند.گفت: نیروی انتظامی نرفته‌ام چون شنیده‌ام حرف افغانی‌ها را گوش نمی‌دهند… دیگر کسی از ما ایرانی‌ها حرفی نزد. بلند شد و یکی‌یکی‌مان را بغل کرد و گفت ایرانی برای من یعنی شماها نه آن‌ها… پیشانی‌مان را بوسید.

 

***

من، تقریبا شهر به شهر همه ایران را و بخش زیادی از افغانستان و تاجیکستان را گشته ام. این بی خبری در بین همه منطقه‌ها هست. ازبک‌ها از تاجیک‌ها بد می‌گویند. تاجیک ها از پشتون ها، پشتون ها از ایرانی ها، ایرانی ها از یکی دیگر و خلاصه این سلسله ادامه دارد. منتها این تنها یک قیاس استقرای باطل است؛ چرا که خیلی وقت است علم اعلام کرده تعمیم جزء به کل باطل است. راستش را بخواهید تنها گروهی که کمتر خبر دارند چنین تصوری دارند.

در هیچ شهر ایران نبوده که پس از شعر خوانی من، برایم دست نزنند. من هم چه بسا به قصد سعی می کردم لهجه افغانی را که بلد نبودم بگیرم و این لهجه خیلی وقت بین شاعران جوان مد بود. من در جشنواره شعر شب های شهریور اول شدم. حسن فرهنگی که دبیر جشنواره بود قبل از برنامه به من تبریک گفت. وقت اعلام نتایج اسم مرا دوم خواندند. حسن گفت: مدیرشان گفته، بد می شود یک افغانی اول شود. منتها همه دو هزار نفر سالن خاوران چندین دقیقه برای من دست زدند.

حالا آن مدیر را من معیار بگیرم یا حسن و آن دو هزار نفر مشتاق بی تعصب را؟ راستش آنقدر که در منطقه ما اشتراکات فرهنگی و ذوقی و حسی و تاریخی به هم گره خورده در هیچ جای جهان نظیر ندارد.

ما ملتی یگانه که چون دانه های تسبیحی از هم گسیخته ایم، حتما روزی دوباره نخمان را پیدا می کنیم. ازبک ها در اصل تاجیک ها را دوست دارند، چرا که نیم تاریخشان اینطرف است. تاجیک ها افغان ها را که خواننده هایشان را هر روز دعوت می کنند و پشتون ها ایرانی ها را که جزئی از حافظه تاریخیشان هست و ایرانی ها .. اصلا مگر من همه این مردم را دیده ام که این طور قضاوت می کنم؟(رضا محمدی، شاعر و نویسنده افغان)

***

۲۸ سالش  است و ۲۶ سال از این ۲۸ سال را در ایران گذرانده است.۲ سال است که دیگر در ایران نیست.خودش که باور نمی‌کند، می‌گوید هر صبح که بیدار می‌شود پشت پنجره می‌آید تا برج‌های سر به فلک کشیده محل سکونتش، کوره‌های بلند کوره‌پزخانه‌های عبدل‌آباد را ببیند. اما واقعیت تلخ فقط این است که الان در ایران نیست و فکر هم نمی‌کند که روزگاری بتواند به ایران برگردد. هنوز هم امیدوار است به اینکه روزی روزگاری،دوباره ایران را ببیند.اگر راهش بدهند. خودش می‌گوید. کوچه پس‌کوچه‌های تهران را هم دیگر بلد است. می‌گوید چشمت را ببند، جایی می‌برمت و رهایت می‌کنم اگر راه خانه‌ات را پیدا کردی مرد نیستم. اینجا جایش راحت تر است البته. می‌گوید تازه از اردوگاه موقت مهاجرین درآمده است و در فروشگاهی هم کار پیدا کرده است. خودش می‌گوید آرامش بیشتر شده است می‌گوید حداقل اینجا دیگر کسی نمی‌داند افغانی کیست و چیست و افغانی بودنش را لازم نیست پنهان کند که سوئدی‌ها به ندرت فرق میان چشم‌بادامی‌های چینی و ژاپنی و فیلیپینی و افغانی را می‌فهمند و معمولا نمی‌دانند افغانستان کجای دنیاست و کاری به کار یکدیگر ندارند و سرشان را می‌اندازند زمین و می‌روند سر کار و مدرسه و دانشگاه و فروشگاه و برمی‌گردند خانه.” کسی چه می‌داند افغانی بدبخت که است و از کجا آمده است” اما… دلش اینجا نیست. طفره می‌رود و سرش را برمی‌گرداند و نگاهش را می‌گیرد، حتی از پشت تصویر کند و قطعه قطعه شده اسکایپ. اما معلوم است که دلش آنجا نیست و آنجایی خودش را حسابی لو می‌دهد که وقت تعریف خاطراتش از ایران می‌رسد و رنگش حسابی می‌پرد.تعریف می‌کند از روزهایی که با ایرانی‌ها به استودیوم آزادی می‌رفت تا پرسپولیس را قهرمان کنند، از روز و شب‌های نیمه شعبان در ۱۷ شهریور…از روزی که ایران رفت جام جهانی و تا صبح با بقیه ایرانی‌ها در کوچه و خیابان بوده است و از همه این روزها…جسمش رفته است… حافظه مشترک اش با ایرانی‌ها را چه کند؟ تاریخش را چه کند؟

***

کارخانه‌دار است، یک زن کارخانه‌دار، در اطراف ساوه. به سختی کار می‌کند و کارخانه را می‌گرداند. پول رهن خانه چند خانواده افغانستانی را خودش داده است.بی‌خانمان بودند و در اتاقک‌های کارگری زندگی می‌کردند، بی‌ آب و گاز و برق و خانه… آمارش را می‌گیریم و یک روز که برای دیدن به خانه یکی از این خانواده‌های افغانستانی به سراغش می‌رویم. حرف نمی‌زند؛ می‌گوید حرفی ندارد بزند. اصلا کاری نکرده است که ایرانی و افغانی ندارد. دعایش می‌کنند آن خانواده افغانستانی… با دست‌هایشان… با چشم‌هایشان…

***

بچه‌های مهاجر افغانستانی اگر قانونی باشند و بخواهند تحصیل کنند باید پول تحصیلشان را ابتدای سال به مدرسه بدهند. حالا اگر خانواده عیالوار باشد، که معمولا هم هستند رقم بالا می‌زند. یک میلیون، دو میلیون، یکجا برای یک کارگر مهاجر افغان آن هم در این روزها زیاد است. می‌گوید همه چیز در ایران دیده است، اما یک جا را هیچ‌وقت یادش نمی‌رود، آنجایی که مدیر مدرسه جلوی پسرش به او گفته بود شما افغانی‌ها را چه به درس خواندن. برید بیلتان را بزنید و نمی‌دانست که من ملایی  بودم در سرزمینم و جانم را هم می‌دهم که پسران و دخترانم درس بخوانند و حالا لنگ چند صد هزارتومان باید می‌شنیدم که مای افغانی را چه به درس خواندن؟

دلم نمی‌آید نگویم که یک گروه ایرانی در شبکه‌های اجتماعی جمع شده‌اند، دست تنها و تا حالا هزینه تحصیل بالای صد کودک مهاجر را خودشان جمع کرده‌اند و داده‌اند.

***

این‌ها تکه‌هایی از داستان بلند و طولانی، داستان تلخ و شیرین ایرانی‌ها و افغانستانی‌هاست؛ خیلی دور و خیلی نزدیک. رضا امیرخانی در «جانستان کابلستان» مرزهای ایران را خطوط “مید این بریطانیای کبیر” نامیده بود و اگر هفتاد سال پیش، صد سال پیش این بریطانیای کبیر کمی خط‌کشش را معوج‌تر گذاشته بود امروز استانی به نام افغانستان در جنوب شرقی ایران قرار داشت. اما چاره‌ای از تاریخ نیست و حالا داریم در مورد آدم‌هایی صحبت می‌کنیم که از کشور همسایه به ایران پناهنده شدند. بزرگترین هجرت قرن و ۳۰ سال، ۴۰ سال در کنارمان زندگی کردند و جزئی از ما شدند. آدم‌هایی که نزدیک‌ترین بودند به ما در این کره خاکی. یک عده می‌گویند پذیرفتیمشان، آغوش باز کردیم برایشان و عده‌ای هم می‌گویند اذیتشان کردیم، تحقیرشان کردیم و حالا… وقتش است که بنشینیم و واقعا ببینیم با آنها چه کردیم؟ به عقب برگردیم و ببینیم معامله ما با آدم‌هایی از جنس خودمان در تمام طول این تاریخ بلند چه بوده است؟

ماه رمضان سال گذشته گروه فرهنگی تسنیم با پرونده «ایران، جان پاکستان» آغاز شد. پرونده‌ای که بیش از ۸ ماه طول کشید و در پی نمایش تصویری واقعی از پاکستانی‌ها و رابطه آنها با ایرانی‌ها بود. امسال قرار است ماه رمضان‌مان را با پرونده «جان ایران، جان افغانستان» آغاز کنیم. این پرونده‌ای برای حضور افغانستانی‌ها در ایران است. داستان شاد و غم‌باری که همه ما روزگاری درگیرش بوده‌ایم و حالا در حال تبدیل شدن به یک مساله بزرگ برای ما ایرانی‌هاست و در میان سکوت اغلب مراکز رسمی و رسانه‌های ایرانی، امروز دیگر گفتگو درباره مهاجرین افغان تبدیل به یک واجب شرعی برای رسانه‌های انقلاب شده است.

این پرونده تلاشی است برای ترویج عدالت در رسانه‌های ایرانی در نگاه به آدم‌هایی که در سالیان اخیر به ناحق موردظلم واقع شده‌اند. این شاید موجزترین تعریف برای پرونده «جان ایران، جان افغانستان» است. امیدواریم که برای ترمیم این پیوند، این نزدیکی هنوز دیر نشده باشد، هر چند ترک‌های آن دیگر از دور هم واضح شده است.

***

پرونده «جان ایران، جان افغانستان» تقدیم می‌شود به زهرا رفیعی، دختر ۳ ساله رئوف رفیعی، شهید افغانستانی مدافع حرم. زهرا و مادرش بعد از شهادت پدرش به ایران پناه آورده‌اند و این روزها در باقرشهر زندگی می‌کنند.

۱۰
تیر ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

ترانزیت بیش از ۲ هزار کامیون از خراسان جنوبی به کشور افغانستان

مدیرکل گمرکات خراسان جنوبی با بیان این مطلب گفت: طی سه ماه نخست امسال دو هزار و ۷۳۰ دستگاه کامیون به کشور افغانستان ترانزیت شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته از نظر وزن ۷۲ درصد رشد داشته است.

خاشی افزود: این کامیون حامل مشتقات نفتی به وزن ۶۸ میلیون و ۵۰ هزار و ۴۸۱ کیلوگرم بوده که این میزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته از نظر تعداد کامیون ۶۸ درصد و از نظر وزن ۷۳ درصد رشد داشته است.

مدیرکل گمرکات خراسان جنوبی با اشاره به اینکه طی سه ماه نخست سال جاری به پنج هزار و ۷۰۵ مسافر ورودی شهر بیرجند خدمات و تشریفات گمرکی ارائه شده یادآور شد: همچنین در این مدت به شش هزار و ۹۱ مسافر خروجی نیز خدمات ارائه شده است.

خاشی افزود: خدمات ارائه شده در فرودگاه بیرجند نسبت به مدت مشابه سال گذشته به مسافر ورودی ۵۵ درصد و مسافر خروجی ۴۹ درصد رشد داشته است.

وی اظهار کرد: از ابتدای امسال تعداد چهار فقره اظهارنامه صادراتی به ارزش ۶۵ هزار و ۷۰۶ دلار و به وزن ۱۴۷ هزار و ۸۳۰ کیلوگرم تشکیل شده است.

مدیرکل گمرکات خراسان جنوبی همچنین یادآور شد: این اظهارنامه ها نسبت به مدت مشابه سال گذشته از نظر تعداد اظهارنامه ۶۴ درصد و از نظر ارزش ۶۳ درصد کاهش را نشان می دهد که تخم اسپند، شاهدانه و احشام از جمله اقلام وارداتی هستند.

۰۹
تیر ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

حامد کرزی قانون «منع پولشویی» را امضا کرد

پس از آنکه قانون منع پولشویی در پارلمان و مجلس سنای افغانستان به تصویب رسید، معاون سخنگوی ریاست جمهوری این کشور اعلام کرد حامد کرزی نیز این سند را امضا کرده است.
خبرگزاری فارس: حامد کرزی قانون «منع پولشویی» را امضا کرد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، «عادله راز» معاون سخنگوی کاخ ریاست جمهوری افغانستان امروز (چهارشنبه) در صفحه توییتر خود اعلام کرد که حامد کرزی رئیس جمهور این کشور قانون منع پولشویی را امضا کرده است.

قانون منع پولشویی افغانستان (دوشنبه) هفته گذشته در ۸ فصل و ۷۰ ماده با اکثریت آرای اعضای حاضر در پارلمان این کشور تصویب و روزگذشته به تأیید مجلس سنای افغانستان رسید.

این قانون در حالی تصویب شد که چندی پیش، بانک جهانی به افغانستان هشدار داد در صورت عدم تصویب قانون منع پولشویی و جلوگیری از تأمین مالی تروریسم، تمام بانک‎های این کشور را به فهرست سیاه منتقل خواهد کرد.

در صورت عدم تصویب این قانون از سوی شورای ملی افغانستان، سران بانک جهانی بانک‎های افغانستان را به فهرست سیاه انتقال و تمام امور بانکی مانند سوئیفت را با این بانک‎ها متوقف می‎کردند.

چین چند روز پیش به دلیل عدم تصویب این قوانین نقل و انتقال پول از طریق بانک‎های افغانستان را متوقف و اعلام کرد که تا این قوانین به تصویب نرسد، چین توسط بانک‎های افغان پول منتقل نمی‌کند.

تصویب دیرهنگام قانون منع پولشویی سبب نگرانی تاجران افغان شده و آنان چندین بار خواستار تصویب این قانون توسط شورای ملی این کشور شده بودند که در نهایت امروز این قانون در مجلس سنا پس از تصویب در پارلمان افغانستان، تأیید شد.

بر اساس قانون اساسی افغانستان رئیس جمهور این کشور باید این قانون را تا ۱۵ روز دیگر امضا می‎کرد در غیر این صورت نافذ به شمار می‎رفت.

پس از تصویب این قانون در هفته گذشته، «نورالله دلاوری» رئیس بانک مرکزی افغانستان از مجلس سنای این کشور خواستار تأیید سریع این قانون شده و گفته بود که می‎خواهد تا ۶ روز دیگر این قانون را به اجلاس سران بانک جهانی ارسال کند.

کارشناسان اقتصادی افغان پیش از این اعلام کردند، اگر بانک‎های افغانستان به فهرست سیاه بانک جهانی وارد شوند، قیمت ارزهای خارجی به ویژه دلار در برابر افغانی رشد ۱۰ برابری خواهد داشت که سبب کاهش توان خرید افغان‎ها می‎شود.

۰۴
تیر ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

برگزاری کنفرانس «حق تعلیم و تعلم زنان از دیدگاه اسلام» در افغانستان

کنفرانس دو روزه «حق تعلیم و تعلم زنان از دیدگاه اسلام» دیروز سه‌شنبه، سوم تیرماه، در مزارشریف، مرکز استان بلخ آغاز به کار کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شعبه غرب آسیا، در این کنفرانس صدها تن از زنان، مسئولین محلی و کارشناسان امور دینی حضور دارند و درباره حق تعلیم و تعلم زنان از دیدگاه اسلام بحث و تبادل‌نظر می‌کنند.
احمد جاوید صالحی، مسئول برگزاری کنفرانس‌های اسلامی طی سخنانی با اشاره به برگزاری این کنفرانس، گفت: دراین کنفرانس بیش از ۲۰۰ تن از زنان از مراجع مختلف ریاست امور زنان، مؤسسات تعلیمی بانوان، ریاست‌های معارف، اطلاعات، فرهنگ و دانشگاه‌های مزارشریف شرکت کرده‌اند.
وی افزود: هدف از برگزاری این کنفرانس افزایش آگاهی و درک بانوان از توانمندی‌های خویش است که بتوانند با کشف استعدادهایشان در جهت پیشرفت گام بردارند.

صالحی اظهار کرد: یکی دیگر از اهداف برگزاری این کنفرانس ایجاد زمینه تبادل‌نظر میان علمای دینی افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی است و یکی از اساتید امور دینی از دانشگاه الازهر مصر در این کنفرانس حضور دارد.
این مسئول برگزاری کنفرانس‌های اسلامی گفت: مسئله تعلیم و تعلم یک موضوع عمده و اساسی در جهت رشد یک ملت است و ما نیاز داریم تا افراد از لحاظ علمی رشد کنند و دستاوردهایی در این زمینه داشته باشند.
وی تأکید کرد: خوشبختانه طی چند سال اخیر در کشور به خصوص استان بلخ زنان به گونه چشمگیری به فراگیری علم و دانش در مقاطع مختلف علمی و آموزشی روی آورده‌اند و درحال تحصیل علم ودانش هستند.
صالحی گفت: برای اولین‌بار است که در استان بلخ چنین کنفرانسی برگزار می‌شود و در نظر داریم تا در آینده نیز برنامه‌های گسترده‌ای دراین رابطه، برگزار کنیم.
در ادامه، رئیس امور زنان  بلخ طی سخنانی گفت: با برگزاری چنین کنفرانس‌هایی زنان از جایگاه حق و حقوق اسلامی و انسانی‌شان در دین مبین اسلام آگاه می‌شوند.
مرادی افزود: دین مبین اسلام  برای زنان حق تحصیل علم را قائل شده است که بیاموزند و اندوخته‌های علمی‌شان را به دیگران نیز انتقال بدهند تا از این طریق جهل و نادانی در جامعه کاهش پیدا کند.
به گفته وی، علمای دینی جایگاه بهتر و برجسته‌تری در کشور، نسبت به دیگران در اطلاع‌رسانی حقوق زنان دارند، چرا که مردم به گفته‌ها و سخنان عالمان دینی کشور باور کامل دارند و با آغوش باز پندها و نصیحت‌های آنان را فرا می‌گیرند.

یادآور می‌شود، این کنفرانس دو روزه امروز چهارشنبه، چهارم تیرماه به کار خود خاتمه می‌دهد.

۰۴
تیر ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

ایران و افغانستان مرکز مشترک پخش کتاب تأسیس می‌کنند

مدیر عامل مؤسسه فرهنگی ـ هنری و انتشارات بین المللی الهدی که در سفر چند روزه به افغانستان با فعالان نشر این کشور به دیدار و گفت و گو پرداخته بود، تصمیم گیری برای تأسیس یک مرکز مشترک پخش کتاب در مشهد و کابل را از دستاوردهای این سفر اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری موج؛ حمیدرضا شاه آبادی پس از سفر به افغانستان اظهار داشت: این سفر با هدف بررسی وضعیت دو نمایندگی و فروشگاه الهدی در مرکز شهر کابل و دانشگاه کابل و همچنین بررسی وضعیت شهرهای دیگر برای تأسیس نمایندگی انجام شد. دو فروشگاه الهدی در کابل در حال حاضر به شکل مرکز پخش نیز فعالیت می کنند.
وی به دیدارها و ملاقات‌های انجام شده پرداخت و گفت: این سفر دربرگیرنده چند دیدار و گفت و گو نیز بود. ملاقات با رئیس اتحادیه ناشران افغانستان، دیدار و گفت و گو با رئیس اتحادیه هنرمندان افغانستان، شرکت در جلسه‌ای با حضور نمایندگان صنوف هنری و بررسی راه‌های همکاری با الهدی، دیدار با اعضاء و فعالان انجمن «دُرّ دری» و گفت و گو پیرامون همکاری‌های مشترک، بازدید از دانشگاه کابل و دیدار با رئیس دپارتمان زبان دری، بازدید از آرشیو ملی افغانستان و گفت و گو با رئیس آرشیو ملی و همچنین بازدید از اتاق ایران در دانشگاه کابل، از جمله دیدارها و ملاقات‌های انجام شده در سفر به افغانستان بود.
مدیر عامل گروه انتشاراتی الهدی در ادامه گفت: در این سفر و طی مذاکرات انجام شده مقرر شد، فعالیت فروشگاه‌های الهدی در کابل گسترده تر شده و کتاب‌های جدید ادبیات فارسی را به شکل دوره‌ای به دپارتمان زبان دری در دانشگاه کابل ارسال کنیم.
شاه آبادی خاطرنشان کرد: همچنین باید جدیدترین کتب دانشگاهی ایران به نمایندگی الهدی در دانشگاه کابل و استادان دانشگاهی افغانستان برسد و این شاید کمترین کاری باشد که الهدی می تواند در راستای همکاری‌های مشترک داشته باشد.
وی با اشاره به فعالیت‌های آژانس ادبی الهدی در افغانستان گفت: یکی از برنامه‌های ما صدور کتاب به افغانستان به شکلی منظم است که در حال حاضر این امر به صورت مناسب و منظمی انجام نمی شود. همچنین طی گفت و گو با رئیس اتحادیه ناشران افغانستان مقرر شد تا یک مرکز پخش عمده کتاب به صورت مشترک تاسیس کنیم که در مشهد و کابل فعالیت کند.

۳۱
خرداد ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

صادرات بیش از ۱۴۴ هزار تن کالا به افغانستان

ناظر گمرکات سیستان و بلوچستان گفت: کامیون‌های ترانزیتی از بندر چابهار و دیگر نقاط استان کالاهای زیادی را به کشور افغانستان طی دو ماه اخیر انتقال داده اند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران‌(ایسنا)، منطقه سیستان و بلوچستان، هامون نورد در نشست مشترک با رییس گمرک ولایت افغانستان بیان کرد: طی دو ماه گذشته ۱۴۴ هزارو ۱۴۰ تن کالا از مرز میلک به کشور افغانستان صادر شده است.

وی خاطرنشان کرد: این میزان کالا با ۵۷۸۸ کامیون به این کشور صادر شده است.

وی تصریح کرد: رشد صادرات به کشور افغانستان در دو ماه اخیر سالجاری نسبت به مشابه سال گذشته ۲۷ درصد رشذ داشته است.

ناظرگمرکات استان گفت: سیمان، تیرآهن، فرآورده‌های نفتی‌ از مهم‌ترین کالاهای صادراتی به کشور افغانستان بوده است.

وی بر رفع مشکلات در پایانه مرزی میلک و توجه به معیشت مرزنشینان دو کشور تاکید کرد.

۲۹
خرداد ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

ایران و افغانستان از فرصت‌های مرزی به خوبی استفاده کنند

معاون والی نیمروز افغانستان گفت: مسئولان ایران و افغانستان باید بر اساس مسئولیت انسانی از فرصت‌های مرز به نفع مرزنشینان استفاده کنند.

به گزارش خبرگزاری فارس از زاهدان، محمدقاسم خدری ظهر امروز در جلسه مشترک گمرک سیستان و بلوچستان و ولایت نیمروز افغانستان که به منظور بررسی مشکلات پیش روی تجارت و ارائه راهکارهای مناسب برای رونق تجارت برگزار شد، برگزاری جلسات مستمر بین گمرگ ۲ کشور را مثبت ارزیابی کرد.

وی افزود: جمهوری اسلامی ایران و افغانستان دارای ریشه‌های بسیار قوی فرهنگی و دینی هستند و مسئولین ۲ کشور نیز باید بر اساس مسئولیت انسانی از فرصت مرز به نفع مرزنشینان استفاده کنند.

معاون والی نیمروز افغانستان رونق اقنصادی منطقه را عمل بسیار مهمی در امنیت پایدار دانست و خاطرنشان کرد: ولایت نیمروز افغانستان منطقه‌ای است محروم که برای محرومیت‌زدایی تعالی و پیشرفت منطقه جا دارد به همگرایی اقتصادی و فرهنگی برسد.

ویس سلطانی رئیس گمرک ولایت افغانستان نیز به روابط خوب تجاری ایران با افغانستان اشاره کرد و از مرز میلک به عنوان مسیری کوتاه، امن و اقتصادی برای ترانزیت کالا نام برد.

ناظر گمرکات سیستان و بلوچستان نیز با تاکید بر تسهیل و رونق تجارت در مرز میلک گفت: ۶۰ درصد از کالاهای ترانزیتی استان سیستان و بلوچستان به مقصد افغانستان است.

طاهره هامون‌نورد صادرات ۱۴۴ هزار و ۵۴۰ تن کالا توسط پنج هزار و ۷۷۸ دستگاه کامیون از مرز میلک به کشور افغانستان در ۲ ماهه نخست امسال خبر داد و گفت: این کالاها بیشتر شامل سیمان، بیسکویت، تیرآهن، فرآورده‌های نفتی، روغن موتور، کاشی و خرما بود که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۷ درصد افزایش داشته است.

۲۹
خرداد ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها

پارلمان‌های ایران و افغانستان می‌توانند نقش مهمی در مبارزه با مواد مخدر ایفاء کنند

رئیس فراکسیون بانوان مجلس گفت: مبارزه با پدیده قاچاق موادمخدر نیازمند گسترش همکاری‌های فی‌مابین در این عرصه میان دستگاه‌های مسئول دو کشور ایران و افغانستان است.

به گزارش گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم، فاطمه رهبر رئیس فراکسیون بانوان مجلس شورای اسلامی در دیدار “صدیقه بلخی” رئیس کمیسیون امور زنان مجلس سنای افغانستان، با اشاره به مشترکات زبانی، فرهنگی، دینی و تاریخی مردم دو کشور، گفت: اشتراکات و پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و دینی دو ملت ایران و افغانستان، بسترهای لازم برای همفکری و ارتقاء همکاری‌های فی‌مابین را در عرصه‌های مختلف فراهم کرده است.

وی افزود: روابط پارلمانی سهم مهمی در تسهیل روابط کشورها با یکدیگر داشته و ایران و افغانستان باید از این عامل مهم جهت توسعه ارتباطات دو کشور به بهترین نحو استفاده کنند.

رئیس فراکسیون بانوان مجلس، گفت: تداوم و افزایش رایزنی‌های میان زنان عضو پارلمان‌های ایران و افغانستان، سهم مهمی در انتقال و تبادل تجربیات آنها در زمینه‌های قانون‌گذاری و توانمندسازی زنان و حل مشکلات آنها در جامعه دارد.

رهبر با اشاره به تبعات اجتماعی و امنیتی تولید و قاچاق موادمخدر برای دو کشور، تأکید کرد: مبارزه با پدیده شوم قاچاق موادمخدر که آثار اجتماعی، امنیتی و اقتصادی وسیعی در دو کشور داشته، نیازمند گسترش همکاری‌های فی‌مابین در این عرصه میان نهادها و دستگاه‌های مسئول دو کشور می‌باشد و پارلمان‌ها می‌توانند نقش مهمی در این زمینه ایفاء کنند.

در این دیدار “صدیقه بلخی” رئیس کمیسیون امور زنان مجلس سنای افغانستان با ابراز خرسندی از سفر به ایران و ملاقات با بانوان مجلس ایران، گفت: افزایش گفت‌وگوهای میان زنان پارلمان دو کشور و انتقال تجربیات تقنینی در زمینه زنان و خانواده از جمله اهداف سفر هیئت افغانی به ایران می‌باشد.

وی افزود: افزایش روابط دوستانه با همسایگان به ویژه جمهوری اسلامی ایران براساس حسن همجواری از اولویت‌های مجلس افغانستان است.

رئیس کمیسیون امور زنان مجلس سنای افغانستان در پایان با اشاره به مهاجرت تعداد زیادی از اتباع افغانی به ایران در سال‌های گذشته از جهموری اسلامی ایران، جهت فراهم آوردن امکانات رفاهی مناسب و شرایط کار و تحصیل برای آنها قدردانی کرد.

در این دیدار نیره اخوان و سکینه عمرانی نمایندگان مجلس در مورد راهکارهای تسهیل همکاری‌های دو کشور رایزنی و گفت‌وگو کردند.

۲۹
خرداد ۱۳۹۳
نویسنده
دیدگاه‌ها بدون دیدگاه
برچسب‌ها